شرح ریاض الصالحین - جلد سوم

فهرست کتاب

۳۹- باب: حقوق همسایگان و سفارش به مراعات حقوق آنان

۳۹- باب: حقوق همسایگان و سفارش به مراعات حقوق آنان

الله متعال، می‌فرماید:

﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱلۡجَارِ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخۡتَالٗا فَخُورًا ٣٦[النساء : ٣٦]

و الله را پرستش کنید و چیزی را با او شریک نگردانید و به پدر و مادر نیکی نمایید و نیز به خویشاوندان، و یتیمان، و بینوایان، و همسایه‌ای که خویشاوند است و به همسایه‌ی بیگانه، و یار هم‌نشین و مسافرِ در راه‌مانده و آن‌که مالکش شده‌اید.

۳۰۸- وعن ابنِ عمرَ وعائشةَ رضي الله عنهما قَالا: قَالَ رَسُولُ اللهِج: «مَا زَالَ جِبْرِيلُ يُوصِينِي بِالجارِ حتَّى ظَنَنتُ أَنَّهُ سيُوَرِّثُهُ». [متفقٌ عليه][ صحیح بخاری، ش: (۶۰۱۴، ۶۰۱۵)، و صحیح مسلم، ش: (۲۶۲۴، ۲۶۲۵)؛ گفتنی‎ست: حدیث عایشه و ابن‌عمرش در صحیحین، جداگانه آمده است.]

ترجمه: ابن‌عمر و عایشهش می‌گویند: رسول‌اللهج فرمود: «جبرئیل، آن‌قدر درباره‌ی همسایه سفارش کرد که گمان کردم همسایه را وارثِ همسایه قرار خواهد داد».

۳۰۹- وعن أبي ذرٍّس قال: قَالَ رَسُولُ اللهِج: «يَا أَبَا ذرّ إِذا طَبَخْتَ مَرَقَةً، فَأَكْثِرْ مَاءَها، وَتَعَاهَدْ جِيرَانَكَ». [روایت مسلم][ صحیح مسلم، (۲۶۲۵/۱۴۲-۱۴۳))]

وفي رواية له عن أبي ذرّ قال: إن خليليج أَوْصَانِي: «إِذا طبخْتَ مَرَقاً فَأَكْثِرْ مَاءَهُ ثُمَّ انْظُرْ أَهْلَ بَيْتٍ مِنْ جِيرانِك، فَأَصِبْهُمْ مِنْهَا بِمعْرُوفٍ».

ترجمه: ابوذرس می‌گوید: رسول‌اللهج فرمود: «هرگاه آب‌گوشتی پختی، آبِ آن را بیش‌تر کن و همسایه‌ات را به‌یاد داشته باش».

در روایتی دیگر از مسلم آمده است: ابوذرس می‌گوید: دوستم، پیامبرج مرا وصیت فرمود که هرگاه آب‌گوشت پختی، آبَش را زیاد کن و سپس به خانواده‌ی پیرامون و به همسایگانت بنگر و از این غذا به آن‌ها نیز بده».

۳۱۰- وعن أبي هريرةس أَنَّ النَّبيَّج قال: «واللَّهِ لا يُؤْمِن، واللَّهِ لا يُؤْمِن» قِيل: منْ يَا رَسُولَ اللهِ؟ قال: «الَّذي لا يأْمنُ جارُهُ بَوَائِقَهُ». [متفق عليه][ صحیح بخاری، ش: ۶۰۱۶؛ و صحیح مسلم، ش: ۴۶.]

وفي رواية لمسلم: «لا يَدْخُلُ الجنَّة مَنْ لا يأْمنُ جارُهُ بوَائِقهُ».

ترجمه: ابوهریرهس می‌گوید: پیامبرج فرمود: «به الله سوگند، ایمان ندارد؛ به الله سوگند ایمان ندارد!» پرسیدند: چه کسی ای رسول‌خدا! فرمود: «کسی که همسایه‌اش از شرّ او درامان نیست».

و در روایت مسلم آمده است: «کسی که همسایه‌اش از شرّ او در امان نباشد، وارد بهشت نمی‌شود».

۳۱۱- وعنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِج: «يَا نِسَاءَ المُسلِمَاتِ لا تَحْقِرَنَّ جارَةٌ لجارتِهَا وَلَوْ فِرْسَنَ شَاةٍ». [متفقٌ عليه][ صحیح بخاری، ش: (۲۵۶۶، ۶۰۱۷)؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۰۳۰. ر.ک: همین کتاب، حدیث شماره‌ی:۱۲۶.]

