دوم: فضیلت کلمهی لا إله إلا الله
در قرآن و سنت پیامبر جفضایل و ویژگیهای فراوانی برای این کلمه آمده که بیان و شمارش آنها در اینجا به درازا میکشد.
لا إله إلا الله کلمهایست که آسمانها و زمین به وسیلهی آن پدیدار و برپا گشته و آفریدهها به خاطر آن، آفریده شدهاند. خداوند متعال برای این کلمه پیامبرانش را فرستاده و کتابهایش را نازل فرموده و برنامهها و دستورات خویش را مقرر نموده، و به خاطر آن ترازوها قرار داده شده، نامههای اعمال گشوده گردیده و بازار بهشت و جهنم برپا شده است. به واسطهی این کلمه است که انسانها به مؤمنان و کافران، و نیکوکاران و بدکاران تقسیم میشوند. پس کلمهی لا إله إلا الله منشأ آفرینش و فرمان خدا و پاداش و مجازات است؛ کلمهایست که مخلوقات برای آن آفریده شدهاند و دربارهی این کلمه و حقوق آن، سؤال و محاسبه صورت میگیرد و پاداش و عقاب بر اساس آن واقع میشود. قبله بر اساس این کلمه نهاده شده و امت اسلامی نیز بر اساس همین کلمه شکل گرفته است و به خاطر همین کلمه، شمشیرها از نیام برآمده و جهاد برپا شده است. این کلمه، حق خداوند بر تمامی بندگان میباشد؛ پس لا إله إلا الله کلمهی اسلام و کلیدِ سرای اسلام است و تمامی آدمیان از اول تا آخر دربارهی آن پرسیده خواهند شد. در آخرت، بندگان قدم از قدم برنمیدارند تا اینکه دربارهی دو چیز از آنان سؤال شود: ۱- در دنیا چه میپرستیدید؟ ۲- به پیامبران و فرستادگان خدا چه جوابی دادید؟
سؤال نخست با محقق ساختن «لا إله إلا الله» از لحاظ شناخت و اقرار و عمل به آن، پاسخ داده میشود؛ و پرسش دوم با اجرای مقتضیات «محمدرسولالله»، یعنی: با شناختن پیامبر جو اقرار به نبوت و رسالتش و تسلیم و فرمانبرداری و اطاعت از او. [۱۷]
یکی از فضایل «لا إله إلا الله» که در قرآن کریم آمده، این است که این کلمه، به کلمهی طیبه و گفتهی ثابت و ریشهدار توصیف شده است؛ همانطور که الله متعال میفرماید:
﴿ أَلَمۡ تَرَ كَيۡفَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا كَلِمَةٗ طَيِّبَةٗ كَشَجَرَةٖ طَيِّبَةٍ أَصۡلُهَا ثَابِتٞ وَفَرۡعُهَا فِي ٱلسَّمَآءِ ٢٤ تُؤۡتِيٓ أُكُلَهَا كُلَّ حِينِۢ بِإِذۡنِ رَبِّهَاۗ وَيَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٢٥ ﴾[ابراهیم: ۲۴-۲۵].
«آیا دقت نکردهای که الله چگونه مثالی زده است؟ کلمهی پاک توحید همانند درخت پاکیزهایست که ریشهاش استوار و شاخههایش در آسمان است و به حکم پروردگارش در هر زمان (مناسبی) میوه میدهد. و الله برای مردم مثال میزند تا پند بگیرند».
این کلمه، دستآویز محکم و ناگسستنی ایمان است؛ همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿ فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ لَا ٱنفِصَامَ لَهَا ﴾[البقرة: ۲۵۶].
«بنابراین کسی که به طاغوت (و معبودان باطل) کفر بورزد و به الله ایمان بیاورد، به دستآویز محکم (و ناگسستنیِ ایمان) چنگ زده است که هیچگاه گسسته نمیشود».
از دیگر فضایل «لا إله إلا الله» این است که تمام پیامبران بهوسیلهی آن، بیمدهنده و مژدهرسان فرستاده شدهاند؛ همانطور که الله متعال میفرماید:
﴿ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥ ﴾[الأنبیاء: ۲۵].
«و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر اینکه به او وحی کردیم که هیچ معبود برحقی جز من وجود ندارد؛ پس مرا عبادت و پرستش کنید».
و همینطور دیگر فضایل این کلمه که در قرآن کریم آمده است.
اما فضایل «لا إله إلا الله» که در سنت آمده، بسیار فراوان است و ما به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- این کلمه، بالاترین شعبه یا برترین بخشِ ایمان میباشد؛ رسولالله جفرموده است: «الإِیمَانُ بِضْعٌ وَسَبْعُونَ شُعْبَةً أَعْلاهَا قَوْلُ لا إلَهَ إلاَّ اللَّهُ، وَأَدْنَاهَا إمَاطَةُ الأَذَى عَنْ الطَّرِیقِ» [۱۸]یعنی: «ایمان، هفتاد و اندی بخش دارد که برترینش، گفتن لا إله إلا الله؛ و پایینترین بخشِ ایمان، برداشتن خار و خاشاک (و هر چیز آزاردهندهای) از سرِ راه است».
