عقیده اهل بیت علیهم السلام

فهرست کتاب

۸- قسم خوردن به غیر خداوند:

۸- قسم خوردن به غیر خداوند:

سوگند خوردن کلامی بسیار عظیم و مهم و نشان‌دهندۀ ایمان و تعلق بنده به پروردگار می‌باشد. زیرا قسم تأکید امری به وسیله ذکر شی یا امر باارزشی است که به وسیلۀ صیغه مخصوصی انجام می‌شود. این امر یا به وسیلۀ حرف باء یا تاء یا واو و ... مانند بالله، تالله یا والله انجام می‌گردد.

قسم خوردن به نام‌ها و صفات پروردگار مانند: خدای کعبه، خداوند عزیز یا آفریننده تو و ... جایز است. زیرا صفت تابع موصوف است.

کسی که به غیر خدا قسم یاد کند، یا در قسم خوردن کسی را مساوی یا همانند خداوند بداند، در حقیقت در تعظیم پروردگار کسی را شریک قرار داده است، و این کار شرک اکبر است. اما اگر فرد به غیر خدا قسم یاد کند اما معتقد باشد که شأن آنچه بدان قسم می‌خورد از خداوند پایین‌تر است، در حقیقت مرتکب شرک اصغر شده است.

امروزه در میان مردم قسم به دروغ خوردن به خداوند و یا سوگند خوردن به غیر او بسیار فراوان است. مثلاً به امانت، شرف، والدین، فرزندان یا روح پیامبرص یا اهل بیت ایشانقسم یاد می‌کنند. گروهی نیز برای اولیا و صالحانی که زنده‌اند یا از دنیا رفته‌اند و یا خوف از بازخواست آنان بدیشان، قسم می‌خورند چنان‌چه از آن فرد خواسته شود به خداوند قسم یاد کند حتی اگر دروغ بگوید بدون تردید به خدا قسم می‌خورد. اما چنان‌چه از او بخواهند که به پیامبر یا اهل بیت او یا به فلان ولی یا فرد نیکوکار قسم بخورد می‌بینیم که در کلام درنگ و تأخیر می‌کند و فقط در صورتی قسم می‌خورد که راست بگوید.

نوری طبرسی روایت کرده است که پیامبرص فرمود: «من حلف بغير الله فقد كفر وأشرك»:«کسی که به غیر خدا قسم یاد کند، در حقیقت کفر و شرک ورزیده است» [۱۷۱].

همچنین روایت کرده است که «من حلف بغير الله فقد أشرك».«کسی به غیر خداوند قسم یاد کند در حقیقت شرک ورزیده است» [۱۷۲].

پیامبرص فرموده است: «لا تحلفوا بآبائكم ولا بالأنداد ولا تحلفوا إلاّ بالله إلا وأنتم صادقون»: «به پدرانتان و شریکان و همانندان [مزعوم پروردگار] قسم نخورید بلکه فقط به خدا، و در صورتی قسم بخورید که راستگو باشید» [۱۷۳].

از امام صادق به روایت از پدرانش به روایت از رسول اکرمص در حدیث مناهی آمده است که ایشان از اینکه فرد مسلمان به غیر خدا قسم بخورد، نهی کرده است و فرموده است: «من حَلَفَ بغير الله فليس من الله في شيءٍ»:«کسی که به غیر خدا قسم بخورد، دیگر هیچ ارتباطی با خدا ندارد.» و از اینکه فرد بگوید: (نه به جانت و ...) نهی فرموده‌اند [۱۷۴].

مفید می‌گوید: از اهل بیت پیامبرص هیچ قسمی جز به خدا و نام‌های زیبای ایشان وجود ندارد. کسی که به چیزی غیر از نام‌های خداوند قسم یاد کند، در حقیقت بر خلاف سنت عمل کرده است. و قسمش باطل است و به کفاره نیازی ندارد. نباید برای نافرمانی از خداوند به او قسم خورد. کسی که به خداوند قسم بخورد که از او نافرمانی کند، در واقع، مرتکب گناه شده است و کفارۀ قسم او انجام ندادن آن عمل است که برای انجام آن سوگند خورده است، و باید به علت قسم خوردن برای امر باطل توبه و استغفار نماید [۱۷۵].

