نسخ قرآن با سنت
نسخ قرآن با سنت را شافعی روا ندانسته است؛ چنانکه عبارت او در «رساله»اش اشاره دارد. [۷۴۱] اما کسانی که در این مسئله سخن گفتهاند، مراد شافعی را درنیافتهاند. وی خواسته است کتاب و سنت هر دو را مورد تعظیم و تجلیل قرار دهد و در مقام بیان هماهنگی و همخوانی آن دو بوده است و خواسته است بگوید که قرآن و سنت در هیچ موردی با یکدیگر اختلاف ندارند مگر آنکه در یکی از آن دو همانندی برای آن یکی است که آن را نسخ میکند. [۷۴۲]
[۷۴۱] رساله، ص ۱۳۷- ۱۴۶. [۷۴۲] مقایسه کنید با: برهان، ج ۲، ص ۳۲. مطلبی که ما در اینجا آوردیم خلاصهای است از پاسخ زرکشی به ابن عطیه که مرادِ امام شافعی را درنیافته است و در این ردیه استدلال کرده است به نسخ آیۀ وصیت با حدیث «لا وصية لوارث» در حالی که جمهور علمای اسلامی برآنند که ناسخ آیۀ وصیت آیات ارثاند. بعضی از محققان نیز معتقدند که این اصلاً از مقولۀ نسخ نیست و حکم وصیت همچنان باقی است و آیات ارث هیچگونه تعارضی با آن ندارد.