اي رسول خدا!
قلم به دست گرفتهام و قصد دارم در مورد چیزی بنویسم كه به خاطرش برانگیخته شدهای!...آن زمانی كه از طرف خدا برای هدایت جهانیان به رسالت برگزیده شدی، دیدی كه جهان برای هر موجودی سجده و تعظیم میكند و خدای راستین خویش را از یاد برده و به تبع آن، خود را نیز از فراموش كرده است...دیدی كه عقاید و تصوّرات حكمفرما در كره زمین، همه از خدایان مختلف و متعدّد موج میزند و مردم معتقدند كه این گونه خدایان، خداوندگاران كوچكی هستند كه ـ به گمانشان ـ در كنار خداوند بزرگ و سردسته آنان، به رتق و فتق امور مشغولند... دیدی كه رؤسا، فرمانروایان، سادنان، كاهنان، ساحران، فالگیران، پیشوایان دینی و رجال مذهبی لباس خدایی بر تن كردهاند و كرسی سلطنت پروردگار را غصب نمودهاند!...دیدی كه آن گونه كه از این افراد اطاعت میشود، از خدا پیروی نمیشود و تمام قانون و حكومت و داوریشان به آنان اختصاص یافته است!... دیدی كه تواضع و توسّل به خدا در زندگیشان ـ اصلاً ـ وجود ندارد و همگی پیرو تقلید از آباء و اجداد هستند. برای خدا واسطهها و دلاّلانی تراشیدهاند و آن گونه كه این نمایندهها را دوست میدارند و از آنها میترسند و برایشان خضوع و فروتنی میكنند، خدا را دوست نمیدارند و از او نمیترسند و برایش تواضع نمیكنند!... دیدی كه این واسطهها، كمكم جای خدا را گرفتهاند و در همان كعبه كه به دست پدرانت ابرهیم و اسماعیل ـ درود خدا بر تو و آنان باد ـ برای عبادت خدای یگانه بنا شده بود، ۳۶۰ بت ـ به تعداد روزهای سال ـ از همین واسطهها، در آن جای گرفتهاند و توسّط قومت به گونه خاصّ خودشان پرستش میشوند!...دیدی كه به جای خدا یا در كنار خدا، آنها را تعظیم میكنند. به پایشان قربانی كرده و اطرافشان طواف مینمایند. مقابلشان زانو زده و اظهار عجز و ناتوانی میكنند!...دیدی كه به جای خدا یا همراه با خدا، آنها را به فریاد میخوانند و دعاها و نیایشها، درخواستها و خواهشها، بیم و امیدها و پرهیزها، استغاثه و استعانت و استعاذهها و...همه و همه را متوجّه آنها میسازند و میگویند: دعاها تنها از طریق این واسطهها به آسمان میروند و پذیرفته میشوند!