عقیده اهل بیت علیهم السلام

فهرست کتاب

ثامناً: صفت نزول

ثامناً: صفت نزول

از جمله نشانه‌های ایمان به صفات خداوند، داشتن اعتقاد به نزول خداوند به صورت نزول حقیقی به آسمان دنیا می‌باشد. که شایسته جلال اوست و همانند نزول هیچ مخلوقی نیست و چگونگی آن بر ما پوشیده است.

از جابر جعفی روایت شده است که شنیدم امام صادق÷ فرمود: «خداوند تبارک و تعالی – در ثلث آخر شب به آسمان دنیا پایین می‌آید و ندا می‌دهد آیا توبه کننده‌ای هست تا توبه او را بپذیرم؟ آیا استغفار کننده‌ای وجود دارد تا گناهان او را مورد عفو و آمرزش قرار دهم. آیا دعا کننده‌ای هست که مرا بخواند تا او را آزاد کنم و بیامرزم ؟ آیا بیچاره‌ای هست که مرا بخواند تا برای او گشایشی به وجود بیاورم و آیا مظلومی هست که از من طلب کمک کند تا به او یاری برسانم؟» [۳۱۶].

از امام صادق÷ روایت شده است که فرمود: روز جمعه حق و حرمتی دارد. مبادا که آن را تباه سازید یا در انجام عبادت خداوند تقرب و نزدیکی به او به وسیلۀ عمل صالح و دوری از همه گناهان و محرمات کوتاهی کنید. زیرا خداوند در آن روز نیکی‌ها را دو برابر می‌کند و گناهان را محو و نابود می‌کند. همچنین مرتبه انسان‌ها را بالا می‌برد. همچنین فرمود: روز آن نیز همانند شبش بسیار فضیلت دارد. چنان‌چه بتوانی آن را با نماز و دعا زنده‌داری، پس چنین کن. زیرا خداوند در آغاز شب جمعه به آسمان دنیا فرود می‌آید و نیکی‌ها را در آن چند برابر و گناهاه را محو می‌نماید. خداوند بسیار گسترش دهنده نعمت‌ها و بزرگوار است [۳۱۷].

اهل تحریف صفت نزول خداوند را انکار می‌کنند و می‌گویند: خداوند نازل نمی‌شود، بلکه آنچه نازل می‌شود، امر پروردگار است.

گروهی نیز می‌گویند: آنچه نازل می‌شود رحمت پروردگار است!

گروهی دیگر هم می‌گویند: آنچه فرود می‌آید، یکی از فرشتگان خداوند است!

همه این سخنان باطل هستند. زیرا امر خداوند همواره نازل می‌شود و به زمان خاص از شب یا روز اختصاص ندارد. یعنی مختص به ثلث آخر شب نیست. همچنان‌که خداوند می‌‌فرماید: ﴿يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ يَعۡرُجُ إِلَيۡهِ[الجسدة: ۵].

«خداوند [تمام عالم هستی را] از آسمان گرفته تا زمین، زیر پوشش تدبیر خود قرار داده است، [و جزا و مدبری در این جهان وجود ندارد]. سپس امر به سوی او باز می‌گردد».

همچنین می‌فرماید: ﴿وَإِلَيۡهِ يُرۡجَعُ ٱلۡأَمۡرُ كُلُّهُ[هود: ۱۲۳].

«همه کارها یکسره به سوی او باز می‌گردد».

اما اینکه آن‌ها می‌گویند: رحمت خداوند در ثلث آخر شب به سوی آسمان فرود می‌آید!

در جواب باید گفت: خداوند پاک و منزه است از آنچه اینان می‌گویند؛ آیا رحمت خداوند فقط در این زمان نازل می‌شود!؟ حال آنکه خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعۡمَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِ[النحل: ۵۳].

«آنچه از نعمت‌ها دارید همه از سوی خداست [و باید فقط خدا را سپاس گفت و او را پرستش کرد]».

همه نعمت‌ها از سوی خداوند است و جزو آثار رحمت او است که همواره و در هر زمانی بر مخلوقات نازل می‌شود.

همچنین در جواب افرادی که معتقدند آنچه نازل می‌شود، یکی از فرشتگان است، می‌گوییم: آیا معقول است که یکی فرشتگان خداوند بگوید: کسی که مرا بخواند او را پاسخ می‌دهم و نیاز او را برآورده می‌کنم؟ و ... .

بنابراین در می‌یابیم که این سخنان همه تحریف باطلی هستند که احادیث در بطلان آن‌ها فراوان است.

