مبحث سوّم: توحید ربوبیت
معنای توحید ربوبیت، این است که انسان اعتقاد جازم داشته باشد که الله، پروردگار و مالک و خالق و مدبر امور و روزیدهندهی اوست و تنها اوست که نفع و ضرر میرساند و زنده میکند و میمیراند؛ و تنها اوست که در نظام هستی دخل و تصرف مینماید؛ هرچه بخواهد، همان میشود و آنچه که او نخواهد، نمیشود؛ کسی یا چیزی نمیتواند از نعمتی که الله داده است، جلوگیری کند و کسی نمیتواند چیزی را که الله ﻷنداده یا منع کرده است، بدهد؛ خیر و نیکی به دست اوست و بازگشت همهی کارها به سوی اوست و او بر هر چیزی تواناست [۸۹]. این توحید به تنهایی جهت تحقق اسلام بنده، یعنی برای مسلمان بودن بنده کافی نیست؛ بلکه باید حتماً همراه آن، توحید الوهیت هم باشد؛ زیرا الله متعال از مشرکان نقل میکند که آنان، به توحید ربوبیت برای پروردگار یکتا اعتراف میکردند؛ الله أمیفرماید:
﴿ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِيَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ كَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِي بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِكَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِيَ ٱللَّهُۖ عَلَيۡهِ يَتَوَكَّلُ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ ٣٨ ﴾[الزمر: ۳۸].
«و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است، بهطور قطع خواهند گفت: «الله». بگو آیا دربارهی معبودانی که جز الله میپرستید، هیچ اندیشیدهاید که اگر الله زیانی برای من بخواهد، آیا آنها میتوانند زیان و آسیب او را از من دور کنند یا اگر رحمت و بخشایشی برای من بخواهد، آیا آنها میتوانند رحمتش را از من باز دارند؟ بگو: الله، برایم کافیاست و توکلکنندگان تنها بر او توکل میکنند».
و در آیهی دیگری میفرماید:
﴿ قُل لِّمَنِ ٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٨٤ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٨٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ ٨٦ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٨٧ قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٨٨ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ ٨٩ بَلۡ أَتَيۡنَٰهُم بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ ٩٠ مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ٩١ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٩٢ ﴾ [المؤمنون: ۸۴-۹۲].
«بگو: اگر میدانید، زمین و هرکه در آنست، از آنِ کیست؟ خواهند گفت: از آنِ الله؛ بگو: آیا پند نمیگیرید؟ بگو: پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ، کیست؟ خواهند گفت: (همه) از آنِ الله است؛ بگو: پس آیا تقوا پیشه نمیکنید؟ بگو: اگر میدانید، پادشاهی و فرمانروایی بر همه چیز، به دست کیست؟ و کیست که امان میدهد و هیچکس در برابرش امان نمییابد. خواهند گفت: از آنِ الله است. بگو: پس چگونه فریب میخورید؟ بلکه حق و سخن راستین را برایشان آوردهایم و بهراستی آنان، دروغگویند. الله، هیچ فرزندی برنگرفته است و هیچ معبودی با او نیست. (اگر جز این بود) هر معبودی آفریدههایش را (بهسوی خود) میبرد و بر یکدیگر برتری میجستند. الله از توصیفی که بیان میکنند، پاک و منزه است؛ دانای نهان و آشکار است و برتر و والاتر از آنچه شرک میورزند».
و میفرماید:
﴿ وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ ١٠٦ ﴾[یوسف: ۱۰۶].
«و بیشترشان به الله ایمان نمیآورند و فقط مشرکند».
و آیات فراوان دیگری که نشان میدهند کافران به خالقشان اقرار و اعتراف میکردند؛ [۹۰]ولی غیر از الله را میپرستیدند یا آنها را واسطه و شفیع بین خود و الله قرار میدادند؛ اما با این حال، هنگام گرفتار شدن به مصایب و سختیها و در شرایط سختی که دستشان از همه جا کوتاه میشد، از معبودان باطلشان دست بر میداشتند! البته اقرار به الله به عنوان خالقشان، هیچ نفع و سودی به حالشان نداشت؛ چون به وسیلهی این اقرار مسلمان نشدند ومال و جان و ناموسشان محفوظ نماند؛ چراکه آنان توحید الوهیت را انکار کردند و به پروردگارشان شرک ورزیدند و به لازمهی آنچه که بدان اقرار کردند، پایبند نبودند؛ زیرا لازمهی توحید ربوبیت، توحید الوهیت است [۹۱].
