پیشگامان تصحیح و اعتدال: روش و دیدگاه های آنان

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

الحمدلله رب العالمين والصلاة والسلام على رسول الله وآله وسلم اما بعد:

اگر بگوییم که از مشرق کشور عربستان سعودی – همانجایی که اهل سنت و شیعه با هم زندگی می‌کنند – متولد و پرورش یافته‌ام به نظر خود سرّی را فاش نساخته‌ام. با وجود اینکه از یک خانواده احسائى و به ویژه اهل روستای هستم که نیمه‌ای از ساکنین آن شیعه می‌باشند. اما در طول عمر سی ساله خود تا چندى پیش جز اندکی از عقائد و رسوم آنان [شیعه] را نمی‌دانستم، و بارزترین چیزی که از آنان شناخته بودم همان بود که مرتب در مجالس و محافل بر زبان‌ها جاری بود که آنان دارای شبی به نام (شب خاموشی) [۱]می‌باشند که گفته می‌شد شیعه هر سال آن را برپا می‌دارند و زنان و مردان با هم اختلاط نموده و چراغ‌ها خاموش می‌گردند، و گویند آنچه ذکر آن شرم‌آور است روی خواهد داد، و یا داستان مردی شیعی که قبل از اینکه به فردی سنی غذا تقدیم نماید با وی نیرنگ و خیانت می‌نمود و در خوراک و نوشیدنی وی چیزی می‌ریخت – و بدون ذکر سند ثابت کند و یا حداقل تعیین مکان واقعه نقل می‌‌گردید.

همواره می‌شنیدم که فرزندان خویش را از اوان کودکی بر کینه و نفرت از اهل سنت آموزش می‌دهند و در دل و درون آنان فرومی‌برند که ما [اهل سنت] سرسخت‌ترین دشمنان‌شان می‌باشیم، و اینکه برای جلوگیری و مصونیّت از آزار آنان [اهل سنت] تا فراهم‌شدن فرصت می‌بایست با تقیه با آنان برخورد کرد و در فرصت ممکن از آنان انتقام گرفت.

و می‌شنیدم که همه شیعه، علیسرا عبادت و یا اله خویش می‌نمایند، یا اینکه بت‌پرست و گمراه و قبرپرست و کینه‌توز و انتقام‌ گیرند، و چنانچه بر اهل سنت چیره شوند همگی را خواهند کشت ... و هرگز آنروز از سال ۱۴۰٧ هجری که دوازده سالم بود فراموش نخواهم کرد که من و سایر مردم از طریق شبکه‌های تلویزیون از طرف برخی فریب‌خوردگان شیعه حوادث تخریب و کشتار را در مکه مشاهده می‌نمودیم و ناراحتی شدیدم – بر خواهر و برادرم که همان سال برای ادای فریضه حج رفته بودند – به اوج خود رسیده بود، و از آن زمان نفرتم بر شیعه شدت گرفت – و از آنان احساس هراس می‌نمودم.

و در برابر این چهره تیره و تار که نسبت به شیعه در ذهنم جای گرفته بود، تصویر تابناک و درخشان برخی شیعیان با وفا همچون تصویر آن کشاورز با اخلاقی که مزرعه وقفی پدربزرگم نگه ‌داری‌ و آبیاری می‌کرد – و با رعایت امانت کامل هر سال سهم مادر بزرگم را می‌آورد، و تا اینکه هم او و هم مادربزرگم دارفانی را وداع گفتند – هرگز در ذهن فراموش نخواهم کرد.

و اگر فراموشم شود هرگز برخورد نیک فروشندگان شیعه و صداقت آنان در بازار که از کودکیم با آن آشنا شده بودم – روزی که به علت اخلاص آنان در نصیحت و دلسوزی برای مشتری نزدشان به بازار می‌رفتم – فراموش نخواهم کرد.

خواننده عزیز ... بدان [در این یکی دو صفحه] صورتهای مختلف و متعارض برای شما ذکرنمودم، لیکن بیانگر صورتی تیره و یا غیر آشکار و یا گوئید صورتی متناقض از شیعه در ذهن من و بسیاری از مردم است.