ترجمه: ابوهریرهس می‌گوید: رسول‌اللهج فرمود: «ای زنان مسلمان! هیچ زنی، هدیه‌ی خود به زن همسایه‌اش را کوچک نشمارد، اگرچه (هدیه‌ی به‌ظاهر کوچکی مانند) استخوان کف پای گوسفند (پاچه‌ی گوسفند) باشد».

۳۱۲- وعنه أَنَّ رَسُولَ اللهِج قال: لا يَمْنَعْ جارٌ جارَهُ أَنْ يغْرِزَ خَشَبَةً في جِدارِهِ». ثُمَّ يَقُولُ أَبوهريرةس: مَالي أَرَاكُمْ عنْهَا معْرِضِين، واللَّهِ لأرمينَّ بها بيْنَ أَكْتَافِكُم. [متفقٌ عليه][ صحیح بخاری، ش: ۲۴۶۳؛ و صحیح مسلم، ش:۱۶۰۹.]

ترجمه: ابوهریرهس می‌گوید: رسول‌اللهج فرمود: «هیچ همسایه‌ای، همسایه‌اش را از کوبیدن میخ به دیوار مشترکشان منع نکند». سپس ابوهریرهس گفت: «چرا شما را می‌بینم که به این حدیث، عمل نمی‌کنید؟ به الله سوگند که من، این میخ را به شانه‌هایتان می‌کوبم. (کنایه از عمل به این حدیث است.)

۳۱۳- وعنه أَنَّ رَسُولَ اللهِج قال: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ باللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلا يُؤْذِ جَارَه، وَمَنْ كَان يُؤْمِنُ بِاللَّهِ والْيَوْمِ الآخر، فَلْيكرِمْ ضَيْفَهُ، وَمَنْ كَانَ يُؤْمنُ بِاللَّهِ وَالْيومِ الآخِر، فَلْيَقُلْ خَيْراً أَوْ لِيَسْكُتْ». [متفقٌ عليه][ صحیح بخاری، ش: ۶۰۱۸؛ و صحیح مسلم، ش:۴۷.]

ترجمه: ابوهریرهس می‌گوید: رسول‌اللهج فرمود: «هرکس به الله و آخرت ایمان دارد، همسایه‌اش را اذیت نکند؛ هرکس، به الله و روز قیامت ایمان دارد، مهمانش را گرامی بدارد؛ هرکس، به الله و آخرت ایمان دارد، یا سخن نیک بگوید یا ساکت باشد».

۳۱۴- وعن أبي شُريْح الخُزاعيِّس أَنّ النَّبيِّج قال: «مَنْ كَانَ يُؤمِنُ بِاللَّهِ والْيوْمِ الآخِر، فَلْيُحسِنْ إلِى جارِه، ومنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ واليومِ الآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفهُ، ومنْ كانَ يؤمنُ باللَّهِ واليومِ الآخرِ فَلْيَقُلْ خَيْراً أَوْ لِيسْكُتْ». [مسلم، این حدیث را با همین الفاظ روایت کرده و بخاری، بخشی از آن را روایت نموده است.][ صحیح بخاری، ش: ۶۰۱۹؛ و صحیح مسلم، ش: ۴۸.]

ترجمه: ابوشریح خزاعیس می‌گوید: پیامبرج فرمود: «هرکس به الله و آخرت، ایمان دارد، به همسایه‌اش نیکی کند؛ هرکس، به الله و روز قیامت ایمان دارد، مهمانش را گرامی بدارد؛ هرکس، به الله و آخرت ایمان دارد، یا سخن نیک بگوید یا ساکت باشد».

۳۱۵- وعن عائشة رضي الله عنها قالت: قلتُ: يا رسول الله إِنَّ لي جَارَيْن، فَإِلى أَيِّهما أُهْدِى؟ قال: «إِلَى أَقْربهمِا مِنْك باباً». [روایت بخاري][ صحیح بخاری، ش:۶۰۲۰.]

ترجمه: عائشهل می‌گوید: از پیامبرج پرسیدم: ای رسول‌خدا! دو همسایه دارم؛ به کدام یک از آن‌ها هدیه بدهم؟ فرمود: «به آن‌که درب خانه‌اش به تو نزدیک‌تر است».

۳۱۶- وعن عبدِ الله بن عمر رضي الله عنهما قال: قَالَ رَسُولُ اللهِج: «خَيْرُ الأَصحاب عِنْدَ الله تعالى خَيْرُهُمْ لصاحِبِه، وخَيْرُ الجيران عِنْدَ الله تعالى خيْرُهُمْ لجارِهِ». [ترمذي، این حدیث را روایت کرده و آن را حدیثی حسن دانسته است.][ صحیح الجامع، ش: ۳۲۷۰؛ السلسلة الصحيحة، ش: ۱۰۳؛ و صحیح الأدب المفرد، آلبانی/، ش: ۸۴.]

