ایمان به الله

فهرست کتاب

چهارم: حقیقت عبادت

چهارم: حقیقت عبادت

دایره‎ی عبادتی که الله متعال انسان را برای آن آفریده و آن را هدف زندگی و وظیفه‌ی انسان در زمین قرار داده است، دایره‌ی پهناور و گسترده‌ای‌ست که تمامی شؤون و امور انسان را شامل می‌شود و همه‎ی زندگانی و بلکه تمام تلاش‌ها و گفتار و کردار و حالات و عواطف و احساساتش را در بر می‎گیرد [۲۱۱]. پیش‌تر در تعریف عبادت گفتیم که عبادت، اسمی‌ست که جامع هر گفتار و کردارِ باطنی و ظاهری‌ست که الله، آن را دوست دارد و بدان راضی‌ست. امکان ندارد که چیزی از تلاش و کردار انسان از عبادت خارج شود؛ خواه این تلاش و کردار در عبادات محض باشد و خواه در معاملات مشروع، یا در عاداتی که انسان بر انجام آن‌ها سرشته شده است؛ هر چند باید بدین نکته اشاره کنیم که اصل در عبادات محض، بر ممنوعیت آن‌هاست؛ مگر این‌که دلیلی روشن بر مشروعیت یک عمل به‌عنوان عبادت وجود داشته باشد. ناگفته نماند که اصل در عادات، بر مباح بودن آن‌هاست؛ مگر دلیلی روشن بر ممنوعیت یک عادت وجود داشته باشد. این مطلب بر این اساس است که تصرفات بندگان اعم از گفتار و کردار، دو نوع‌اند:

- عباداتی که لازمه‌ی صحت و کمال دین انسان است.

- عُرف یا عاداتی که لازمه‌ی امور دنیوی انسان می‌باشد.

با یک بررسی در اصول شریعت درمی‌یابیم عباداتی که الله متعال واجب کرده یا آن را دوست داشته، فقط از طریق شریعت ثابت می‎شوند؛ اما عادات، اموری هستند که مردم در امور دنیویِ خود بدان خو گرفته و لازمه‌ی زندگی آن‌هاست و اصل در آن‌ها، بر عدم ممنوعیت است؛ یعنی انسان‌ها از انجام هیچ کدام از آن عادات منع نمی‌شوند؛ مگر این‌که الله متعال آن را منع کرده باشد؛ زیرا امر و نهی در این‌جا، شرع و دستورِ الله متعال است و لازمه‌ی صحت یک عبادت، این است که در شریعت به آن امر شده باشد [۲۱۲]. پس تا زمانی که امر به یک عبادت، ثابت نشود، چگونه می‌توان آن را عبادت دانست؟ هم‌چنین تا زمانی که ممنوعیت یک عادت ثابت نگردد، نمی‌توان آن را ممنوع دانست. گفتنی‌ست: این تقسیم‌بندی در زمینه‌ی ممنوع کردن یا مباح گردانیدن، چیزی از افعال عادی انسان را از دایره‌ی عبادت برای الله خارج نمی‌کند؛ ولی شایان ذکر است که درجه‌ی عبادت محض و درجه‌ی عادتی که با عبادت در هم آمیخته است، فرق دارد. عادت به وسیله‎ی نیت و قصد، به عبادت تبدیل می‎شود؛ زیرا امور مباح در صورتی که وسایلی برای مقاصد و اهداف واجب یا پسندیده، یا تکمیل‌کننده‎ی چیزی از آن‌ها باشند، به خاطر نیت و قصد خوب، بر امور مباح نیز اجر و پاداش تعلق می‎گیرد [۲۱۳]. در حدیثی آمده است: «وفی بُضْعِ أحدِكُمْ صدقةٌ» [۲۱۴]یعنی: «و در نزدیکی با همسرانتان، صدقه است». نووی /در شرح این حدیث می‌گوید: «این حدیث، بیان‌گر این است که امور مباح به وسیله‎ی نیت درست، به طاعات تبدیل می‎شوند» [۲۱۵]. از این‌جا روشن می‎گردد که همه‌ی دین، عبادت به‌شمار می‌آید و دین به‌عنوان برنامه و رهنمود الهی، آمده است تا شیوه‌ی زندگی انسان را بهبود بخشد و تمامی امور زندگی، از آداب خوردن و نوشیدن و قضای حاجت گرفته تا حکومت‌داری و سیاست مالی و معاملات و مجازات‌ها یا قوانین کیفری و نیز زیرساخت‌های روابط خارجی حکومت در صلح و جنگ را تنظیم می‌کند.

