عقیده اهل بیت علیهم السلام

فهرست کتاب

۱۴- نذر:

۱۴- نذر:

پس از بیان آنچه بعضی از مردم در زمینه عبادت قربانی کردن انجام می‌دهند، ضروری است دربارۀ عبادت دیگری که تقریباً بدان نزدیک و با آن در ارتباط است سخن بگوییم، که گروهی از مسلمانان دربارۀ مفهوم و راه و روش آن دچار گمراهی شده‌اند، و به عنوان یکی از راه‌های ختم شونده به خیر و نیکی یا شرک و بدی به حساب می‌آید. این عبادت نذر است. نذر: عبارت است از اینکه فرد مکلف در صورت رسیدن به آنچه در انتظارش به سر می‌برد و آن را از خدا می‌خواهد بر خود امر غیر واجبی را واجب و لازم گرداند.

مثلاً بگوید: اگر چنین اتفاقی بیفتد یا چنین عملی انجام شود من فلان کار را که مورد رضایت پروردگار است انجام خواهم داد.

نذر کردن از جمله عباداتی است که خداوند وفاکنندگان به آن را ستایش کرده است. همچنین پیامبرص کسانی را که نذری را برخود مقرر می‌کنند به انجام آن سفارش کرده است.

خداوند می‌فرماید: ﴿يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَيَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا ٧[الإنسان: ۷]. «آن‌ها به نذر خود وفا می‌کنند، و از روزی که شر و عذابش گسترده است بیمناکند».

سید محمد حسینی شیرازی می‌گوید: یعنی آنان زمانی که در دنیا بودند نذرهای خود را عملی و به آن وفا می‌نمودند. نذر آن است که انسان عمل خیری را برای خداوند – سبحانه – واجب گرداند. مثلاً تصمیم بگیرد که روزه بگیرد یا صدقه‌ای بدهد و .... [۲۲۳].

بدان که نذر کردن همانند نماز، توسل و .... عبادت است که اختصاص آن به غیر خدا جایز نیست [۲۲۴]. کسی که آن را برای غیر خداوند اختصاص دهد، در حقیقت به خداوند شرک و کفر ورزیده است.

بدان که در نذر کردن اصل بر آن است که مکروه است، زیرا الزام نفس بر امری است که خداوند آن را بر انسان واجب نکرده، و ما را در انجام آن مختار گذاشته است، و این امر موجب افزایش تکلیف بر خود می‌شود. همچنین غالباً کسی که نذری می‌کند در هنگام نذر کردن یا عمل به آن پشیمان می‌شود و به علت سنگینی و سختی عمل به آن در جستجوی راه خلاص و رهایی از این عمل بر می‌آید. به ویژه زمانی که فردی مریض می‌شود و چیزی را بر خود نذر می‌کند، یا زمانی که برآورده شدن نیازی که آن را خواسته به تاخیر می‌افتد، می‌بینیم در این حالت نذر می‌کند. گویی زبان حال و باطنش می‌گوید: اگر شما برای خداوند این کار و این کار را انجام ندهی خداوند با لطف خود آن نعمت و خیر را به تو نخواهد داد، یا آن شر و بلا را از تو دور نخواهد کرد، و این اعتقاد سوءظن نسبت به پروردگار است.

گروهی از مردم چیزی را بر خود نذر می‌کنند و نذر خود را برای غیر خدا قرار می‌دهد. مانند کسی که به پیامبرص یا فرد نیکوکاری بگوید که این کار بر من نذر باشد، یا این نذر برای این قبر یا آن پادشاه بر من واجب گردد و ... .

این نذر که برای غیر خدا بذل و بخشش می‌شود، اصلاً منعقد نمی‌گردد و در صورتی که عملی کردن آن ممکن نباشد بر آن کفاره‌ای واجب نمی‌شود. بلکه این امر شرک است که باید از آن توبه کرد، مانند قسم خوردن به غیر خدا که این نوع قسم منعقد نمی‌شود و کفاره‌ای هم ندارد.

گروهی از مردم نیز برای معصیت خداوند نذر می‌کنند، مثلاً می‌گویند: چنان‌چه این کار انجام شود فلان چیز را می‌دزدم یا شراب می‌نوشم.

این نذر منعقد می‌شود اما عمل کردن به آن جایز نیست، و کسی که این‌گونه نذر یاد می‌کند باید کفارۀ قسم را پرداخت نماید. مانند قسمی که به خدا یاد می‌شود تا عمل حرامی صورت گیرد، که این قسم منعقد می‌شود، اما کفاره دارد.

همه احکامی که در گذشته بیان شد به نذر و منعقد شدن آن براساس نیت شروع یا مشروع بودن آن دلالت دارد که این امور بر خداوند پوشیده نیست.

خداوند – تعالی - می‌فرماید: ﴿وَمَآ أَنفَقۡتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوۡ نَذَرۡتُم مِّن نَّذۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُهُۥ[البقرة: ۲۷۰].

«و هر چیز را که انفاق مى‏کنید، یا (اموالى را که) نذر کرده‏اید (در راه‏ خدا انفاق کنید)، خداوند آن‌ها را مى‏داند».

