شرح ریاض الصالحین - جلد سوم

فهرست کتاب

۵۹- باب: تشویق بر خوردن از دست‌رنجِ خویش و خودداری از گدایی یا درخواست کمک از دیگران به‌وسیله‌ی کسب و کار

۵۹- باب: تشویق بر خوردن از دست‌رنجِ خویش و خودداری از گدایی یا درخواست کمک از دیگران به‌وسیله‌ی کسب و کار

الله متعال می‌فرماید:

﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ[الجمعة: ١٠]

و چون نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و در طلب فضل و روزیِ الله برآیید.

۵۴۴- وعنْ أبي عبدِ اللَّه الزُّبَيْرِ بنِ العوَّامِس قال: قَالَ رَسُولُ اللهِج: «لأَنْ يَأْخُذَ أَحَدُكُم أَحبُلَهُ ثُمَّ يَأْتِيَ الجَبَل، فَيَأْتِيَ بحُزْمَةٍ مِن حَطَبٍ عَلى ظَهِرِهِ فَيَبيعَهَا، فَيَكُفَّ اللَّه بها وَجْهَه، خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَن يَسأَلَ النَّاس، أَعطَوْهُ أَوْ مَنَعُوهُ». [روایت بخاري][ صحیح بخاری، ش: (۱۴۷۱، ۲۳۷۳).]

ترجمه: ابوعبدالله، زبیر بن عوامس می‌گوید: رسول‌اللهج فرمود: «اگر یکی از شما، طنابش را بردارد و به کوه برود و پشته‌ای هیزم بر پشت خود بیاورد و بفروشد و بدین‌سان الله آبروی او را حفاظت کند، این برایش بهتر است از این‌که دست نیاز پیش مردم دراز کند و از آن‌ها کمک بخواهد و معلوم نیست که چیزی به او بدهند یا خیر».

۵۴۵- وعن أبي هُريرةس قال: قَالَ رَسُولُ اللهِج: «لأَنْ يحتَطِبَ أَحَدُكُم حُزمَةً على ظَهرِه، خَيْرٌ من أَنْ يَسأَل أَحَدًا، فَيُعُطيَه أَو يمنَعَهُ». [متفقٌ عليه][ صحیح بخاری، ش: (۱۴۷۰، ۲۳۷۴)؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۰۴۲.]

ترجمه: ابوهریرهس می‌گوید: رسول‌اللهج فرمود: «اگر یکی از شما، بر پشت خود هیزم حمل کند، برایش از این‌که پیشِ کسی دست نیاز دراز کند، بهتر است؛ و معلوم نیست که به او کمک نماید یا خیر».

۵۴۶- وعنه عنِ النَّبِيِّج قال: «كان دَاوُدُ÷ لا يَأْكُل إِلاَّ مِن عَملِ يَدِهِ». [روایت بخاري][ صحیح بخاری، ش: ۲۰۷۳.]

ترجمه: ابوهریرهس می‌گوید: رسول‌اللهج فرمود: «داوود÷ جز از دست‌رنج‌ِ خود نمی‌خورد».

۵۴۷- وعنه أَنَّ رَسُولَ اللهِج قال: «كَانَ زَكَرِيَّا÷ نَجَّاراً». [روایت مسلم][ صحیح مسلم، ش: ۲۳۷۹.]

ترجمه: ابوهریرهس می‌گوید: رسول‌اللهج فرمود: «زکریا÷ نجار بود».

۵۴۸- وعن المِقدَامِ بن مَعْدِيكَربَس عَنِ النَّبيِّج قال: «مَا أَكَلَ أَحَدٌ طَعَاماً خَيْراً مِن أَنَ يَأْكُلَ مِن عمَلِ يَدِه، وَإِنَّ نَبيَّ اللَّه دَاوُدَج كان يَأْكلُ مِن عَمَلِ يَدِهِ». [روایت بخاري][ صحیح بخاری، ش: ۲۰۷۲.]

ترجمه: مقدام بن معدیکربس می‌گوید: پیامبرج فرمود: «هرگز کسی، غذایی بهتر از غذای دست‌رنجِ خود نخورده است و پیامبر خدا، داوود÷ همواره از دست‌رنجِ خود می‌خورد».

شرح

مؤلف/ بابی بدین نام گشوده است: «جایز بودن گرفتن چیزی از کسی بدون درخواست و چشم‌داشت». یعنی زیبنده‌ی انسان نیست که به مال دنیا دل‌بستگی داشته باشد و به آن چشم بدوزد و برای رسیدن به آن، عزتش را کنار بگذارد و آن را از کسی، درخواست کند؛ زیرا این مسأله باعث می‌شود که همه‌ی همّ و فکر انسان، دنیا شود؛ در صورتی که انسان به‌خاطر آخرت به دنیا آمده است. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦[الذاريات: ٥٦]

و انسان‌ها و جن‌ها را تنها برای این آفریدم که مرا عبادت و پرستش نمایند.

و می‌فرماید:

﴿بَلۡ تُؤۡثِرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا ١٦ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ ١٧[الأعلى: ١٦، ١٧]

ولی شما زندگی دنیا را ترجیح می‌دهید؛ حال‌آن‌که آخرت، بهتر و پایدارتر است.

لذا انسان نباید به مال دنیا وابسته شود یا به آن اهمیت دهد؛ اگر بدون رنج و درخواست یا بدون توقع و طمع، مال و ثروتی به او رسید، آن را بپذیرد و گرنه، در پیِ مال دنیا نباشد.