شعایر عبادی از قبیل: نماز و روزه و زکات، اهمیت و جایگاه خود را دارند؛ ولی همه‌ی عبادات نیستند و عبادت در این چند مورد، خلاصه نمی‌شود؛ بلکه این‌ها، بخشی از عبادتی هستند که الله آن را می‌خواهد.

مقتضای عبادتی که از انسان خواسته شده، این است که مسلمان، اقوال و کردار و تصرفات و رفتار و تعامل خود با مردم را مطابق رهنمودها و روش‌هایی قرار دهد که شریعت اسلامی آن‌ها را آورده است و مسلمان باید این رهنمودها و آموزه‌ها را به‌قصد فرمان‌برداری از الله متعال و تسلیم در برابر اوامرش انجام دهد [۲۱۶].

دلیل این‌که عبادت، مفهومی شامل و فراگیر و همه‌جانبه است، قرآن و سنت و عمل صحابه شمی‎باشد. ابتدا ذکر دلیلی از قرآن کریم را ذکر می‌کنیم که الله أمی‎فرماید:

﴿ قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣ [الانعام: ۱۶۲-۱۶۳].

«‏بگو: همانا نماز و قربانی و زندگی و مرگم، از آنِ الله، پروردگار جهانیان است. شریکی ندارد؛ و به توحید امر شده‌ام و من، نخستین مسلمانِ (امتم) هستم».

در سنت، می‎توان به این حدیث پیامبر جاشاره کرد که فرموده است: «إِذَا أَنْفَقَ الرَّجُلُ عَلَى أَهْلِهِ یَحْتَسِبُهَا فَهُوَ لَهُ صَدَقَةٌ» [۲۱۷]یعنی: «اگر شخصی به نیت ثواب بر اهل و عیال خود انفاق کند، نفقه‌اش، صدقه محسوب می‌شود».

هم‌چنین رسول‌الله جفرموده است: «دخَلَت النَّارَ امْرَأَةٌ فِی هِرَّةٍ حَبستهَا حتَّی مَاتَتْ فَلاَ هِىَ أطَعَمَتْهَا، وَلاَ هِىَ أرْسَلَتْهَا تأكُل مِنْ خَشَاشِ الأرْضِ» [۲۱۸]یعنی: «زنی به‌خاطر یک گربه به دوزخ رفت؛ زیرا گربه را زندانی نمود و به او غذا نداد و آزادش نکرد که از جانوران زمین شکار کند و بخورد؛ در نتیجه مُرد».

برای استدلال به دیدگاه صحابه شدرباره‌ی عام بودن عبادت و شمولیت یا فراگیر بودن آن در زندگی انسان، باید گفت: در داستان فرستادن ابوموسی و معاذ ببه یمن آمده است که ابوموسی از معاذ پرسید: ای معاذ! تو چگونه قرآن می‌خوانی؟ پاسخ داد: اول شب می‌خوابم و پس از این‌که این قسمتِ خوابم را کامل کردم، برمی‌خیزم و هر اندازه که الله برایم مقدر کرده باشد، قرآن می‌خوانم و همان‌طور که از بیداری‌ام، امید اجر و ثواب دارم، از خوابم نیز امید اجر و ثواب دارم.

[۲۱۱]- العبادة فی الإسلام، قرضاوی، ص۵۳. [۲۱۲]- الوسطیة فی القرآن الکریم،ص۳۸۰. مجموع الفتاوی، (۲۹/۱۱۶و۱۱۷). [۲۱۳]- حقیقة البدعة و أحکامها، اثر غامدی، (۱/۱۹). [۲۱۴]- مسلم، (۱/۶۹۷). [۲۱۵]- شرح النووی، (۷/۹۲). [۲۱۶]- مقاصد المکلفین، اثر دکتر عمر اشقر، صص۴۶و۴۷. [۲۱۷]- بخاری، شماره‎ی: ۵۵. [۲۱۸]- بخاری، ش: (۲۳۶۵، ۳۳۱۸، ۳۴۸۲)؛ و مسلم، ش: (۹۰۴، ۲۲۴۲، ۲۲۴۳، ۲۶۱۹).