۶۳- باب: رقابت در امور آخرت و رغبت فراوان به چیزهایی که تبرک جستن به آنها درست است
الله متعال میفرماید:
﴿وَفِي ذَٰلِكَ فَلۡيَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ ٢٦﴾[المطففين: ٢٦]
مشتاقانِ چنین نعمتهایی باید در طلبش بر یکدیگر پیشی بگیرند.
۵۷۴- وعن سهلِ بنِ سعدٍس أَنَّ رَسُولَ اللهِج أُتِيَ بِشَرَابٍ، فَشَرِبَ مِنهُ وَعَن يَمِينِهِ غُلامٌ، وَعَن يسارِهِ الأَشْيَاخ، فقال لِلْغُلام: «أَتَأْذَنُ لي أَن أُعْطِيَ هُؤلاءِ؟» فَقَالَ الغُلام: لا وَاللَّهِ يَا رَسُولَ اللهِ لا أُوثِرُ بِنَصيبي مِنكَ أَحَدًا، فَتَلَّهُ رسولُ اللَّهج في يَدِه. [متفقٌ عليه][ صحیح بخاری، ش: ۲۳۵۱؛ و صحیح مسلم، ش:۲۰۳۰. [ر.ک: مقدمه (پیشدرآمدی بر کتاب)])]
ترجمه: سهل بن سعدس میگوید: برای رسولاللهج نوشیدنی آوردند؛ پیامبرج از آن نوشید و سمت راستش پسربچهای بود و سمت چپش تعدادی بزرگسال بودند. پیامبرج به آن پسربچه فرمود: «آیا به من اجازه میدهی که ابتدا به اینها بدهم؟» پسربچه گفت: «خیر؛ ای رسولخدا! به الله سوگند هیچکس را در سهمی که از شما نصیبم شده است، بر خود ترجیح نمیدهم». لذا پیامبرج ظرف را در دست آن پسر نهاد.
[این پسربچه، عبدالله بن عباسب بوده است.]
۵۷۵- وعن أبي هريرةس عَنِ النَّبِيَّج قال: «بيْنَا أَيُّوبُ÷ يَغتَسِلُ عُريَانا، فَخَرَّ عَلَيْهِ جَرَادٌ مِن ذَهَبٍ، فَجَعَلَ أَيُّوبُ يَحِثي في ثَوبِهِ، فَنَادَاهُ رَبُّهُﻷ: يَا أَيُّوب، أَلَم أَكُنْ أَغْنَيْتُكَ عمَّا تَرَى؟ قال: بَلَى وَعِزَّتِكَ، وَلكِن لا غِنَى بِي عَن بَرَكَتِكَ». [روایت بخاري][ صحیح بخاری، ش: ۲۷۹، ۳۳۹۱.]
ترجمه: ابوهریرهس میگوید: پیامبرج فرمود: «ایوب÷ برهنه در حالِ غسل بود که دستهای ملخِ طلا بر سرش فرو ریخت؛[ یعنی طلای فراوانی چون دستهای ملخ بر سرش ریخت.] ایوب شروع به جمعآوری طلاها در لباسش کرد. پروردگارشﻷ به او ندا داد: ای ایوب! مگر من، تو را از چیزهایی که میبینی، بینیاز نساختهام؟ پاسخ داد: بله، سوگند به عزت و بزرگی تو (که مرا بینیاز ساختهای)، اما از برکتهای تو بینیاز نیستم».
شرح
مؤلف/ در پایان باب ایثار، حدیث ابوموسی اشعریس و همسفرانِ یمنیاش از طایفهی اشعریها را ذکر کرده است که در کارها و تنگناهای زندگی با هم مشارکت و همکاری میکردند؛ چنانکه وقتی در تنگنا قرار میگرفتند یا به مال و ثروتی دست مییافتند، هرچه داشتند، یکجا جمع میکردند و سپس آن را بهطور مساوی در میان خود تقسیم مینمودند. پیامبرج در تأیید و تشویق آنان فرمود: «آنها از من هستند و من از آنها هستم».
این حدیث، پایه و اساس تعاونیها یا شرکتهای تعاونیست که امروزه در میان برخی از مردم رواج یافته است؛ بدینسان که یک طایفه با موافقت یکدیگر صندوقی تشکیل میدهند و با عضویت در آن، در حدّ توانایی خود - چه با یک نسبت مشخص از حقوق یا درآمد خود و چه با تعیین مقدارِ پول- سرمایهگذاری میکنند و از موجودیِ این صندوق، در شرایط اضطرای و حوادث، به اعضای نیازمندی که در تنگنای مادّی قرار میگیرند، کمک میشود؛ به عنوان مثال: هر یک از اعضا ۲% حقوق ماهیانه یا درآمدش را به این صندوق اختصاص میدهد تا از این محل به اعضایی که دچار مشکل میشوند، کمک گردد.
بنابراین تشکیل تعاونی بدین شکل، اصلی شرعی در سنت و آموزههای نبوی دارد و کاری شرعی و پسندیده است. البته توجه داشته باشیم که گاه حمایتهای این صندوق شامل کسانی میشود که خود دچار آسیب یا مشکل شدهاند و گاه شامل کسانی میگردد که خود، عامل بروز حادثه هستند. در حالتِ نخست، تشکیل صندوق برای کمک به کسانیست که در حوادثی چون خشکسالی، محصولات کشاورزی و دامهای خود را از دست میدهند یا در نتیجهی بارانهای سیلآسا، بیخانمان میشوند یا در حوادث رانندگی بدون اینکه مقصر باشند، آسیب میبینند و به کمک و حمایت، نیاز پیدا میکنند. روشن است که تشکیل تعاونی با هدف حمایت از چنین کسانی، نیک و پسندیده است و هیچ اشکالی ندارد.