ترجمه: عبدالله بن عمرب می‌گوید: رسول‌اللهج فرمود: «از میان دوستان، کسی نزد الله متعال بهتر است که برای دوستش بهتر باشد و بهترین همسایه نزد الله متعال، کسی‌ست که برای همسایه‌اش بهتر است».

شرح

مؤلف/ می‌گوید: «باب: حقوق همسایگان و سفارش به مراعات آنان». همسایه به کسی می‌گویند که دیوار خانه‌اش به دیوار خانه‌ی شما چسبیده یا خانه‌‌اش به خانه‌ی شما، نزدیک است. برخی از آثار و اقوال گذشتگان نیک امت، نشان‌گر این‎ست که تا چهل خانه از هر سوی خانه‌ی انسان، همسایه‌اش به‌شمار می‌روند و بیش‌تر از آن، در صورتی جزو همسایگان محسوب می‌شوند که حدیث صحیحی درباره‌اش وجود داشته باشد، وگرنه، این مسأله به عرف مردم بستگی دارد.

سپس مؤلف/، آیه‌ای از سوره‌ی «نساء» ذکر کرده که الله فرموده است:

﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱلۡجَارِ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۗ[النساء : ٣٦]

و الله را پرستش کنید و چیزی را با او شریک نگردانید و به پدر و مادر نیکی نمایید و نیز به خویشاوندان، و یتیمان، و بینوایان، و همسایه‌ای که خویشاوند است و به همسایه‌ی بیگانه، و یار هم‌نشین و مسافرِ در راه‌مانده و آن‌که مالکش شده‌اید.

علما، همسایه را بر سه دسته دانسته‌اند:

۱- همسایه‌ی خویشاوند و مسلمان؛ چنین همسایه‌ای، علاوه بر حق همسایگی، حق خویشاوندی و اسلام نیز دارد.

۲- همسایه‌ی مسلمانی که خویشاوند نیست و دارای حق همسایگی و اسلام است.

۳- همسایه‌ی کافر که حق همسایگی دارد و اگر خویشاوند باشد، حق خویشاوندی هم دارد.

این‌ها، سه دسته از همسایه‌ها هستند که حقوقی دارند: حقوقی که انجامِ آن واجب است و حقوقی که نباید انجام داد؛ بلکه ترکِ آن واجب می‌باشد.

سپس مؤلف/، پنج حدیث ذکر کرده است: از ابن‌عمر، از ابوذر، و از ابوهریرهش.

در حدیث ابن‌عمر آمده است: پیامبرج فرمود: «جبرئیل، آن‌قدر درباره‌ی همسایه سفارش کرد که گمان کردم همسایه را وارثِ همسایه قرار خواهد داد». یعنی: این حکم را از سوی الله، نازل خواهد کرد. و این، بدین معنا نیست که جبرئیل÷، خود این حکم را صادر می‌کند؛ زیرا جبرئیل÷ به عنوان فرشته‌ی وحی حکم الهی را به پیامبرج می‌رساند و حق تشریع ندارد. در هر حال، جبرئیل÷ آن‌قدر درباره‌ی همسایه سفارش می‌کرد که پیامبرج فرمود: «گمان کردم به‌زودی حکم ارث بردن همسایه از همسایه را خواهد آورد». و این، نشان‌ می‌دهد که جبرئیل÷ تأکید زیادی درباره‌ی همسایه داشته است.

و در حدیث ابوذرس بدین نکته اشاره شده است که وقتی انسان، از نعمتی برخوردار می‌شود، باید به همسایه‌اش خیری برساند و از این نعمت به او هم بدهد؛ چنان‌که پیامبرج فرمود: «هرگاه آب‌گوشتی پختی، آبِ آن‎را بیش‌تر کن و همسایه‌ات را به‌یاد داشته باش».

«مَرَق» به معنای شورباست و معمولاً به آب‌گوشت و هر نوع ‌خورشی گفته می‌شود که با نان تناول می‌گردد؛ هر غذایی که پختید، چه آب‌گوشت و چه غذایی دیگر، یا اگر شیر، و خوراکی یا نوشیدنی دیگری داشتید که مازاد بر نیازتان بود، همسایه‌ی خود را فراموش نکنید و نعمتی را که الله به شما داده است، از او دریغ نکنید؛ زیرا همسایه، حق و حقوقی دارد.