شگفت این که با ایـن وجود فکر نمی‌کردم، - و با وجود همزیستی و نزدیکی‌شان با ما – روزی در گفتار یکی از شیعیان به تفکر بپردازم چه جای اینکه در مذهب آنان تحقیقی بنویسم، و موجودیت کنونی‌شان را به دور از محتویات کتاب‌های قدیم و پیشین آنان نمایان سازم، و یا اینکه خود را وادار سازم تا به تحقیق از حقیقت تشیّع بپردازم.

تا اینکه خداوند خواست روزی به عنوان دانشجو در تحصیلات دانشگاهی در یکی از دروس قضایای کلامی در سطح کارشناسی ارشد در مقابل جناب دکتر محمد وهیبی در دانشگاه ملک سعود قرار گرفتم، و چون برای ما بیان کرد که در میان شیعه‌ى معاصر جهش‌هایی وجود دارند که به میانه‌روی و ترک خرافات و ارائه نظریاتی درخشانی در اصول و اعتقادی و فکری فرامی‌خوانند، ناگهان به خود آمدم و همواره آرزو می‌کرد تا محققین تلاشگر اهل انصاف اهل سنت بر این جریانات شناخته یافته و به صورت علمی و قابل اعتماد آن را کنکاش نمایند، و به خاطر خدمت به امت اسلامی آن را نشر دهند تا در ترمیم شکاف میان مؤمنین و توحید و صف [مؤمنین] ایفای نقش نموده، اختلاف تفرقه میان مسلمانان را ریشه‌کن سازد.

ناگهان ناخواسته به این احساس تمایل نمودم و بلافاصله به تدوین و بررسی نقشه‌های اولیه جهت تحریر و اجرا و عملی‌کردن آن شروع نمودم، و تصمیم خود به نوشتن این موضوع در این راستا را با دکتر محمد وهیبی در میان گذاشتم.

بعد از بهره‌مندی از تشویق و ترغیب و کمک استاد در آسانی‌نمودن سختی‌هایی که ممکن بود با آن مواجه شوم عملاً به جمع‌آوری اطلاعات و منابع و پرسش از اهل تخصص در این زمینه شروع کردم تا اینکه از حمد خداوند بعد از بررسی و تحقیق اندکی در اثنای سال تحصیلی به نتایجی توفیق یافتم که غیرمنتظره بود، و این نتایج همچون جرقه اول چراغ آرزو و امید را در درونم شعله‌ور نمود تا بتوانم به طرف دستیابی به این آرزو رفته و این عمل را در پایان‌نامه‌ای علمی و معتبر جامعه عمل بپوشانم.

و خدا را شکر عملاً با گام‌های مطمئن و استوار کارم را ادامه دادم و خداوند با یاری خود مرا به چیزی نایل کرد که انتظار آن را نداشتم، و آنچه با آن مواجه شدم مرا مبهوت و شگفت‌زده کرد. و با شخصیت‌های درخشان و برجسته در میان تشیع آگاهی یافتم که انسان پیرامونشان چیزی نتواند جز اینکه تلاش و جهادشان را تعظیم و تجلیل نماید. و جریانات میانه‌روی مشاهده کردم که در مبارزه با خرافات و اسطوره تلاش بزرگی از خودشان داده بود و دارای آرامی ارزشمندی بود که در برگرداندن امت به طرف اعتدال و ترک غلو حرکت می‌کرد، همچنین این شخصیات با تمام توان و نیرو به وحدت صف‌های امت بر هدایت و حق و نور تلاش و اقدامات علمی انجام می‌دادند، و در این راه از جانب مصلحت‌اندیشان و متعصبین کورکورانه مذهب به رنجها و عذاب و بی‌مهرهای فراوانی نایل می‌شدند، تا اینکه برخی به شکنجه، تبعید، زندان و مرگ هم دچار شدند، اما همواره آن را نادیده و به اهداف خود ادامه می‌دادند، که خواننده در صفحات آتی با آن‌ها آشنا خواهد شد.

