«بتها، واسطهها و دلاّلان اعراب نزد خدا»
با توجّه به این حقایق، پیداست كه اعراب ـ در آن روز ـ خدا را فراموش نكرده بودند و او را همچنان، خالق، مالک، مدبّر، رازق، ربّ همه چیز میدانستند، ولی گمراهی و انحرافشان این بوده كه خدا را چنان كه شرط معرفت است، نمیشناختهاند و چنان كه سزاوار ایمان و عبادت است، به او مؤمن و عابد نبودهاند و حكومت و سلطه و قانونش را در كلیه امور و شؤون زندگی خویش، نمیپذیرفتهاند. چنان كه قرآن كریم به همین حقیقت اشاره میكند:
﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓ﴾[الأنعام: ۹۱].
«آنان، خدا را چنان كه باید نشناختهاند».
به همین جهت اعراب سعی میكردند كه میان ایمان به خدا و اعتقاد به بتها كه هر دو را داشتند، جمع و رابطهای برقرار سازند، و از همین رهگذر بود كه میگفتند: دعاها به آسمان میروند ولی بدون واسطه پذیرفته نمیشوند! آنها فكر میكردند كه عالم بالا، همانند عالم پایین و دنیای مادّیشان است.آنها فكر میكردند كه عالم بالا، مانند دستگاههای قدرت روزشان میباشد كه بدون رشوه، پارتی و واسطهبازی، قربانی و صدقه و...حرف كسی پذیرفته نمیشود!!.
در اثر این اشتباه، به فكر واسطه بین خدا و خلق افتادند تا بتوانند به وسیله آن واسطهها، دعاها و حوایج خود را به خدا برسانند و آنان را شریک دعای خود قرار دهند. پس از مدّتی برای عبادت همین واسطهها قیام كردند و فكر شفاعت در ذهنشان رسوخ كرد و آنان را مالكان نفع و زیان برای بشر محسوب كردند و معتقد شدند كه آنان قدرت خیر و شر دارند و با سلطه غیبی كه دارند، میتوانند چیزهایی بدهند و یا بگیرند!.
قرآن كریم، همین عقیدهشان را به شدّت نكوهش میكند، و بهانه ایشان كه میگفتند: ما این بتها را از نظر ذات و گوهرشان عبادت نمیكنیم، بلكه بدین جهت آنها را میپرستیم كه ما را به خدای بزرگ و برتر ـ كه هم خالق ما و هم خالق معبودان ما، و مالک همه چیز و همه كس است ـ نزدیک سازند، به طور قاطع مردود میشمارد:
﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ ٣ لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ ٤﴾[الزمر: ۳-۴]... ﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبُِّٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ١٨﴾[یونس: ۱۸].
«هان! تنهاعبادت خالصانه (و بیشائبه از شرک) برای خداست و بس. كسانی كه جز خدا، یار و یاورانی را برمیگیرند (و بدانان تقرّب و توسّل میجویند، میگویند:) ما آنان را عبادت نمیكنیم، مگر بدان خاطر كه ما را به خدا نزدیک گردانند. خداوند در روز قیامت میانشان (و مؤمنان) درباره چیزی كه در آن اختلاف دارند، داوری خواهد كرد. خداوند، دروغگوی كفرپیشه را اصلاً هدایت نمیكند. اگر خدا میخواست فرزندی داشته باشد، میبایست از میان چیزهایی كه خود میآفریند كسی یا چیزی را برگزیند. خداوند پاک و منزّه (از همه نقصها و عیبها) است. او خداوند یگانه پیروز و چیره و برتر است» ... «آنها غیر از خدا چیزهایی را میپرستند كه نه اصلاً بدیشان زیان میرسانند و نه سودی عایدشان میسازند و میگویند: اینها واسطههای ما نزد خدایند! بگو: آیا خدا را از وجود چیزهایی باخبر میسازید كه خداوند در آسمانها و زمین سراغی از آنها ندارد؟! (چگونه خداوند از نمایندهها و واسطههای خود در زمین بیخبر است؟!) خداوند پاک و منزّه (از هر گونه شركی) و فراتر از آن چیزهایی است كه مشركان انبازشان میدانند».