عقیده اهل بیت علیهم السلام

فهرست کتاب

۷- دشنام دادن به روزگار، باد و ...

۷- دشنام دادن به روزگار، باد و ...

از اموری که بعضی از مردم براساس عادت بدان دچار شده‌اند و آن امر باعث نقص توحید و زیان رساندن به عقیده می‌شود، ناسزا گفتن به روزگار، باد و این‌گونه اشیاء و امور است. که این امر مذمت کردن مخلوقاتی است که، هیچ تصرفی در اداره جهان ندارند و در حقیقت این مذمت و نکوهش به خداوندبرمی‌گردد. زیرا فقط او آفریننده، تصرف‌کننده در جهان و فرمان دهنده و اداره کننده آن است. گروهی از مردم به علت پی در پی آمدن شب و روزها هلاک شدن را به روزگار نسبت می‌دهند.

خداوند بزرگ می‌فرماید: ﴿وَقَالُواْ مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا ٱلدُّنۡيَا نَمُوتُ وَنَحۡيَا وَمَا يُهۡلِكُنَآ إِلَّا ٱلدَّهۡرُۚ وَمَا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَظُنُّونَ ٢٤[الجاثیة: ۲۴].

«[منکران رستاخیز] می‌گویند: حیاتی جز همین زندگی دنیایی که در آن به سر می‌بریم، وجود ندارد. گروهی از ما می‌میرند و گروهی جای آن‌ها را می‌گیرند و فقط طبیعت و روزگار ما را هلاک می‌کند آنان از روی آگاهی و یقین چنین سخنی را نمی‌گویند. بلکه تنها گمان می‌کنند و تخمین می‌زنند».

امین‌الدین طبرسی می‌گوید: این آیه بدین معنی است که آنان می‌گویند که ما می‌میریم و فرزندان ما به دنیا می‌آیند و به زندگی ادامه می‌دهند یا اینکه گروهی از ما می‌میریم و گروهی زنده می‌مانند. یا اینکه یکی از دو امر تلخ ما را شامل می‌شود: مرگ و زندگی. منظورشان زندگی در دنیا و پس از آن مرگ می‌باشد و معتقدند که پس از مرگ هیچ حیاتی وجود ندارد و مرگ پایان راه است. ﴿وَمَا يُهۡلِكُنَآ إِلَّا ٱلدَّهۡرُۚ[الجاثية: ۲۴]: «فقط روزگار ما را هلاک می‌کند و از بین می‌برد». یعنی فقط روزگار، شب و روز ما را زنده نگه می‌دارد. آنان هر امری را که رخ می‌داد به روزگار نسبت می‌دادند و آن را در از بین رفتن جان‌ها مؤثّر می‌دانستند. [۱۶۴]

گروهی از آنان روزگار و زمانه را دشنام می‌دادند و یا لعن و نفرین می‌کردند. علت این امر ضعف دین و جهل شدید آن‌ها بود. زیرا در روزگار هیچ توان نیرویی نیست. آن تدبیر شونده و در حال تغییر است. و تغییرات به وجود آمده در آن به اراده و تدبیر خداوند توانا و با حکمت است. پس دشنام دادن و نفرین کردن آن در واقع متوجه اداره‌کننده و تغییردهنده آن خواهد بود.

رسول اللهص فرمود: «لا تَسبُّوا الدهرَ فإنَّ الدَّهرَ هُوَ اللهُ، ولا تسبُّوا السلطان؛ فإنّهُ فَيءُ الله في أرضه، ولا تسبُّوا الأموات فتؤذوا الأحياءَ ولا تسبّوا الأموات فإنهم قد أفضوا إلى ما قدّموا»:«روزگار و زمانه را دشنام ندهید که روزگار همان خداوند است. پادشاه و حاکم را دشنام ندهید زیرا سایه خدا در زمین است. مردگان را ناسزا نگویید زیرا [با این کار] زنده‌ها را اذیت می‌کنید. به مردگان دشنام ندهید زیرا آن‌ها به [ثواب و جزای] آنچه پیش فرستاده‌اند، رسیده‌اند» [۱۶۵].

امین‌الدین طبرسی می‌نویسد: اعراب جاهلی حوادث ناگوار و بلاهای طبیعی را به روزگار نسبت می‌دهند و می‌گویند: روزگار این بلا را بر سر ما آورد، و روزگار را هم دشنام می‌دادند. پیامبرص فرمود: بی‌تردید انجام‌دهنده این امور خداوند است. پس فاعل آن اعمال را دشنام ندهید. گفته می‌شود: این سخن بدین معنی است که خداوند اداره‌کننده و فرمانروای روزگار است. اما نظر اول بهتر است. زیرا سخنان آنان پر از این‌گونه عبارات است که افعال پروردگار را به روزگار نسبت می‌دهند [۱۶۶].

