چه وقت مسلمان مرتد بحساب میآید؟
مسلمان وقتی خارج از اسلام و مرتد بحساب میآید، که قلباً کفر را بپذیرد و دلش به آن راضی باشد و عملا نیز به مقتضای کفر خویش رفتار کند[٢٣١]، از جمله چیزهایی که بر کفر صریح دلالت[٢٣٢] میکنند:
١- انکار چیزی که از بدیهیات و ضروریات دین اسلام است مانند انکار وحدت الله و انکار خالقیت الله و انکار وجود فرشتگان و انکار نبوت پیامبر اکرم محمد ج و انکار قرآن که وحی الهی است و انکار رستاخیز و پاداش اخروی اعمال و انکار فرضیت نماز و زکات و روزه و وجوب حج.
٢- مباح دانستن چیزیکه همه مسلمین بر تحریم آن اتفاق و اجماع دارند: مانند مباح دانستن شرب مسکرات، زنا، ربا،گوشت خوک، و حلال دانستن خون و مال کسانیکه بیگناه هستند.
٣- حرام دانستن چیزی که مسلمانان بر حلال بودن آن اتفاق و اجماع دارند، مانند: حرام دانستن طیبات و چیزهای پاک.
٤- دشنام و ناسزاگوئی و استهزاء به پیامبر بزرگوار اسلام ج و دیگر انبیاء الهی.
٥- دشنام و ناسزاگوئی به دین اسلام و انتقاد از قرآن و سنت نبوی و عمل نکردن به کتاب الله و سنت پیامبر اسلام ج و تفضیل و ترجیح دادن قوانین بشری بر آنها.
٦- هرکس ادعا کند که بعد از پیامبر اسلام ج بر وی وحی نازل میشود، او کافر است.
٧- انداختن مصحف شریف قرآن در نجاسات و آلودگیها و همچنینکتب احادیث و این عمل را از روی اهانت و خفت و سبک شمردن آنها انجام دهد و به محتوای آنها توهین کند.
٨- استخفاف و اهانت به یکی از نامهای الله متعال بزرگ یا به یکی از اوامر و نواهی یا وعد و وعیدهای اوتعالی، و اگر تازه مسلمان باشد و از احکام اسلام هنوز اطلاع درستی نداشته باشد و حدود الهی را نشناسد که این عمل او را بر جهل و نادانی و عدم شناخت و آگاهی وی حمل میکنند و کافر بحساب نمیآید.
[٢٣١]- مسلمان هرگاه مرتکب یکی از نواقض اسلام یا همان اسباب کفر(اعتقادی، قولی، عملی) شود، و شروط تکفیر در وی محقق بوده و موانع تکفیر(اکراه، جهل ، تأویل، عدم قصد یا خطأ) در حق وی منتفی باشد، از اسلام خارج شده و مرتد به حساب میآید. (مُصحح)
[٢٣٢]- این مسائل همه فی نفسه کفر صریح بوده و برای مرتد به حساب آوردن مرتکب شوندۀ آنها نیازی نیست که اعتقاد قلبی وی نیز بررسی شود که آیا واقعا شخص قلبا هم کافر شده یا فقط به ظاهر مرتکب کفر شده است، چرا که شرط قرار دادن استحلال یا انکار قلبی برای کفر دانستن ذنوب مکفره از اعتقادات غلاة مرجئه به حساب میآید و اهل سنت و جماعت صرفا ارتکاب سبب کفری را موجب خروج از دین میدانند (البته بعد از بررسی توفر شروط و انتفای موانع تکفیر). (مُصحح)