نص و ظاهر
منظور از «نص» آن چیزی است که با خود صیغهاش دلالت کند بر آنچه اصالتاً از سیاق آن مقصود است؛ [۸۸۷] مانند – این سخن خداوند متعال: ﴿وَأَحَلَّ ٱللَّهُ ٱلۡبَيۡعَ وَحَرَّمَ ٱلرِّبَوٰاْ﴾ [البقرة: ۲۷۵] «... الله داد و ستد را حلال کرده و ربا را حرام نموده است...» که معنای اصلی مقصود از این بیان قرآنی، نفی هر نوع از انواع تشابه و همانندی میان خرید و فروش حلال و ربای حرام است. بدیهی است که عمل به چنین نص صریحی واجب است؛ زیرا از مقاصد قرآن است که عبارات آن با دلالت صریح و واضحی بر آن دلالت دارند.
«ظاهر» عبارتست از آنچه که از خود عبارت به ذهن انسان میرسد، بدون نیاز به قرینهای، اما (تفاوتش با نص این است که) مفهوم «ظاهر» اصالتاً از سیاق کلام منظور نیست؛ [۸۸۸] مانند سخن خداوند متعال: ﴿فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً﴾ [النساء: ۳] «با زنانی (دیگر) که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه، چهار چهار، ازدواج کنید» که معنای نزدیک به ذهن آن بدون آنکه بر قرینهای متکی باشد، آن است که نکاح با زنانی که ازدواج با آنان حرام است (محارم) مباح است، ولی این مطلب اصلاً از سیاق منظور نبوده است و آنچه منظور اصلی این عبارت است محدودکردن تعداد زنان به چهار، یا اکتفا به یک همسر است. عمل به «ظاهر» نیز واجب است؛ زیرا لفظ از معنای نزدیک به ذهن (متبادر) خود منصرف نمیگردد مگر با قرینه. بنابراین، هرگاه قرینهای وجود داشته باشد به معنای غیر متبادر و دور از ذهن آن عبارت عمل خواهد شد. [۸۸۹]
[۸۸۷] علم اصول الفقه، خلاف، ص ۱۸۹- ۱۹۰. [۸۸۸] همان، ص ۱۸۸. [۸۸۹] همان، ص ۱۸۹.