ایمان به الله

فهرست کتاب

اول: تعریف توحید الوهیت و جایگاه خاص آن [۱۸۰]

اول: تعریف توحید الوهیت و جایگاه خاص آن [۱۸۰]

توحید الوهیت به معنای منحصر کردن تمامی انواع عبادات و خالص گردانیدن آن‌ها در ظاهر و باطن برای خدای یکتا و بی‌شریک است. این توحید، توحید عبادت نیز نامیده می‌شود؛ زیرا الوهیت و عبودیت به یک معنا هستند و «اله»، به معنای «معبود» است [۱۸۱]. ابن‌عباس بگوید: الله، صاحب الوهیت و عبودیت بر تمام آفریده‎هایش می‌باشد [۱۸۲].

این توحید، بزرگ‌ترین و مهم‎ترین نوع توحید است و همه‌ی انواع توحید را در بر می‎گیرد. بنده، مؤمن نمی‎شود مگر این‌که توحید الوهیت را محقق سازد. توحید الوهیت است که الله متعال به خاطر آن، بندگانش را آفریده و کتاب‎هایش را فرو فرستاده و پیامبران و فرستادگانش را مبعوث کرده است [۱۸۳]. الله متعال می‎فرماید:

﴿ وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ [الذاریات: ۵۶].

«‏و انسان‌ها و جن‌ها را تنها برای این آفریدم که مرا عبادت و پرستش نمایند».

و در آیه‌ی دیگری می‎فرماید:

﴿ وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ فَمِنۡهُم مَّنۡ هَدَى ٱللَّهُ وَمِنۡهُم مَّنۡ حَقَّتۡ عَلَيۡهِ ٱلضَّلَٰلَةُۚ فَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ٣٦ [النحل: ۳۶].

«‏در هر امتی پیامبری (با این پیام) فرستادیم که الله را عبادت و پرستش کنید و از معبودان باطل دوری نمایید. الله، گروهی از آنان را هدایت نمود و برخی از آنان سزاوار ضلالت و گمراهی شدند. پس در زمین بگردید و بنگرید که سرانجام تکذیب‌کنندگان چگونه بوده است».

هم‌چنین می‎فرماید:

﴿ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ ٥ [البینة: ۵].

«‏و فرمان نیافتند جز آن‌که الله را مخلصانه و بر پایه‌ی آیین توحیدی، در حالی عبادت کنند که دین و عبادت را ویژه‌ی او بدانند و نماز را برپا دارند و زکات دهند. این، همان آیین استوار و راستین است».

- توحید الوهیت، همان معنای لا إله إلا الله می‌باشد؛ یعنی بدین معناست که معبود برحقی جز الله وجود ندارد [۱۸۴].

- یکی از مواردی که بر اهمیت توحید الوهیت دلالت دارد، این است که این توحید، همان توحیدی‌ست که الله، همه‌ی پیامبرانش از اولین تا آخرین را بر اساس همین توحید فرستاده است و همه‌ی پیامبران از ابتدا تا خاتم پیامبران، محمد مصطفی جدعوتشان را با فرا خواندن به سوی همین توحید، آغاز کرده‌اند؛ همه‌ی آن‌ها اقوام خویش را به سوی خالص کردن عبادت برای الله و کنار گذاشتن تمام صورت‎ها و اشکال و اسباب و وسایل منجر به شرک، فرا خوانده‎اند. الله متعال می‎فرماید:

﴿ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥ [الأنبیاء: ۲۵].

«‏و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر این‌که به او وحی کردیم که هیچ معبود برحقی جز من وجود ندارد؛ پس مرا عبادت و پرستش کنید».

الله متعال از زبان نوح ÷می‎فرماید که او به قومش گفت:

﴿ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ٥٩ [الأعراف: ۵۹].

«الله را عبادت کنید؛ معبود برحقی جز او ندارید؛ من برای شما از عذاب روز بزرگ نگرانم».

هم‌چنین الله متعال، از زبان ابراهیم ÷می‎فرماید که او به قومش گفت:

﴿ وَإِبۡرَٰهِيمَ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱتَّقُوهُۖ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٦ [العنکبوت: ۱۶].

«و ابراهیم را به‌سوی قومش فرستادیم؛ آن‌گاه که به قومش گفت: الله را عبادت کنید و تقوای الهی پیشه نمایید. این، برای شما بهتر است؛ اگر می‌دانستید».

از زبان کلیمش، موسی ÷می‎فرماید که به قومش گفت:

﴿ إِنَّمَآ إِلَٰهُكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ وَسِعَ كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمٗا ٩٨ [طه: ۹۸].

«جز این نیست که معبودتان، الله است؛ ذاتی که هیچ معبود برحقی جز او نیست. و در علم و دانش، همه چیز را در بر گرفته است‏».