میر سید علی حائری طهرانی می‌نویسد: یعنی اگر نذرهایتان در زمینه اطاعت از خداوند یا گناه و نافرمانی باشد خداوند آن را می‌داند. نذر به معنای تعلق خاطر و ضمیر انسان به چیزی و التزام بدان می‌باشد. در شریعت به معنای التزام به نیکی و خیر می‌باشد و شامل امور غیر مشروع نمی‌شود. ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُهُۥ: «بی‌تردید خداوند از آن اطلاع دارد».

ضمیر هاء در (یعلمه) به (ما) برمی‌گردد. یعنی خداوند شما را به خاطر آن پاداش می‌دهد. اگر اعمالتان خیر و نیک باشد بی‌تردید خداوند شما را پاداش می‌دهد. اگر اعمالتان خیر و نیک باشد جزای آن خوب خواهد بود، و اگر اعمال ناپسندی باشد جزای آن نیز ناگوار خواهد بود. بنابراین در این آیه مژده و هشدار و وعد و وعید به کار رفته است [۲۲۵].

این امری است که پیامبرص براساس آیه ذکر شده آن را بیان نموده و فرموده‌اند: «مَنْ نَذَرَ أنْ يُطِيعَ اللهَ فَلْيُطِعْهُ ومَنْ نَذَرَ أن يَعصَي الله فلا يعصه» [۲۲۶]: «کسی که نذر می‌کند که از خداوند پیروی و اطاعت کند پس باید از او اطاعت نماید اما کسی که نذر کرده است از خدا نافرمانی و سرپیچی کند، پس از او نافرمانی نکند».

از اسماعیل بن سعد اشعری روایت شده است که از امام رضا÷ دربارۀ کسی که قسم خورده تا صله رحم را قطع کند، پرسیدم. وی فرمود: پیامبرص فرموده است: «لا نذر في معصية ولا يمين في قطيعة رحم ...»«به نذری که درباره گناه و قسمی که دربارۀ قطع رحم باشد، نباید عمل شود» [۲۲۷].

در حدیث آمده است که یکی از اصحاب پیامبرص که نامش ابواسرائیل بود، نذر کرد که روزه بگیرد و افطار نکنند و بایستد و ننشیند و در زیر سایه قرار نگیرد و سخن نگوید. پیامبرص همه آنچه را که وی قادر به انجام آن نبود از عهده او برداشت و وی را به انجام آنچه در آن طاعت پروردگار بود، دستور داد و فرمود: «مُرُّوهُ فَلْيَتَكَلَّمْ وَلْيَقْعُدْ وَلْيَتِمَّ صَوْمَهُ»: «به سوی او بروید [و به او بگویید که] سخن بگوید، بنشیند و روزه‌اش را به پایان برساند» [۲۲۸].

از امام باقر÷ روایت شده است که فرمود: دو نوع نذر وجود دارد. آنچه برای خدا باشد که باید بدان وفا کرد و آن را انجام داد و به پایان رسانید. دوم آنچه که برای غیر خدا باشد و کفاره‌اش، همان کفاره قسم است [۲۲۹].

همچنین فرمود: نذری که موضوع آن معصیت و یا خارج از توان انسان باشد عملی نخواهد شد [۲۳۰].

ممکن است خواننده از خود بپرسد: چگونه آنچه را که خداوند به خاطر وفای به آن بنده را ستایش می‌کند. ناپسند می‌پندارید؟

در جواب باید گفت ما نمی‌گوییم که وفا به آن حرام است، تا ادعا شود ما نص را به کنار نهاده‌ایم. بلکه می‌گوییم خود نذر و بر ذمه گرفتن آن از اول حرام یا بسیار مکروه و ناپسند است، و میان نذر کردن و عمل به آن تفاوت فراوانی است. عقد نذر و بر عهده گرفتن آن ابتدای امر و عمل در مرحله دوم اجرای آن چیزی است که بر خود لازم دانسته است.

بنده‌ای که خداوند را دوست می‌دارد در نهان و آشکارا به خداوند تعلق دارد و زبان و اعمالشان از آنچه پروردگارش می‌خواهد، پیروی می‌کند. پس او یا بنده‌ای شکرگذار است یا صبور و شکیبا ... تا اینکه براساس این اعتقادات و اعمال با خدای خویش ملاقات می‌کند.

[۲۲۳] تفسیر تقریب القرآن (۲۹/۱۶۷). [۲۲۴] زیرا خداوند کسانی را که به نذرهایشان وفا می‌کنند مدح کرده است و به وفای به نذرها امر کرده است. هر امری که خداوند آن را مدح می‌کند و انجام دهنده آن را می‌ستاید در حقیقت عبادت است به همین دلیل تعریف عبادت عبارت است از نام جامعی که بر همه آنچه خداوند آن را دوست دارد و از آن راضی است اعم از اعمال ظاهر و باطن اطلاق می‌شود. [۲۲۵] تفسیر مقتنیات الدرر (۲/۱۳۴). [۲۲۶] مستدرک الوسائل (۱۶/۹۲). [۲۲۷] وسائل الشیعة (۲۳/۲۱۹) نگا: الکافی (۷/۴۴۰). [۲۲۸] عوالی اللآلی (۳/۴۴۸)، مستدرک الوسائل (۱۶/۹۲). [۲۲۹] نهذیب الأحکام (۸/۳۱۰)، الاستبصار (۴/۵۵) وسائل الشیعة (۲۲/۳۹۳). [۲۳۰] عوالی اللآلی (۳/۴۴۸).