اما حالت دوم در رابطه با کسانیست که خود، عامل بروز حادثه هستند؛ مانند کسی که با خودرو، رهگذری را زیر میگیرد. این مسأله، نیازمند دقت نظر و بررسی جدیست؛ زیرا تشکیل چنین صندوقها یا تعاونیهایی نباید به گستاخی و بیفکری یا بیخیالی اعضا نسبت به بروز حوادث بینجامد. به عبارت دیگر صندوق تعاونی، در چنین مواردی باید با دقت نظر و بررسیهای عمیق، عمل کند؛ و گرنه، راهاندازی چنین صندوقهایی برای حمایت از افرادِ نادانی که در نتیجهی بیفکری و رفتارهای خطرساز خویش مانند رانندگی در حالت مستی و خوابآلودگی و امثال آن شخصی را زیر میگیرند و روزی دیگر، تصادفی دیگر ایجاد میکنند، کار نیک و پسندیدهای نیست.[ این، یکی از بارزترین پیامدهای شرکتهاییست که در قالبِ شرکتهای بیمه، مدعی ارائهی خدمت به بیمهگذاران خود هستند؛ بدینسان که با قراردادی قمارگونه، از بیمهگذاران خاطی حمایت میکنند! یعنی همانگونه که در بیمهنامهها و قراردادهای مؤسسات بیمهگر قید میشود، بیشتر تعهدات بیمهگر به رانندهی مسبّب حادثه اختصاص دارد! آیا این امر، به بیخیالی و بیفکری بسیاری از رانندگان، منجر نشده است؛ بهگونهای که نسبت به رفتارهای خطرساز در رانندگی، بیتوجه شده، میگویند: اگر تصادف کردیم، خیالی نیست؛ بیمه میدهد؟! [مترجم])]
لذا تشکیل تعاونیها یا چنین صندوقهایی دو حالت دارد:
حالت نخست: کمک به آسیبدیدگان یا کسانی که دچار حادثه میشوند. این، کاری پسندیده است و ایرادی ندارد.
حالت دوم: کمک به کسانی که خود، مسبّب حادثه هستند. در اصل، بهتر است که تشکیل تعاونی یا صندوق، با هدف حمایت از چنین کسانی نباشد، اما اگر صندوقی راهاندازی شد، باید دقت شود که کمک به مسبّبان حوادث، منوط و مشروط به این باشد که بروز حادثه، نتیجهی کوتاهی یا تعدّی آنها نباشد.
نکته: به پولی که اعضا در این صندوق میگذارند- هر چقدر که باشد- زکات تعلق نمیگیرد. زیرا عضوی که این پول را در صندوق میگذارد، مالکش محسوب نمیشود و یکی از شرایط وجوب زکات، اینست که مال یا ثروتِ موجود، مالکی داشته باشد و صندوقِ تعاونی، مالِ شخصیِ کسی نیست و از موجودیِ آن برای کمک به آسیبدیدگان حوادث برداشت میشود و اعضای صندوق که در آن، پول میگذارند، مالکِ این پول نیستند؛ زیرا آن را برای کمک و همیاری از ثروتِ خود جدا کردهاند؛ لذا پولِ صندوق، زکات ندارد.
مسأله: اینجا پرسشی پیش میآید که مورد سؤال بسیاری از مردم است: اگر چند نفر یا چند کارمند جمع شوند و با توافق یکدیگر، درصدی از حقوق خود یا مبلغ مشخصی از آن را - مثلاً ماهیانه ده هزار تومان یا ۱۰% حقوقشان را- جمع کنند و به یکی از اعضای این گروه بدهند و ماهِ بعد به یکی دیگر و در ماه سوم به نفر سوم و همینطور در ماه چهارم به نفرِ چهارم و بدینسان با تشکیل این گروه، چرخهای ایجاد نمایند که این پول، در میان آنها بهنوبت به گردش درآید، آیا چنین کاری درست است؟
پاسخ: میگوییم: ایرادی ندارد و درست است؛ کسانی که میگویند: این قرض، منجر به بهره میشود، در اشتباهاند؛ زیرا اگر من به عنوان عضو این گروه، به برادران خود، قرض (وام) میدهم، پولِ بیشتری دریافت نمیکنم و در قبال وامی که دادهام، سود نمیگیرم. مخالفانِ چنین تعاونیهایی میگویند: مالِ فراوانی نصیب هر یک از اعضا میشود. میگوییم: بله، اما در حقیقت به هیچیک از اعضا، پولی بیش از اصلِ پولی که در صندوق گذاشتهاند، نمیرسد و این، وامیست که بدون هیچ بهرهای، مشروط به پرداخت میباشد و هیچ ایرادی در آن نیست.
برخی از طلاب، گمان میکنند که این عمل، رباست؛ در صورتی که به هیچ عنوان ربا نیست، بلکه تعاون و همیاریست و کارِ نیک و پسندیدهای بهشمار میآید؛ چنانکه مشکلات مالیِ بسیاری از مردم، از این طریق حل میشود و از خطر روی آوردن به وامهای ربوی سالم میمانند و دیگر برای گرفتن وام، به سراغ افراد رباخوار یا بانکهای ربوی نمیروند و این، خود امتیاز و مصلحتی نمایان در تشکیل چنین تعاونیهاییست و به هیچ وجه، هیچ ایرادی ندارد.
***