از زبان عیسی ÷می‎فرماید که خطاب به قومش گفت:

﴿ وَلَمَّا جَآءَ عِيسَىٰ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالَ قَدۡ جِئۡتُكُم بِٱلۡحِكۡمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعۡضَ ٱلَّذِي تَخۡتَلِفُونَ فِيهِۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ٦٣ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ ٦٤ [الزخرف: ۶۳-۶۴].

«و هنگامی که عیسی با معجزه‌ها و نشانه‌های آشکار آمد، گفت: به‌راستی برای شما حکمت آورده‌ام و آمده‌ام تا برخی از مسایلی را که در آن اختلاف دارید، برایتان روشن سازم؛ پس تقوای الله پیشه کنید و از من اطاعت نمایید. همانا الله، پروردگار من و پروردگار شماست؛ پس او را عبادت و پرستش کنید. این، راه راست است».

نخستین چیزی که خاتم پیامبران، محمد جدعوتش را با آن آغاز کرد، دعوت مردم به سوی خالص کردن پرستش برای الله و کنارگذاشتن تمام انواع و وسایل و زمینه‌های قولی و فعلیِ شرک بود؛ لذا پیامبر جاز توحید، حمایت و به سوی آن دعوت کرد و تا واپسین لحظات حیات خویش، به مردم درباره‌ی شرک انذار داد؛ یارانش شو تمام رهروان راستینِ سنتش به او اقتدا کردند. روش محمد مصطفی جدر دعوت، این بود که الله متعال به او فرمود:

﴿ قُلۡ هَٰذِهِۦ سَبِيلِيٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِيۖ وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٠٨ [یوسف: ۱۰۸].

«‏بگو: این، راه من است که همراه پیروانم با بصیرت و آگاهی به‌سوی الله فرا می‌خوانم؛ و الله، پاک و منزه است. ومن جزو مشرکان نیستم».

در این آیه، الله به پیامبرش امر نموده که به مردم بگوید: «این راه اوست»؛ یعنی طریقه و مسلک و سنت او، دعوت به این است که: «لا إله إلا الله وحده لا شریك له»: «معبود برحقی جز الله وجود ندارد؛ او، یکتا و بی‌شریک است». پیامبر جبا بصیرت و یقین و برهان به سوی این حقیقت فرا می‌خواند و پیروانش نیز به همان چیزی دعوت می‎کنند که رسول‌الله جبا بصیرت و برهان عقلی و شرعی به سوی آن دعوت می‌کرد [۱۸۵].

رسول‌الله جبیان کرده که توحید عبادت، اساس اسلام و نخستین چیزی‌ست که دعوت به سوی الله با آن آغاز می‎شود؛ هم‌چنان‌که نامه‎های پیامبر جو بیعت‎ و جهاد و رهنمودهایش به فرماندهان و دیگر موارد، بیان‌گر این حقیقت است:

۱. پیامبر ج، معاذ سرا به یمن فرستاد تا گروهی از اهل کتاب را به سوی توحید خداوند دعوت نماید. ابن‌عباس بمی‌گوید: پیامبر جمعاذ سرا (برای دعوت) به یمن فرستاد و فرمود: «ادْعُهُمْ إِلَى شَهَادَةِ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَأَنِّی رَسُولُ اللَّهِ، فَإِنْ هُمْ أَطَاعُوا لِذَلِكَ، فَأَعْلِمْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدِ افْتَرَضَ عَلَیْهِمْ خَمْسَ صَلَوَاتٍ فِی كُلِّ یَوْمٍ وَلَیْلَةٍ» [۱۸۶]یعنی: «آنان را به گفتن شهادتین (اقرار به وحدانیت الله، و رسالت من) دعوت کن و چون شهادتین را گفتند، به آن‌ها خبر بده که الله در شبانه‌روز، پنج نماز بر آنان فرض کرده است... ». بدین‌سان پیامبر جبیان فرمود که نخستین موضوعِ دعوت، فرا خواندن به گفتن شهادتین و اقرار به وحدانیت و الوهیت الله متعال است؛ یعنی شهادت به این‌که معبود برحقی جز الله وجود ندارد و پرستش به‌طور خالص، از آنِ الله أمی‌باشد [۱۸۷].