سید محمد حسین فضل الله می‌گوید:

گروهی از این افراد در مقابل دیگران به هر چیزی بسیار قسم می‌خورند، این امر زمانی به وقوع می‌پیوندد که دربارۀ امری تحریک، یا با آنان دربارۀ مسأله‌ای دینی یا دنیوی، یا مسائل پیرامون‌شان دچار اختلاف شوند. خواه این قسم حق باشد یا باطل، زیرا آن‌ها احساس اعتماد به نفس نمی‌کنند. یا از اعتماد مردم به خودشان اطمینان ندارند. به همین دلیل آنان برای کسب اطمینان بیشتر از روش قسم خوردن استفاده می‌کنند. حتی اگر این امر به زیان مقدسات‌شان باشد که بدان سوگند می‌خورند. چنان‌که این امر در قسم خوردن به خداوند وجود دارد. به طوری که آنان با قرار دادن آن شیء که بدان قسم می‌خورند در یک داستان دروغین، در حقیقت به آن اهانت می‌کنند. چنان‌چه در میدان واقعیت در زمینه امور اخلاقی دچار تنگنا شوند، دچار حقارت روحی و علمی می‌شوند که منجر به هر نوع سقوط و انحطاط می‌شود [۱۷۶].

چنان‌چه کسی بر ما خرده بگیرد و بگوید: بسیاری اوقات ما بدون داشتن قصد و نیت خاصی قسم می‌خوریم مانند قسم خوردن برای نپوشیدن نوعی لباس یا خوردن یک نوع غذا و ... که مثلاً قسم می‌خوریم: نه به خدا، آری به خدا و ... آیا این امر به عنوان قسم دروغ محسوب می‌شود؟

ما در جواب می‌گوییم: این نوع قسم اشکالی ندارد. زیرا خداوند فرموده است: ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ[المائدة: ۸۹].

«خداوند شما را بخاطر سوگندهاى بیهوده (و خالى از اراده،) مؤاخذه نمى‏کند».

محمد سبزواری نجفی دربارۀ این آیه می‌گوید:

لغو: یعنی کلام بی‌هدف و بدون داشتن قصد که اهمیتی ندارد. زیرا بدون نیت قلبی بر زبان جاری می‌شود قسم‌های بیهوده آن سوگندهایی است که بسیاری از مردم با گمان وقوع فعلی در کلامشان آن را به کار می‌برند از قبیل: آری به خدا، نه به خدا ... خداوند با فضل و رحمت خویش، بندگان را به خاطر چنین قسم‌های بیهوده‌ای، که در گفتارشان بر زبان جاری می‌کنند، مؤاخذه نمی‌کند و به آن‌ها می‌گوید: ﴿وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ ٱلۡأَيۡمَٰنَ[المائدة: ۸۹].

«ولى در برابر سوگندهایى که(از روى اراده) محکم کرده‏اید، مؤاخذه مى‏نماید».

یعنی خداوند شما را در برابر سوگندهای هدفداری که با نیت قلبی صادر می‌شوند، شدیداً باز خواست می‌کند [۱۷۷].

ابوبصیر از امام صادق÷ دربارۀ آیه زیر سؤال کرد: ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ[المائدة: ۸۹].

امام فرمود: منظور آیه «نه به خدا» و «آری به خدا قسم» و ... است [۱۷۸].

از مسعده بن صَدَقَهَ روایت شده است که امام صادق÷ فرمود: منظور از آیه ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ[المائدة: ۸۹]. سخن مردم است که در کلام‌شان بیهوده می‌گوید: «آری به خدا.» «نه به خدا.» و .... [۱۷۹].

بنابراین مسلمان باید سعی کند حتی الامکان قسم نخورد، و چنان‌چه مجبور به این کار شد، در هنگام قسم خوردن و تعظیم کردن فقط به خدا سوگند یاد کند.

[۱۷۱] مستدرک‌الوسائل (۱۶/۶۵). [۱۷۲] مستدرک الوسائل (۱۶/۵۰). [۱۷۳] عوالی اللآلی (۳/۴۴۳). [۱۷۴] نگا: من لا یحضره الفقیه (۴/۱۰)، وسائل الشیعة (۲۳/۲۵۹)، بحارالأنوار (۸۹/۱۷۵)، امالی الصدوق (۳۴۷). [۱۷۵] المقنعه (۵۴) باب الإیمان و الأقسام. [۱۷۶] من وحی القرآن (۲۳/۵۰). [۱۷۷] تفسیر الجدید (۲/۵۱۲). [۱۷۸] من لا یحضره الفقیه (۳/۳۶۱). [۱۷۹] الکافی (۷/۴۴۳).