ای رسول خدا!
این بود داستان مصائب و سختیهایت!...امّا كاش! میدیدی چندی نگذشت كه امّتت، زحمات و تلاشها و سختیهایی كه برای نجات و سعادتشان متحمّل شده بودی، به بوته فراموشی سپردند!...كاش! میدیدی كه اكنون آن چیزی را كه به خاطرش مبعوث گشتی، چگونه وانهادهاند!...كاش! میدیدی كه چگونه كمكم جانب انحراف و كجروی را در پیش گرفتند و اكنون به جایی رسیدهاند كه بر لبه پرتگاه شرک و نابودی قرار گرفتهاند!...كاش! میدیدی كه چگونه به امانتی كه بدانان سپرده بودی، خیانت میكنند و به آن پشت كرده و به چیز دیگری همچون: فلسفه و كلام و تصوّف و عرفان و...روی آوردهاند و به نیكی رسم آن را به جای نمیآورند!
آری! به راستی حق داری كه در پیشگاه پروردگارت از همین امّتت شكایت كنی و زبان به گله بگشایی كه:
﴿وَقَالَ ٱلرَّسُولُ يَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا ٣٠﴾ [الفرقان: ۳۰].
«و پیامبر عرض میكند: پروردگارا! همانا قوم من این قرآن را ترک كرده و از آن دوری گزیدهاند!...».
آری!...به همین جهت دست به قلم شدهام تا پرده از روی حقیقتی بردارم كه به خاطرش مبعوث شدی: «عبادت و ارتباط مستقیم خدا، و نفی هر گونه شرک و وساطت بین خدا و بندگانش»...چیزی كه ایمان، بدون آن میسّر نیست، و امیدوارم كه فطرتها دگرباره با شنیدن آیات، با نداهای آشنای پروردگار بیدار شوند و گرد و غبار توهّمات و خرافات جاهلی را از خود بزدایند، همانگونه كه قبلاً بیدار شدند و از شرک و عقاید شرکآمیز بیزاری جستند...
﴿وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ ١٠٦﴾[یوسف: ۱۰۶].
«و اكثر آنهایی كه ادّعای ایمان میكنند، مؤمن نیستند مگر اینكه مشركند...».
فائز ابراهیم محمّد
رمضان ۱۴۱۶ هجری