۲. هم‌چنین پیامبر جهنگامی که در روز خیبر، پرچم را به علی بن ابی‌طالب سداد، به او امر فرمود که ابتدا یهودیان را به سوی توحید فرا بخواند، و فرمود: «عَلَى رِسْلِكَ حَتَّى تَنْزِلَ بِسَاحَتِهِمْ، ثُمَّ ادْعُهُمْ إِلَى الإِسْلامِ وَأَخْبِرْهُمْ بِمَا یَجِبُ عَلَیْهِمْ فَوَاللَّهِ لأَنْ یُهْدَى بِكَ رَجُلٌ وَاحِدٌ خَیْرٌ لَكَ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ» [۱۸۸]یعنی: «با تأنی و به‌دور از شتاب‌زدگی نزدشان برو تا بدان‌جا برسی؛ سپس آن‌ها را به اسلام، فرا بخوان و از دستورات و واجبات الاهی باخبر ساز؛ به الله سوگند که اگر الله، یک نفر را به‌وسیله‌ی تو هدایت نماید، برای تو از شتران سرخ‌مو بهتر است». در روایت دیگری آمده است: علی سحرکت کرد، سپس ایستاد و فریاد زد: ای رسول‌خدا! بر سر چه چیزی با مردم پیکار کنم؟ پیامبر جفرمود: «قَاتِلهم حَتَّى یَشْهَدُوا أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّی دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلا بِحَقِّ الإِسْلامِ، وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ» [۱۸۹]یعنی: «با آنان پیکار کن تا این‌که گواهی دهند که معبود راستینی جز الله وجود ندارد و محمد فرستاده‌ی اوست؛ آن‌گاه که چنین کردند، خون‌ها و اموالشان را جز در مواردی که اسلام تعیین کرده است، از من مصون داشته‌اند و حسابشان با الله متعال است».

۳. بیعت‎های پیامبر جنیز نشان می‎دهند که نخستین موضوعِ دعوت، خالص کردن پرستش برای الله متعال است که همان توحید می‌باشد. از آن جمله می‎توان به این روایت اشاره کرد که عباده بن صامت سمی‌گوید: رسول‌الله جدر میان جمعی از یارانش فرمود: «بَایِعُونِی عَلَى أَنْ لا تُشْرِكُوا بِاللَّهِ شَیْئًا» [۱۹۰]یعنی: «با من بیعت کنید بر این‌که هیچ چیزی را با الله شریک نسازید (و غیر از الله کسی دیگر را عبادت نکنید)». ام‌عطیه بمی‌گوید: با رسول‌الله جبیعت کردیم؛ آن‌گاه آن بزرگوار این آیه را برای ما تلاوت فرمود: ﴿ أَن لَّا يُشۡرِكۡنَ بِٱللَّهِ شَيۡ‍ٔٗا [الـممتحنة: ۱۲]. [۱۹۱]

۴. جهاد و پیکار پیامبر جتنها برای این بود که مردم، عبادات خود را برای الله خالص کنند و از شرک و مشرکان برائت و بیزاری بجویند و از پرچم توحید، دفاع نمایند. عبدالله بن عمر بمی‌گوید: رسول‌الله جفرمود: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى یَشْهَدُوا أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، وَیُقِیمُوا الصَّلاةَ، وَیُوُتُوا الزَّكَاةَ، فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّی دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلا بِحَقِّ الإِسْلامِ، وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ» [۱۹۲]یعنی: «(از سوی الله) مأموریت یافته‌ام که با مردم پیکار کنم تا این‌که گواهی دهند که معبود راستینی جز الله وجود ندارد و محمد فرستاده‌ی اوست و نماز را برپا دارند و زکات دهند؛ آن‌گاه که چنین کردند، خون‌ها و اموالشان را جز در مواردی که اسلام تعیین کرده است، از من مصون داشته‌اند و حسابشان با الله متعال است».

[۱۸۰]- المنهج الأسمی فی شرح أسماء الله الحسنى، صص۱۵۰و۱۵۱؛ شرح الطحاویۀ، صفحات: ۴۱۶-۴۲۱. [۱۸۱]- حمایة الرسول حمى التوحید،ص۲۳۴. [۱۸۲]- دعوة التوحید، خلیل هراس، ص۳۷. [۱۸۳]- حمایة الرسول حمى التوحید، ص۲۳۴. [۱۸۴]- منهج السلف و المتکلمین فی موافقة العقل للنقل،(۱/۲۶۱). [۱۸۵]- تفسیر ابن کثیر، (۲/۵۱۳-۵۱۴). [۱۸۶]- بخاری، کتاب «المغازی»، شماره‎ی:۴۳۴۷. [۱۸۷]- منهج السلف و المتکلمین، (۱/۲۶۷). [۱۸۸]- بخاری، کتاب «فضائل الصحابة»، شماره‎ی:۳۷۰۱.(یاد آوری می‌شود که شتران سرخ رنگ، در آن زمان، نزد اعراب، از ارزش بسیار بالایی بر خوردار بودند) [۱۸۹]- مسلم، شماره‎ی:۲۴۰۵. [۱۹۰]- بخاری، شماره‎ی: ۷۲۱۳. [۱۹۱]- همان، شماره‎ی: ۷۲۱۵. [۱۹۲]- همان، شماره‎ی: ۲۵.