مؤلف/ حدیثی بدین مضمون ذکر کرده است که هرگاه پیامبرج چیزی به عمر بن خطابس می‌داد، عمر آن را قبول نمی‌کرد و می‌گفت: آن را به کسی بدهید که از من نیازمندتر است. در نتیجه رسول‌اللهج به او فرمودند: «آن را بگیر و هرگاه مال و ثروتی بدون چشم‌داشت یا درخواست، به تو ‌رسید، بپذیر و از آن استفاده کن؛ اگر خواستی خود از آن بخور (استفاده ببر) و اگر خواستی، آن را صدقه بده؛ و گرنه، در پیِ آن مباش». از این‌رو عبدالله بن عمرب هیچ‌گاه از کسی چیزی نمی‌خواست و اگر چیزی به او می‌دادند، رد نمی‌کرد. این، نهایتِ ادب است که انسان خودش را خوار نگرداند و دست نیاز، پیشِ کسی دراز نکند یا به مال دنیا چشم ندوزد و به آن دل‌بستگی نداشته باشد. ولی اگر کسی، چیزی به شما داد، قبول کنید؛ زیرا اگر رد کنید، ممکن است هدیه‌دهنده یا بخشنده را ناراحت کنید و بدین‌سان او را از خود برنجانید؛ در نتیجه درباره‌ی شما قضاوت خوبی نکند و چنین گمان ببرد که شما، آدمِ مغرور و متکبری هستید. لذا اگر کسی، بدون درخواستِ شما، چیزی به شما داد، بپذیرید؛ مگر این‌که نگران این باشید که در آینده بر شما منت بگذارد و بگوید: من برای تو چنین و چنان کردم، یا به تو این و آن را دادم. در این صورت، هدیه‌اش را قبول نکنید؛ زیرا دلیلِ موجّهی دارید و از این می‌ترسید که بخشنده یا هدیه‌دهنده، با چاقوی منت گردنتان را قطع کند و این، حقّ شماست که از خود دفاع نمایید.

سپس مؤلف/ باب دیگری به نام «تشویق بر خوردن از دست‌رنجِ خویش» گشوده و آیات و احادیثی ذکر کرده است که نشان‌گر فضیلت کسب و کار و تجارت برای انسان و استفاده از دست‌رنجِ خویش است. الله متعال می‌فرماید:

﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ ذَلُولٗا فَٱمۡشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦ[الملك: ١٥]

او، ذاتی‌ست که زمین را برای شما مسخّر کرد؛ پس در گوشه و کنار آن راه بروید و از روزی پروردگار بخورید.

﴿وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦیعنی: روزی پروردگار را از فضل او بجویید.

الله متعال می‌فرماید:

﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠ [الجمعة: ١٠]

و چون نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و در طلب فضل و روزیِ الله برآیید و الله را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید.

البته نباید کسب و کار، شما را از یاد پروردگارتان غافل سازد؛ از این‌رو فرمود:

﴿وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠[الجمعة: ١٠]

و در طلب فضل و روزیِ الله برآیید و الله را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید.

سپس مؤلف/ روایتی را که در «صحیح بخاری» آمده، ذکر کرده است؛ این‌که: داوود÷ از دست‌‌رنجِ خود می‌خورد؛ وی لباس رزمی (زره) می‌ساخت. همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید:

﴿وَعَلَّمۡنَٰهُ صَنۡعَةَ لَبُوسٖ لَّكُمۡ لِتُحۡصِنَكُم مِّنۢ بَأۡسِكُمۡۖ فَهَلۡ أَنتُمۡ شَٰكِرُونَ٨٠[الأنبياء: ٨٠]

و به خاطر شما ساختن زره را به داوود آموختیم تا شما را از آسیب‌های جنگ و کارزار حفظ کند. پس آیا شما سپاس‌گزارید؟

یعنی داوود÷ آهن‌گر بود. چنان‌که زکریا÷ به پیشه‌ی نجاری اشتغال داشت؛ یعنی در قبال درودگری، مُزد می‌گرفت. لذا درمی‌یابیم که کسب و کار، ننگ و عار نیست؛ زیرا پیامبران الاهی به کسب و کار می‌پرداختند. بدون شک کسب روزیِ حلال، از گدایی یا دراز کردن دست نیاز پیشِ این و آن بهتر است. چنان‌که پیامبرج فرمود: «اگر یکی از شما، طنابش را بردارد و به کوه برود و پشته‌ای هیزم بر پشت خود بیاورد و بفروشد و بدین‌سان الله آبروی او را حفاظت کند، این برایش بهتر است از این‌که دست نیاز پیش مردم دراز کند و از آن‌ها کمک بخواهد و معلوم نیست که چیزی به او بدهند یا خیر».

این، از عزت نفس و شرافتِ انسان است که در برابر هیچ‌کس سر فرود نیاورد و به ذلت تن ندهد؛ بلکه از دست‌رنج خود بخورد و از درآمد حاصل از کشاورزی، تجارت و کار و حرفه‌ی خود، زندگی‌اش را سپری کند. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَءَاخَرُونَ يَضۡرِبُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَبۡتَغُونَ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ[المزمل: ٢٠]

و عده‌ای برای کسب روزی از فضلِ الله، به سفر می‌روند.

***