همچنین می‌گویند: چگونه ممکن است شما می‌گویید که خدا فرود می‌آید؟ اگر خدا نازل شود پس علو برتری او چه می‌شود؟ و اگر نازل شود پس استوای بر عرش چه خواهد شد؟

اگر معتقد به نزول باشیم، در واقع نزول حرکت و انتقال است! در صورتی که به نزول و فرود آمدن خداوند باور داشته باشیم، در حقیقت نزول حادث است و حوادث نیز فقط به وسیلۀ امر به حادث، یعنی مخلوقی به وجود می‌آیند!!

در جواب می‌گوییم: این بحث باطل و بیهوده‌ای است که به وسیلۀ عقل فلسفی عقیم انجام می‌شود و مانع بیان حقیقت نزول براساس نصوص آشکار و واضح نمی‌شود.

آیا شما از پیامبرص نسبت به آنچه خداوند استحقاق آن را دارد، داناترید؟

پیامبرص هرگز این احتمالات را بر زبان جاری نساخته‌اند. حال آنکه ایشان بر تنزیه و تبرئه خداوند از نسبت دادن هر نقصی به پروردگار که به ذهن انسان متبادر می‌شود، تأکید داشتند.

اما ای تاویل کنندگان و مخالفان! شما سخن باطلی می‌گویید و از آن دفاع می‌کنید و همواره می‌‌گویید: چگونه و چگونه؟!

اما دوستداران اهل بیت لفظ «چگونه» را به دریا می‌اندازند و می‌گویند: خداوند به آسمان دنیا فرود می‌آید به گونه‌ای که شایسته اوست، و او بر عرش استواء (استقرار) دارد و برتر و بالاتر از مخلوقات است، و هیچ کدام از آفریده‌هایش او را در بر نمی‌گیرند. ما چگونگی فرود آمدن او را نمی‌دانیم، فرود آمدنی که شبیه و همانندی ندارد و عقل‌های ما قاصر، کوتاه‌تر و حقیرتر از آن است که به خداوند احاطه داشته باشد و او را در بر گیرد.

نزول خداوند لزوماً به معنای خالی شدن عرش از وجود ذات مبارکش نمی‌باشد. خداوند دارای بهترین مثال است. بنده می‌تواند دستش را از روی صندلی بردارد و پایین بیاورد در حالی که خود هنوز بر روی صندلی قرار دارد.

پس در روز قیامت آسمان‌ها در دست راست او پیچیده خواهند شد و زمین نیز در قبضه دست او قرار می‌گیرد. همچنین نزول او لزوماً به معنای حرکت و انتقال نیست و با اثبات حرکت نیز نقض و عیبی برای خداوند به وجود نمی‌آید.

آنان بدین علت دچار همه این اشکالات شده‌اند، زیرا با عقل‌های ضعیف و ناقص و قاصرشان خداوند را با مخلوقات مقایسه می‌کنند. حال آنکه خداوند برتر از آن است که با چیزی مقایسه شود.

بعضی از مردم می‌گویند چنان‌چه نزول خداوند ثابت شود، این بدان معنی است که خداوند در هر لحظه و با اختلاف شب و روز فرود می‌آید و بالا می‌رود.

در جواب باید گفت: علت این سخن عدم شناخت آن‌ها نسبت به پروردگار است که هیچ چیزی شبیه او نیست و او بسیار بزرگتر و عظیم‌تر از آن چیز است که آنان گمان می‌برند. همچنین آنان آن‌گونه که شایسته است خداوند را تعظیم و بزرگداشت نکرده‌اند.

چنان‌چه امری چنین مقدر شود، یعنی ما خداوند را با اعمال و وضعیت خودمان مقایسه کنیم، مردم گمراه می‌شوند و قدر و جایگاه پروردگارشان را نخواهند شناخت.

این سخن دربارۀ کسانی نیز صادق خواهد بود که گمان می‌کنند خداوند نمی‌تواند دعای همه دعاکنندگان را در زمان‌‌ها، مکان‌ها، مطالبات و به زبان‌های مختلف بشنود و بر آورده کند. همچنین نمی‌تواند در یک روز همه جهانیان را مورد محاسبه قرار دهد، و نمی‌تواند سخن همۀ گویندگان را بشنود، و همه جهانیان را نخواهد دید. این سخن کفر نسبت به پرودرگار، خروج از اسلام و وارد کردن طعن نسبت به ذات الهی است.

[۳۱۶] بحارالأنوار (۸۴/۱۶۷). [۳۱۷] الکافی (۳/۴۱۴)، تهذیب الأحکام (۳/۳) وسائل الشیعة (۷/۳۷۵).