- و در این هنگام به این نتیجه رسیدم که دو گروه – اعم از اهل سنت یا شیعه امامیه – در تعامل و برخورد با این شخصیات و منابع معتدل آنان که اگر در فضا و جوّ آزادی به آن اجازه فعالیت داده شود مردم به ویژه مسلمانان این کره خاکی به سوی آبادانی رفته و وضعیت جامعه دگرگون گردد.

با سپری‌نمودن هر روز به تأمل و خواندن می‌پردازم، به این باور و یقین می‌رسم که ما شدیداً نیازمند تحقیق و نگاه تازه‌ای پیرامون میراث فرهنگی و فکری فِرق اسلامی کنونی و قدیم به دور از تعارضات و انگیزه‌های سیاسی یا حساسیت‌های حزبی و نژادی هستیم، بلکه تحقیقی موضوعی و واقع‌بینانه و فراگیر که هدف آن و تشخیص درد و شناخت از تلاش اعتدال‌پیشه‌گان و کشف داعیان تصحیح و اصلاح در طول قرون باشد، و با شناخت و نشر دانش واقعی و تلاش و سابقه درخشان آنان و بیداری نسل‌ها به رسیدن به نقاط مشترکی به وحدت و اتحاد مسلمانان، به ویژه اتحاد میان فرقه‌های که مدت زیادی در انزوای فرهنگی و فکری و اجتماعی به سر برده‌اند، دست خواهیم یافت.

گمان می‌کنم که امروزه اگر افراد و گروه‌ها در مسیر وفاق و اتحاد باشند به اذن خداوند قادر به محقق ساختن این امر شرعی متمدن خواهند بود، امری که آرزوی هر مسلمانی است، به ویژه در این دوره که راه‌های شناخت بسیار ساده شده، و وسایل ارتباطی بسیار زیاد شده، و هر محققی می‌تواند به راحتی و در سریع‌ترین زمان ممکن از منابع مختلف تحقیق کند.

و همواره از عمل گذشتگانمان و انصاف آنان نسبت به خصومشان و حُسن بررسی در صدد حرکت علمی و رعایت کامل امانت در برابر فرقه‌ها و گروه‌ها در شگفتم، و کاش ما نیز در این زمینه بر روش آنان حرکت نموده و از آنان پیروی می‌کردیم، در این زمان آنچنان که معلوم است زیاد از مسیر آنان در این زمینه فاصله گرفته‌ایم، به عنوان مثال آنان فرقه خوارج را به ازارقه، صفریه و نجدات ... و فرقه زیدیه را به جارودیه و سلیمانیه و صالحیه .. و معتزله را نیز به بصریه و بغدادیه و ... تقسیم کرده بودند و تفاوت دقیقی میان هر جماعت و گروه‌های دیگری ذکر می‌کنند و در یک بررسی دقیق و بر مبنای عدل و انصاف اقدام نموده و سخن ناگفته‌ای را بر کسی تحمیل نمی‌کنند و با این حال هم از نیکی‌های طرف، نادیده‌گرفتن حقایق اغفال نمی‌کنند.

[۱] همچنین مردم نزد آن شب را به [لیلة الطفیة] «شب تاریکی نام می‌برند و آن را به شیعه نسبت می‌دهند و آنچه من به آن رسیده‌ام اینکه از اعمال قرامطه در زمان قدیم است و از اعمال امامیه نیست، و ذکر شده که حمدان قرمطی برای یاران خویش شبی تعیین نمود تا مردان و زنان با هم اختلاط نمایند و به خیال خود با این عمل میان آنان محبّت و دوستی برقرار می‌نماید، کمااینکه جبائی قرمطی پیروان خود را در شرق جزیره دستور داد با به برپایی شبی به نام شب هرج و مرج «ليلة الافاضة» بپردازند و زنان و مردان با هم اجتماع نموده و چراغ‌ها خاموش شوند و بدون تشخیص و جدایی میان محرّمات و حلالیات عمل جنسی انجام شود. برای اطلاع بیشتر نگا: کتاب الحرکات الباطنیة، محمد خطیب، ص ۱۶۵ – به نقل از تاریخ اخبار القرامطة ابن سنان و ابن عدیم، ص ٩٩-۱۰۰ والاسماعيليون في المرحلة القرمطية، سامي العياش، ص ۲۳٩.