۱۷- فال بینی، پیشگویی و غیبگویی:
از جمله اموری که جزو مسأله سحر و امور خطرناک آن به شمار میآید، مسأله فالبینی و غیبگویی، طالعبینی و ادعای اموری است که انسان نسبت به آنها علم و اطلاعی ندارد.
غیبگویی: اطلاع از امور غیبی است که فرد مدعی که ظاهر اصلاح و دارای ظاهری دیندار است روحانی و معالج و مرشد مردم نامیده میشود به وسیله استخاره یا کشف عمل یا مسألهای یا ترک آن، اطلاع دادن از بیماری فرد، اشیای گمشده و یا آنچه در آینده روی میدهد اقدام به این کار میکند.
در قرآن کریم چگونگی دریافت خبر سحر ساحر از نظیر و همراه جنّیاش ذکر شده است. خداوند میفرماید: ﴿هَلۡ أُنَبِّئُكُمۡ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ ٱلشَّيَٰطِينُ ٢٢١ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ ٢٢٢ يُلۡقُونَ ٱلسَّمۡعَ وَأَكۡثَرُهُمۡ كَٰذِبُونَ ٢٢٣﴾[الشعراء: ۲۲۱].
«آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسى نازل مىشوند؟! آنها بر هر دروغگوى گنهکار نازل مىگردند؛ آنچه را مىشنوند (به دیگران) القا مىکنند؛ و بیشترشان دروغگو هستند».
از امیر المومنین÷ روایت شده است که فرمود: شبی ما با پیامبرص بودیم ناگهان ستارهای پرتاب شد. پس بسیار درخشید. پیامبرص به آن جمع گفت: زمانی که شما در دوران جاهلیت چنین چیزی را میدیدید چه میگفتید؟ گفتند: معتقد بودیم که فرد بزرگی از دنیا رفت و انسان بزرگی نیز از مادر زاده شد. پیامبرصفرمود: برای مرگ یا تولد و زندگی هیچ کسی ستارهای پرتاب نمیشود. هنگامی که خداوند امری را مقدر فرماید، فرشتگانی که حمل عرش عظیم را بر عهده دارند میگویند: پاک و منزه است پروردگار ما که چنین مقدر فرموده است. مردم آسمانی که در زیر آنها قرار دارد این سخن را میشنوند و آن را تکرار میکنند تا اینکه این کلام به آسمان دنیا میرسد و شیاطین مخفیانه گوش فرامیدهند. ممکن است چیزی [از غیب] را بتوانند بدزدند و آن را به کاهنان و غیبگویان اطلاع میدهند آنان نیز آن را کم و زیاد میکنند. به همین دلیل کاهنان و غیبگویان گاهی پاسخ صحیح و گاهی جواب غلط میدهند. سپس خداوند به وسیلۀ این ستارگان از آسمان محافظت مینماید. سپس غیبگویی، پیشگویی و کهانت از بین رفت» آنگاه امام صادق این آیه را خواند: ﴿إِلَّا مَنِ ٱسۡتَرَقَ ٱلسَّمۡعَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ مُّبِينٞ ١٨﴾[الحجر: ۱۸].
«مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که «شهاب مبین» او را تعقیب مىکند (و مىراند)».
همچنین این آیه را خواند: ﴿وَأَنَّا كُنَّا نَقۡعُدُ مِنۡهَا مَقَٰعِدَ لِلسَّمۡعِۖ فَمَن يَسۡتَمِعِ ٱلۡأٓنَ يَجِدۡ لَهُۥ شِهَابٗا رَّصَدٗا ٩﴾[الجن: ۹].
«ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها مینشستیم (و اخباری از آن دریافت میداشتیم و به اطلاع دوستان خود میرساندیم) اما اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود مییابد» [۲۴۹].
کاهنان در انجام کار و دروغهایشان دارای شیوهها مختلفی هستند که معمولاً از طریق فریب دادن انسانهای ساده دل و دارای عقل و عقیده ضعیف انجام میشود. از جمله این روشها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱) فال قهوه
۲) کفبینی
۳) استخارهها، باز کردن قرآن کریم و خواندن آیات و تفسیر آن بدون داشتن علم و دلیل [و ارتباط دادن آن با زندگی شخصی فرد].
۴) نگاه کردن به چهره فرد و اطلاع دادن از آنچه بعد از آن برای او اتفاق میافتد.
۵) تعریف کردن خواب برای فرد مشتری دربارۀ اینکه کاهن او را در خواب دیده و این اتفاقات برای او میافتد.
خداوند این افراد و کسانی را که از آنها پیروی میکنند به دلایل زیر مشرک میداند:
اولاً: نزدیکی آنها به شیطان و استعانه و طلب کمک آنها از شیاطین به جای خداوند.
ثانیاً: ادعای داشتن علم غیب و شریک بودن در علم غیب که مختص ذات پروردگار است.
همچنین ساحر، کاهن و ... با ادعای دانستن علم غیب مردم را دچار اشتباه و گمراهی میکند. حال آنکه خداوند فرموده است: ﴿قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُ﴾[النمل: ۶۵].
«بگو: کسانی که در آسمانها و زمین هستند غیب نمیدانند جز خداوند».
علم غیب مطلق را فقط خداوند میداند. به همین دلیل خداوند میفرماید: ﴿وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَ﴾[الأنعام: ۵۹].
«کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسى آنها را نمىداند».
ممکن است گاهی خداوند برای بعضی از پیامبرانش قسمتهایی از امور غیبی، و نه همه آن را آشکار سازد. همچنانکه خداوند میفرماید: ﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ فَإِنَّهُۥ يَسۡلُكُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا ٢٧﴾[الجن: ۲۶- ۲۷].
«دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد. مگر رسولانی که آنان را برگزیده، سپس مراقبینی از پیش رو و پشتِ سر برای آنها قرار میدهد».
به علت اهمیت و خطرناک بودن این کار، کسانی که اقدام به این کار میکنند یا به انجام آن کمک مینمایند یا حتی فقط برای سوال به پیش جادوگران میروند، به شدت تهدید شدهاند.
از امیر المومنین÷ روایت شده است که فرمودند: خداوند به یکی از پیامبرانش وحی کرد و فرمود: به قومت بگو که آنها اطاعت از مرا سبک شمردند و مرتکب معصیت شدند .... تا اینکه فرمود: به قومت بگو کسی که غیبگویی کند، یا به پیش غیبگویی برود و به کار آنان اعتقاد داشته باشد، یا جادو کند، یا به کار جادوگران باور داشته باشد از ما نیست [۲۵۰].
از امیر المومنین÷ روایت شده است که فرمودند: کسی که به پیش غیبگویی برود و از او سوال و سخن او را تایید نماید در حقیقت نسبت به آنچه بر پیامبرص نازل شده است، کفر ورزیده است.
همچنین میفرمود: بسیاری از حرز و طلسمها نوعی شرک به شمار میآیند [۲۵۱].
از ابیسعید روایت شده است که پیامبرص فرمود: «لا يدخل الجنّة عاقٌ، ولا منّان، ولا ديّوث، ولا كاهن، ومن مشى إلى كاهن فصدّقه بما يقول فقد برئ ممّا أنزل الله على محمدص»:«کسى که نسبت به پدر و مادرش بیمهری کند و صله رحم را به جا نیاورد، و همچنین کسی که بر دیگان منّت بگذارد، همچنین آدم بیناموس، و کاهن و غیبگو وارد بهشت نمیشوند. و کسی که به پیش کاهن و پیشگو برود و سخن او را تایید کند. در حقیقت نسبت به آنچه بر پیامبرص نازل شده است، کفر ورزیده است» [۲۵۲].
از هیثم روایت شده است که خدمت امام محمد باقر÷ عرض کردم: در میان ما فردی وجود دارد که هر گاه کسی به پیش او میرود و از او دربارۀ چیزی که گم یا سرقت شده است، سوال میکند او به آنها جواب میدهد. آیا ما از او بپرسیم؟
امام فرمود: پیامبرص فرمودند: «من مشى إلى ساحر أو كاهن أو كذّاب فصدّقه بما يقول فقد كفر بما أنزل على محمدص من الكتاب»:«کسی که به پیش جادوگر یا غیبگو دروغگویی برود و او را در آنچه میگوید تأیید کند، در واقع نسبت به کتابی که بر پیامبرص نازل شده کفر ورزیده است» [۲۵۳].
پس ای مسلمان! دقت کنید و ببینید که چگونه امامان اهل بیت† در دعایشان از شر کاهنان و جادوگران به خداوند پناه میبردند.
از مسعده بن صدقه روایت شده است که از امام صادق÷ خواستم به من دعایی یاد بدهد تا در هنگام مشکلات آن را بخوانم. ایشان اوراقی را از یک صحیفهای قدیمی در آورد و فرمود: آیا آنچه را در آن نوشته شده است، برای خودت مینویسی. این نوشته دعای جدّم، امام علی بن حسین زینالعابدین÷ در هنگام سختیهاست. و آن را نوشت: .... خدایا از شر هر جادوگر و کاهن به تو پناه میبرم [۲۵۴].
امام محمد باقر÷ در دعایشان میفرمود: «الله لا إله إلا هو له الأسماء الحسنى، له الخلق والأمر، مُنَزِّل التوراة والإنجيل والزبور والفرقان العظيم أعوذ بالله من شر كل طاغ وباغ ونافث وشيطان وسلطان وساحر وكاهن»:«الله خدایی است که جز او خدایی بحق نیست، او دارای نامهای زیبا و پسندیدهای است. او توانایی آفرینش و ادارۀ حکومت را دارد. او نازل کننده تورات، انجیل، زبور و قرآن عظیم است. من به او از شر هر طغیانگر، سرکش، ساحِر، شیطان، حاکم ظالم، جادوگر و کاهنی به خداوند پناه میبرم [۲۵۵].
این همان تعلیمات مبارکی است که اهل بیت پیامبرص در مدرسه فکریشان بر این امر تأکید داشتند. و آن را به پیروان دوست دارانشان یاد میدادند تا همگی براساس روش سرور مخلوقات، پیامبر اسلامص عمل نمایند.
[۲۴۹] مستدرک الوسائل (۱۳/۱۱۰)، بحارالأنوار (۴۰/۲۸۰) دعائم الإسلام (۲/۱۴۲). [۲۵۰] مستدرک الوسائل (۱۸/۱۹۳). [۲۵۱] مستدرک الوسائل (۱۳/۱۱۰)، دعائم الإسلام (۲/۴۸۳). [۲۵۲] مستدرک الوسائل (۱۳/۱۱۱) (۱۴/۲۳۵). [۲۵۳] مستطرفات السرائر (۵۹۳)، بحارالأنوار (۲/۳۰۸)، وسائل الشیعة (۱۷/۱۵۰). [۲۵۴] الأمالی مفید (۲۳۹)، بحارالأنوار (۹۲/۱۸۰)، الأمالی طوسی (۱۵). [۲۵۵] نگا: البلدالأمین: (۱۰۳)، مصباح کفعمی (۱۰۳)، مصباح المتهجّد (۴۳۸) بحارالأنوار (۸۷/۱۵۵).