علت پنجم: تأثیر الگوها و نمونهها
در بسیاری از اوقات تغییرات پسندیده خواه در سطح فردی یا جمعی حرکت و جنبشی است که به صورت تدریجی کامل میشود. گاهی یکی از مذاهب یا جامعهها در مرحلهای زندگی میکند که ابرهای انبوه جمود و انحرافات که به صورت تقلیدی و موروثی درآمدهاند، آن را پوشانیده است، عبور از آنها بسیار مشکل است. پس اولین ناقد در گشودن دروازه اصلاح برای بسیاری از کسانی که بعد از او میآیند بسیار تأثیر دارد.
در این کتاب دیدیم که برقعی بعد از آیتالله کاشانی به تجدد کشیده شد. همچنان که محمد خالصی از نیروی پدرش تأثیر گرفت، و همچنان که ملاحظه شد دکتر موسی موسوی به شکل وسیعی به بعضی از دیدگاههای جدش استناد میکند، و معتقد بود که برنامه او ادامه برنامههای اصلاحی جدش است. همچنان که محمد حسین فضل الله و دوست دارانش، خودشان را از اتهام زندیقی [۱۲۳۲]بودنی که محسن امین عاملی به آنها زده بود، رهانیدند، همچنان که خود را از اتهام بعضی از متأخرین رهانیدند [۱۲۳۳].
همچنان که توجه روشنفکران دینی ایران نقش بارزی در محافظت بسیاری از جوانان ایرانی از الحاد و کمونیستی و کفر داشتند، و در حقیقت یک سلسله متوالی بود. پس دکتر علی شریعتی مرد برجسته و پیشین این جریان بود. و امروز در ایران نمونههای متعددی از مشابههای شریعتی در مذهب امامیه وجود دارد. و شاید توجه طلابی که بسیاری از ادبیات امامیه را رد میکنند، فرزند این جریان باشند.
تمامی اینها بر حقیقت مهمی در فلسفه تحولات و تغییرات پسندیده در همه مذاهب تأکید میکند، و آن اولین منتقد است که به عنوان منبع و مصدری است که منتقد دوم از آن استفاده میکند. و گاهی منتقد اول از جمله کسانی نیست که از نقد مسایل اصلی و مهم استفاده ببرد. ولی اقدامات وی از زمان خود بسیار بزرگ است. پس منتقد اول، بهره اول بودن و افتتاح اصلاحات را میبرد و منتقد دوم بهره پیشرفت و جلوبردن اصلاحات را میبرد:
﴿وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ١٠﴾[الحدید: ۱۰].
«و خداوند به هر دو وعده نیک داده».
[۱۲۳۲] علت اتهام وی به زندیقی بودن قبلاً بیان شد. ص۲۰٧. [۱۲۳۳] نگا: کتاب مرجعية المرحلة و غبار التغيير ۲۳-۲۰.