- اقامهی جهاد به خاطر اعلای این کلمه میباشد؛ همانطور که پیامبر جفرموده است: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى یَشْهَدُوا أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّه، وَأَنَّ مُحَمَّداً رسولُ اللَّه، ویُقِیمُوا الصَّلاةَ، وَیُؤتوا الزَّكاةَ، فَإِذَا فَعَلُوا ذلك، عَصمُوا مِنِّی دِماءَهُمْ وَأَمْوالَهُمْ إِلاَّ بِحَقِّ الإِسْلام، وحِسابُهُمْ عَلى اللَّه» [۱۹]یعنی: «مأموریت یافتم که با مردم پیکار کنم تا گواهی دهند که معبود راستینی جز الله وجود ندارد و محمد، فرستادهی اوست، و نماز را برپا دارند و زکات دهند؛ هرگاه چنین کردند، جان و مال خود را از هرگونه تعرضی از سوی من مصون داشتهاند، مگر در حقّی که اسلام تعیین کرده است؛ و حسابشان- در آخرت- با الله متعال است».
- کلمهی «لا إله إلا الله» در ترازوی اعمال، بر کفهی گناهان برتری دارد؛ همانطور که در حدیثی از عبدالله بن عمرو بن عاص آمده است که رسولالله جفرمود: «إِنَّ اللَّهَ سَیُخَلِّصُ رَجُلاً مِنْ أُمَّتِی عَلَى رُءُوسِ الخَلاَئِقِ یَوْمَ القِیَامَةِ فَیَنْشُرُ عَلَیْهِ تِسْعَةً وَتِسْعِینَ سِجِلًّا كُلُّ سِجِلٍّ مِثْلُ مَدِّ البَصَرِ، ثُمَّ یَقُولُ: أَتُنْكِرُ مِنْ هَذَا شَیْئًا؟ أَظَلَمَكَ كَتَبَتِی الحَافِظُونَ؟ فَیَقُولُ: لاَ یَا رَبِّ، فَیَقُولُ: أَفَلَكَ عُذْرٌ؟ فَیَقُولُ: لاَ یَا رَبِّ، فَیَقُولُ: بَلَى إِنَّ لَكَ عِنْدَنَا حَسَنَةً، فَإِنَّهُ لاَ ظُلْمَ عَلَیْكَ الیَوْمَ، فَتَخْرُجُ بِطَاقَةٌ فِیهَا: أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، فَیَقُولُ: احْضُرْ وَزْنَكَ، فَیَقُولُ: یَا رَبِّ مَا هَذِهِ البِطَاقَةُ مَعَ هَذِهِ السِّجِلاَّتِ، فَقَالَ: إِنَّكَ لاَ تُظْلَمُ، قَالَ: فَتُوضَعُ السِّجِلاَّتُ فِی كَفَّةٍ وَالبِطَاقَةُ فِی كَفَّةٍ، فَطَاشَتِ السِّجِلاَّتُ وَثَقُلَتِ البِطَاقَةُ، فَلاَ یَثْقُلُ مَعَ اسْمِ اللهِ شَیْءٌ» [۲۰]یعنی: «خداوند در روز قیامت شخصی از امتم را در برابر دیدگان مخلوقات مورد بازخواست قرار میدهد و نود و نُه دفتر ثبتشده (از اعمال ناشایستش) را که هر دفتری بهاندازهی بُرد بینایی، وسعت دارد، در برابر او باز میکند و سپس میفرماید: آیا چیزی از اینها را انکار میکنی؟ آیا نویسندگان نگهبان من به تو ستمی کردهاند؟ او میگوید: خیر، ای پروردگار من! الله میفرماید: آیا عذری داری؟ میگوید: خیر، ای پروردگار من! میفرماید: آری؛ تو نزد ما حسنهای داری. امروز به تو هیچ ستمی نمیشود. پس کارتی بیرون آورده میشود که کلمهی «أشهد أن لا إله إلا إلله و أشهد أنّ محمداً عبده و رسوله» در آن است. پروردگار میفرماید: سَرِ سنجش اعمالت حاضر شو. آن شخص میگوید: پروردگارا! با وجودِ این همه دفتر ثبتشده (از اعمال ناشایستم) این یک کارت چیست و به چه کار میآید؟ میفرماید: امروز هیچ ستمی به تو نمیشود. و آنگاه دفترهای ثبتشده را در یک کفهی ترازو میگذارند و آن یک کارت را در کفهی دیگر؛ هنگام وزن، دفترها سبک میشوند و آن کارت، سنگین میگردد. هیچ چیزی در وزن و ارزش، بر نامِ الله فزونی نمییابد».
[۱۷]- زاد المعاد، ۱/۳۴. [۱۸]- بخاری، باب أمور الإیمان، ۱/۲۱. [۱۹]- بخاری، باب المساجد، شمارهی ۴۱۵. [۲۰]- سنن الترمذی، ش: ۲۶۳۹ صحیح الألبانی، ش: ۹۰۸۰.