و اما در احادیث ابوهریرهس آمده است که پیامبرج سه بار سوگند خورد و فرمود: «به الله سوگند، ایمان ندارد؛ به الله سوگند ایمان ندارد!» پرسیدند: چه کسی ای رسول‌خدا! فرمود: «کسی که همسایه‌اش از شرّ او درامان نیست».

یعنی کسی که همسایه‌اش از اذیت و آزار، و از ظلم و ستمش، امان ندارد، مؤمن نیست؛ و اگر اذیت و آزار، از زبان بگذرد و به عمل درآید، به مراتب بدتر و شدیدتر است.

این، نشان می‌دهد که ظلم و ستم به همسایه حرام است؛ چه با زبان باشد و چه در عمل. اذیت و آزار زبانی، این‎ست که از همسایه‌اش یا از سوی او چیزهایی بشنود که اذیتش می‌کند؛ مانند کسانی که صدای رادیو و تلویزیون خود را تا آخِرش باز می‌کنند و بدین‌سان همسایه‌ی خود را می‌آزارند. چنین کاری، جایز نیست؛ اگرچه صدا، صدای تلاوت قرآن باشد. زیرا مزاحمتی برای همسایگان است و آسایش آنان را به‌هم می‌زند و این، حرام است.

و اذیت و آزار عملی، این‎ست که خاک‌روبه‌ها و زباله‌های خود را اطراف خانه‌اش بیندازند یا با گذاشتن وسایل و اسباب و اثاثیه در راهرو یا دربِ خانه، رفت و آمدش را دچار مشکل کنند. هر کاری که باعث اذیت و آزار همسایه است، حرام می‌باشد و کسی که همسایه‌اش را بیازارد، مؤمن نیست؛ یعنی در این مسأله، ویژگی‌های لازم برای یک مؤمن را ندارد و از ویژگی‌های مؤمنان در تعامل با همسایگان، محروم است.

در حدیث دیگری از ابوهریرهس آمده است که پیامبرج فرمود: «هیچ همسایه‌ای، همسایه‌اش را از کوبیدن میخ به دیوار مشترکشان منع نکند». لذا اگر همسایه‌ای، قصد تعمیر سقف خانه‌اش و یا نصب شیروانی و دیوارکوب را داشته باشد، همسایه‌اش حق ندارد او را از این کار منع نماید؛ زیرا این کار، هیچ ضرری ندارد، بلکه استحکام خانه را بیش‌تر می‌کند؛ به‌ویژه خانه‌های قدیمی كه خشتی بودند و چوب، از فرسایش دیواره‌های خشتی، جلوگیری می‌نماید و این، به سود هر دوی آن‌هاست. لذا هیچ همسایه‌ای حق ندارد همسایه‌اش را از نصب دیوارکوب چوبی و امثال آن بر خانه‌اش، منع کند. و به‌فرض این‌که مانع این کار شود، باز هم همسایه حق دارد کارش را انجام دهد؛ اگرچه همسایه‌اش مخالف باشد. از این‌رو ابوهریرهس فرمود: «چرا شما را می‌بینم که به این حدیث، عمل نمی‌کنید؟ به الله سوگند که من، این میخ را به شانه‌هایتان می‌کوبم». این، کنایه از عمل به این حدیث است. ابوهریرهس زمانی این سخن را گفت که از سوی مروان بن حکم، امیر مدینه بود؛ همانندِ سخنی که امیرمؤمنان، عمر بن خطابس در مشاجره‌ی محمد بن مسلمه و همسایه‌اش بر زبان آورد؛ ماجرا از این قرار بود که محمد بن مسلمه، می‌خواست آب را به باغش برساند و آب‌راه از زمین همسایه‌اش می‌گذشت. همسایه‌اش، مانع شد؛ برای داوری نزد عمرس رفتند. عمرس فرمود: «اگر او را از این کار منع کنی، آب را بر روی خودت جاری می‌کنم». و بدین‌سان همسایه‌ی محمد بن مسلمه را مجبور کرد که حق همسایه‌اش را رعایت کند؛ زیرا عبورِ آب کشاورزی، نه تنها ضرر ندارد، بلکه برای زمین و باغی که از آن می‌گذرد، مفید است. بنابراین، مراعات حقوق همسایگان و نیکی کردن به آنان در حد امکان، واجب است و اذیت و آزار به آنان به هر شکلی که باشد، حرام می‌باشد؛ همان‌گونه که پیامبرج فرموده است: «هرکس به الله و آخرت، ایمان دارد، به همسایه‌اش نیکی کند».

***