بعضی از مردم هرگاه وزیدن بادها را به زیان خود ببینند، لب به دشنام آن می‌گشایند. پیامبرص از دشنام دادن به باد و سایر مخلوقات پروردگار نهی کرده‌اند و فرموده است: «لا تسبّوا الرياحَ، فإنّها مأمورة ولا تسبّوا الجبال ولا الساعاتِ ولا الأيام ولا الليالي فتاثموا وترجع إليكم»:«بادها را فحش ندهید که آن‌ها مأمورند. کوه‌ها، ساعت‌ها، روزها و شب‌ها را دشنام ندهید که در این صورت مرتکب گناه خواهید شد و [آن دشنام] به خودتان باز می‌گردد» [۱۶۷].

مجلسی در ذیل این حدیث دربارۀ نهی از ناسزا گفتن به بادها، اماکن، کوه‌ها، روزها و ساعت‌ها می‌نویسد: این‌ها تحت قدرت و اراده الهی و در تسخیر اوست. آن‌ها نمی‌توانند از آنچه آن‌ها را به خداوند نزدیک می‌کند دوری کنند، و به آنچه آن‌ها را از خداوند دور می‌کند، نزدیک شوند. پس دشنام دادن به آن‌ها، ناسزا گفتن به کسی است که شایستگی آن را ندارد، و لعن و نفرین کردن کسی که سزاوار لعن نیست باعث رجوع و برگشتن لعن به فرد نفرین‌کننده خواهد شد. بلکه حتی گمان می‌رود چنان‌چه از آنچه آن لعن بدان باز می‌گردد آگاه بودند، احتمال کفر و شرک آنان می‌رفت. در روایت آمده است: «لا تسبّوا الدهر فإنّ الدهر هو الله»:«روزگار و زمانه را دشنام ندهید که زمانه همان پروردگار است.» یعنی فاعل آن افعالی که آن‌ها را به روزگار نسبت می‌دهید و به علت آن افعال زمانه را ناسزا می‌گویید، خداوند است [۱۶۸].

رسول اکرمص می‌فرماید: «لا تسبّوا الليل والنهار ولا الشمس ولا القمر ولا الريح؛ فإنّها تُبعثُ عذاباً على قومٍ ورحمةً على آخرين»:«شب، روز، خورشید، ماه و باد را دشنام ندهید زیرا این‌ها باعث عذاب و سختی گروهی و رحمت گروهی دیگر می‌شوند» [۱۶۹].

همچنین پیامبرص فرموده است: «لا تَسُبُّوا الرِيحَ فإنَّها بُشُر وإنّها نُذُر وإنّها لواقح فاسألوا الله من خيرها وتعوذوا به من شرّها»:«بادها را دشنام ندهید زیرا گروهی از آن‌ها مژده دهنده به بارش باران هستند. گروهی دیگر بیم‌دهنده و برخی نیز لقاح‌کننده. پس از خداوند خیر و برکت آن‌ها را بخواهید و از شر آن‌ها به خداوند پناه ببرید» [۱۷۰].

به همین دلیل باید فرد مسلمان بداند که تغییرات همه امور به وسیله قضا و قدر و حکمت الهی انجام می‌شود. پس بر امری که خداوند آن را به وجود آورده و آفریده است، خرده نمی‌گیرد. بلکه به تدبیر خداوند رضایت می‌دهد و به امر او راضی می‌شود بدین ترتیب توحید و اطمینان او کامل می‌شود.

[۱۶۴] جامع الجوامع (۴/۵۳۷). [۱۶۵] جامع‌الأخبار (۱۶۰)، نگا: شرح نهج‌البلاغة (۷/۱۹۸)، عوالی اللآلی (۱/۵۶)، کنزالفوائد (۱/۴۹). این حدیث ضعیف است: مترجم. [۱۶۶] مجمع‌البیان (۵/۷۸). [۱۶۷] من لا یحضره الفقیه (۱/۵۴۴)، وسائل‌الشیعة (۷/۵۰۸)، بحارالأنوار (۵۶/۲)، (۵۷/۹)، علل‌الشرائع (۲/۵۷۷). [۱۶۸] بحارالأنوار (۵۷/۹). [۱۶۹] بحارالأنوار (۵۷/۱۹) [۱۷۰] تفسیرالعیاشی (۲/۲۳۹)، مستدرک‌الوسائل (۶/۱۷۶)، بحارالأنوار (۵۷/۱۲-۱۹).