توحید الوهیت به معنای منحصر دانستن تمامی عبادات برای الله أمیباشد. انسان مؤمن وقتی در ملکوت و عظمت فرامانرواییِ الله میاندیشد، احساس آرامش میکند و عظمت الله را در آفرینش او، و همینطور حکمت الهی را در تدبیرش میبیند:
﴿ أَفَمَن يَمۡشِي مُكِبًّا عَلَىٰ وَجۡهِهِۦٓ أَهۡدَىٰٓ أَمَّن يَمۡشِي سَوِيًّا عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٢٢ ﴾[الملک: ۲۲].
«آیا کسی که سرنگون و بهروافتاده راه میرود، هدایتیافتهتر است یا کسی که استوار و راستقامت بر راه راست گام برمیدارد؟».
سخن گفتن از عظمت پروردگار، قلب را آکنده از آرامش میکند و تدبر و تأمل در عظمت آفرینش آفریدههای الله، قلب را پر از ایمان میگرداند. شاعر حق دارد که پس از تأمل در آفریدههای الهی سؤال کند و بگوید:
قل للولید بكی وأجهش بالبكاء
لدی الولادة ما الذی أبكاكا
«به نوزادی که هنگام ولادت میگرید، بگو: چه چیزی تو را به گریه انداخته است؟»
وإذا تری الثعبان یُنفثُ سُمّه
فاسأله من ذا بالسموم حشاكا
«و هرگاه مار زهرآگین را میبینی که زهرش را میریزد، از او بپرس چه کسی تو را آکنده از کرده است؟»
واسأله كیف تعیش یا ثعبان أو
تحیا وهذا السمُّ یملأ فاكا
«از او بپرس که ای اژدها! چگونه زندگی میکنی یا چگونه زندهای، در حالی که دهانت پر از زهر است؟».
واسأل بطون النحل كیف تقاطرت
شهدا وقل للشهد من حلاك
«از شکم زنبور عسل بپرس که چگونه عسل را میریزد و به عسل بگو چه کسی تو را شیرین کرده است؟»
بل سائل اللبن المصفّی كان
بین دم وفرث ما الذی صفّاك
«بلکه از شیر خالص و پاکی که میان خون و سرگین است، بپرس که چه کسی تو را خالص و پاک گردانیده است؟»
واسأل شعاع الشمس یدنو وهی
أبعد كل شیء ماالذی أدناكا
«خورشید با آنکه خیلی دور است، اما پرتوهایش نزدیکند؛ از پرتوهایش بپرس که چه کسی تو را نزدیک گردانیده است؟»
یا أیها الانسان مهلاً ما الذی
بالله جلّ جلاله أغراكا
[۹۲]
«ای انسان! کمی درنگ کن و بیندیش که چه چیزی تو را نسبت به الله أعزّ وجل فریفته است؟».
تفکر و تأمل در آفرینش و ملکوت الله ﻷ، انسان را به سوی ایمانی راسخ به الله ﻷسوق میدهد؛ از اینرو الله متعال میفرماید:
﴿ إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٩١ ﴾[آل عمران: ۱۹۰-۱۹۱].
«همانا در آفرینش آسمانها و زمین و گردش شب و روز، نشانههایی برای خردمندان وجود دارد. کسانی که ایستاده و نشسته و یا در حالی که بر پهلوها آرمیدهاند، الله را یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند (و میگویند:) ای پروردگار ما! این را بیهوده نیافریدهای؛ تو پاکی. پس ما را از عذاب دوزخ محافظت بفرما».
پس بیندیش و به تسبیح و ستایش و پرستش ذاتی که تو را آفریده است، بپرداز و به یاد داشته باش که بازگشت به سوی اوست [۹۳].
یکی از بارزترین صفات الله که بر ربوبیتش دلالت میکند، صفت آفریدن است. محکمکاری و آفرینش بدیع تنها از جانب پروردگار جهانیان میباشد؛ پس الله ﻷ، ذاتیست که مخلوقات را استوار آفریده است؛ چنانکه قوانین و سنتهای ثابتی را برای این مخلوقات قرار داده که برخی از آنها، قوانین و سنتهای عام و فراگیرند که همهی مخلوقات را شامل میشوند و برخی دیگر، قوانین و سنتهای خاص و ویژهای هستند که مربوط به برخی از مخلوقات میباشند. مدار نظم و انضباط آفریدهها، روی این سنتها و قوانین الاهیست و این سنتها را نمیتوان به غیرالله نسبت داد؛ زیرا تنها الله متعال، متصف به ربوبیت است و او در این زمینه تنهاست و شریکی ندارد. [۹۴]
[۸۹]- المباحث العقدیة المتعلقة بالأذکار، (۱/۳۴۸). [۹۰]- همان، (۱/۳۵۳). [۹۱]- اقتضاء الصراط المستقیم، ص۴۶۰. [۹۲]- مع الله الاسم الأعظم، ص۷۹. [۹۳]- همان. [۹۴]- منهج الدعوة إلی العقیدة فی ضوء القصص القرآنی، ص۲۹.