دلیل ششم: نظم جهان هستی
نظم جهان بالا (آسمان) و جهان پایین (زمین) و ارتباط آنها با همدیگر و جریان آنها بر اساس نظام استواری که بینظمی، نابسامانی و اختلال به آن راه ندارد، بزرگترین دلیل بر این است که تدبیرکنندهی جهان، یکیست و معبود برحقی غیر از او وجود ندارد. [۸۰]الله بلندمرتبه میفرماید:
﴿ لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ ٢٢ ﴾[الأنبیاء: ۲۲].
«اگر در آسمان و زمین معبودانی جز الله وجود داشتند، بیگمان آسمان و زمین تباه میشدند. الله، پررودگار عرش پاک و فراتر از ویژگیهاییست که میگویند».
اگر در آسمان و زمین، غیر از آفرینندهی موجودات که عبادت و الوهیت ویژهی اوست و هیچ چیز و هیچکس جز او شایستهی پرستش نیست، معبودان دیگری که شایستهی پرستش باشند، وجود داشتند، بهقطع موجودات آسمان و زمین تباه میشدند. [۸۱]الله متعال میفرماید:
﴿ مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ٩١ ﴾[المؤمنون: ۹۱].
«الله، هیچ فرزندی برنگرفته است و هیچ معبودی با او نیست. (اگر جز این بود) هر معبودی آفریدههایش را (بهسوی خود) میبرد و بر یکدیگر برتری میجستند. الله از توصیفی که بیان میکنند، پاک و منزه است».
الله متعال در این آیه میفرماید: الله، فرزندی ندارد و از قدیم یا هنگام آفرینش موجودات، کسی همراهش نبوده که شایستهی پرستش باشد؛ زیرا اگر چنین بود، هر معبودی آنچه را که میآفرید، با خود میبرد و حتماً بر همدیگر برتری میجستند و قوی بر ضعیف، مسلط میشد؛ چون قوی نمیپذیرد که ضعیف بر او برتری یابد و ضعیف هم صلاحیت خدایی ندارد. سبحانالله! این، چه حجت رسا و مختصریست برای کسی که بیندیشد و عقل خویش بهکار گیرد! [۸۲]چراکه نظم و هماهنگی هستی و عدم تباهی آن، دلیلی عقلی و قوی بر وحدانیت الله متعال است که هیچ عقل سالمی آن را رد نمیکند؛ بلکه عقلهای سالم، نظم و هماهنگی آسمانها و زمین و موجوداتی را که در آنهاست، دلیل وجود پروردگار یکتا میدانند که آفرینش و تدبیر هستی فقط در انحصار اوست؛ و این، خود موجب میشود که فقط الله یکتا شایستهی پرستش باشد [۸۳].
[۸۰]- الصواعق المرسلة، اثر ابن قیم (۳/۴۶۴). [۸۱]- تفسیر الطبری، (۱۷/۱۳). [۸۲]- همان، (۱۸/۴۹). [۸۳]- الدلالة العقلیة فی القرآن، ص۳۱۴.