دلیل اول: آفرینش
خلاصهی این دلیل، آن است که نظام آفرینش و آنچه در آن میباشد، بر وجود آفرینندهی والا و توانای آن گواهی میدهد؛ الله متعال میفرماید:
﴿ أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَيۡرِ شَيۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ ٣٥ أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ ٣٦ ﴾[الطور: ۳۵-۳۶].
«آیا بدون آفریدگار، آفریده شدهاند یا خودشان آفرینندهاند؟ آیا آسمانها و زمین را آفریدهاند؟ بلکه ایشان باور نمیکنند».
به آنها میگوید که شما وجود دارید و این، حقیقتیست که انکارش نمیکنید؛ و آسمانها و زمین نیز وجود دارند. این، امری بدیهی برای عقلهاست که هر موجودی، ناگزیر علت یا پدیدآورندهای دارد. این حقیقت را ساربان شتران، در صحرا درک میکند و از همینروست که میگوید: جای پای شتر، بر وجود شتر دلالت دارد و هر اثری، دلیل بر وجود مؤثر یا عاملی اثرگذار است. پس آسمانِ دارای برجها و زمینِ دارای راهها، بر وجود آفریدگار دانا وآگاه دلالت میکند. زیستشناسان، این حقیقت را میدانند؛ مثلاً یکی از آنان میگوید: شگفتیهای آفریدههای پروردگار ازلی و بزرگ، عالم و توانا بر هر چیز، برایم آشکار شده و مرا شگفتزده کرده است. بنابراین، هر قدرت و هر حکمت و هر ابداعِ بزرگ یا کوچکی را الله پدید آورده است [۵۱].
مطلبی که آیهی فوق به آن اشاره دارد، همان نکتهایست که از نظر دانشمندان، «قانون علیت» نامیده میشود. این قانون میگوید: هر پدیدهای، علتی دارد و هیچ پدیدهای، خود به خود به وجود نیامده است؛ چون هیچ پدیدهای در طبیعت یا نهاد خود، سبب یا علت کافی برای پدید آمدنِ وجود ندارد و نمیتواند بهطور مستقل چیزی را به وجود آورد؛ زیرا چیزی را که خود ندارد، یعنی هستی و وجود را نمیتواند به دیگری ببخشد؛ بلکه باید علتی برای پیدایش آن وجود داشته باشد [۵۲]. دانشمندان اسلام در برابر منکران الله، همواره به آفرینش و نظام هستی استدلال کردهاند. چنانکه باری امام ابوحنیفه /با برخی از زندیقان و منکران خالق روبهرو شد و به آنان فرمود: شما دربارهی کسی که بگوید: «یک کشتیِ پُر از بار و کالا دیدم که در دریای پرتلاطم و از میان بادها، در مسیر خود حرکت میکرد و هیچ ملوانی نداشت»، چه قضاوتی میکنید؟ آیا حرفش را میپذیرید؟ گفتند: هرگز. امام ابوحنیفه فرمود: سبحانالله! وقتی از نظر عقل امکان ندارد که یک کشتی، بدون ناخدا درمیان دریا، راست و در مسیر خود حرکت کند، پس چگونه ممکن است که دنیا با این همه تغییر فصلها و گردش روزها و دگرگونیهای فراوان، بدون آفریننده و نگهدارنده پدید آمده باشد؟ همگی گریستند و گفتند: راست میگویی؛ و توبه کردند [۵۳].
این، قانونیست که عقلها آنرا میپذیرد و این آیه نیز بدان اشاره دارد:
﴿ أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَيۡرِ شَيۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ ٣٥ ﴾[الطور: ۳۵].
«آیا بدون آفریدگار، آفریده شدهاند یا خودشان آفرینندهاند؟».
این، دلیلیست که خردمندان را بر آن میدارد که به وجود آفریدگاری که سزاوار عبادت است، اذعان کنند؛ این آیه، این قانون را آنچنان شیوا و مؤثر آورده است که هرگاه این آیه به گوش برسد، درون را به لرزه و حرکت در میآورد. [۵۴]
شاعر میگوید:
فیا عجباً كیف یعصـی الإله
أم كیف یجحـده الـجاحد
«جای بسی تعجب است که چگونه از الله نافرمانی میشود، یا چگونه برخی از افراد، او را انکار میکنند؟»
وفـی كل شـیء له آیـة
تدل علـی أنـه واحد
[۵۵]
«در هر چیزی نشانهایست که نشان میدهد الله، یگانه و یکتاست».
قرآن کریم، موضوع آفرینش و تدبیر هستی را بهطور بینظیری مورد بحث قرار داده و عقلها را به تأمل و تدبر در کرانههای هستی و نشانههای فراوان خداوند ﻷمتوجه ساخته و عقل را بانگ زده که از بیخبریاش بیدار شود تا در آسمانها و زمین و آیات و نشانههایی که در آنهاست، تفکر نماید. قرآن، این مطلب را با روشهای گوناگونی تکرار میکند تا انسان در کرانههای هستی، چیزهایی را ببیند و بشنود که او را به سوی ایمان به آفرینندهاش میکشاند و بدینسان دریابد که نظام هستی، ساخت آفریدگار یکتا، بیشریک و مدبریست که سزاوار پرستش است [۵۶].
[۵۱]- مع الله، اثر شیخ حسن ایوب، ص۷۶. [۵۲]- العقیدة فی الله، دکتر عمر اشقر، ص۶۹. [۵۳]- مع الله، حسن ایوب، ص۶۸ و العقیدة فی الله، ص۷۰. [۵۴]- العقیدة فی الله، اثر اشقر، ص۷۱. [۵۵]- همان، ص۵۷۲. [۵۶]- حمایة الرسول حمی التوحید، اثر غامدی، ص۲۱۶.