باب اول: شخصیّتهایی که مذهب امامیه را رها کردهاند
هدف اساسی از خلال این تحولات دفاع و پشتیبانی از مذهب اهل سنت نیست زیرا بر این باورم که تربیت انسان بر این شیوه، استدلال روش اشتباهی است، چون حالت عمومی همیشگی بیانگر وجود تحولات و دگرگونیهای در هر سویی میباشد، همچنین امیرالمؤمنین علیسقاعدهای اساسی بر زبان رانده است و میگوید: حق [حقیقت] با مردان شناخته نمیشود همانا مردان با حق شناخته میشوند.
نگارنده
در این باب به بحث و بررسی شخصیاتی متأخر پرداخته میشود که در انجام تحقیقاتی اساسی سهم بزرگی داشتهاند که به رهایی از تفکر اساسی قول به مفهوم امامت در مذهب امامیه انجامیده است، همچنین تحقیقات آنها شامل مسائل دیگری است که مربوط به مسائل اعتقادی - مانند علم غیب، انجام عبادت برای غیرخداوند و مسأله تحریف قرآن و سایر مباحث مهم دیگر - میباشد.
لازم به ذکر است که خواننده گرامی بداند که حکم بر اینکه هر کدام از این شخصیات از مذهب امامیه بیرون رفته بدین معنی نیست که به اهل سنت و جماعت انتساب داده شوند، و یا اینکه تمام اقوال شیعه را رها کرده باشند، بلکه برخی از قول به امامت رهایی یافته، اما قائل به برتری علی بر سایر صحابه میباشد، و یا گاهی هم قول به امامت را رها نموده، اما همواره تابع فروع [مذهب] جعفری است، و یا تکفیر صحابه را کنار گذاشته، اما با صِرف صحابه و صجت [پیامبر] معتقد بر عدالت آنان نیست، و یا در برخی حوادث تاریخی نظریه اشتباهی دارد، و یا مثلاً نظریاتی مشوش از برخی علمای اهل سنت ارائه میدهد.
اهل انصاف میبایست تنها به آنچه اشتباه و ایراد به شمار میآید این شخصیّات را ارزیابی نکند، بلکه بر وی لازم است آنان را با جهاد و شجاعت در مقابل انحرافات و جرأت و شهامتشان در یاری حقیقتی که برای آنان بر ملا شده و مقابله با خرافات و غلوی که برخی همسایگان اهل سنت آنان از ترس تبعات دعوت و اصلاح از آن سکوت نمودهاند – ارزیابی نماید.
عدل و انصاف در بررسی این گونه افراد بر این است که هر کدام با تمام مجموعه خیر و شر و نیک و زشت خاصی که به دست آوردهاند سنجیده شوند.
از طرف دیگر ضروری است که غفلت و سطحینگری انسان را در دقت به اینگونه افرادی که فراوان از انحرافات مذهب امامی انتقاد میکنند فرانگیرد تا از برخی احکام و نظریات اشتباه آنان غفلت ننماید. به عنوان مثال میبینیم برخی افراد که دچار تحوّل شدهاند با دوری و فاصلهگرفتن از امامیه دچار تندروی و تعدّی ناروا بر امامیه میگردند، لازم است خوشحالی انتقال وی به میان اهل سنت ما را به سکوت از برخی تجاوز و تعدی ناروا که نسبت به برخی از امامیه یا شخصیتهای اهل بیت دچار میشود وادار نسازد؛ بلکه به تلاشی که در زمینه حق انجام داده اقرار و اعتراف نمائیم، و تعدی ناروا بر هر کسی را محکوم نمائیم.
در فصلهای بعدی تحقیقات و اشاراتی بر شخصیات آتی که برایم نمایان گشته است به رشته تحریر خواهم آورد، و ادّعا نمیکنم که تمام ملاحظات و مسائل هر شخصیت را کاملاً در دسترس قرار دادهام، بلکه چه بسا چیزی [فراموش] یا چیزی مطرح نکرده و متوجه هم نشده باشم، و یا از آن اطلاع نیافتهام، همچنین ملاحظات و بررسیهای من قابل مناقشه و انتقاد میباشند، بلکه به عنوان یک برداشت [فردی] تلقی میگردد.