ـ خداوند، نزديك و شنواست و به واسطه نياز ندارد:
خداوند، دور نیست و محدود به زمان و مكان نمیباشد كه بندهاش نتواند در هر زمان و مكانی او را به فریاد بخواند، بلكه از خود بنده به او نزدیكتر است؛ زیرا خالق و مالكش، هموست و از هر كسی به او آگاهتر است:
﴿أَلَا يَعۡلَمُ مَنۡ خَلَقَ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ ١٤﴾[الملک: ۱۴]... ﴿وَمَا كُنَّا عَنِ ٱلۡخَلۡقِ غَٰفِلِينَ﴾[المؤمنون: ۱۷]... ﴿يَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡيُنِ وَمَا تُخۡفِي ٱلصُّدُورُ ١٩﴾[غافر: ۱۹].
«هان! كسی كه خلق میكند، میداند و او ریزبین و دقیق و آگاه است» ... «و ما هرگز از حال آفریدهها، بیخبر و غافل نبودهایم» ... «خیانت چشمها و آنچه را در سینهها پنهان است، میداند».
آیا به راستی خدایی كه خالق انسان است و از همه احوال و نیاتش باخبر است و از رگ گردن به او نزدیكتر است، نیازی به واسطه دارد؟!.
﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِيدِ ١٦﴾[ق: ۱۶]... ﴿وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنكُمۡ وَلَٰكِن لَّا تُبۡصِرُونَ ٨٥﴾[الواقعة: ۸۵]... ﴿مَا يَكُونُ مِن نَّجۡوَىٰ ثَلَٰثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمۡ وَلَا خَمۡسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمۡ وَلَآ أَدۡنَىٰ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمۡ أَيۡنَ مَا كَانُواْۖ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ﴾[المجادلة: ۷].
«ما انسانها را آفریدهایم و میدانیم كه به خاطرش چه میگذرد و چه اندیشهای در سر دارد، و ما از شاهرگ گردن به او نزدیکتریم» ... «ما به او از شما نزدیكتریم و لیكن شما نمیبینید» ... «مگر نمیدانی كه خداوند هر چه را كه در آسمانها و هر چیز را كه در زمین است، میداند؟! هیچ سه نفری نیست كه با همدیگر رازگویی كنند و درگوشی حرف بزنند، مگر اینكه خدا چهارمین آنهاست، و نه پنج نفری مگر اینكه او ششمین آنهاست، و نه كمتر و نه بیشتر از این، مگر اینكه خدا با ایشان است هر كجا كه باشند. بعداً خدا در روز قیامت، آنان را از چیزهایی كه میكردهاند آگاه میسازد؛ چراكه خدا از هر چیزی با خبر و آگاه است».
روایت شده كه مردی نزد رسول خدا جآمد و پرسید: آیا پروردگار ما نزدیک است تا با او مناجات و نیایش كنیم، یا دور است تا صدایش بزنیم؟! در پاسخ سؤالش این آیه نازل شد:
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾[البقرة: ۱۸۶].
«و هرگاه بندگانم از تو بپرسند، پس من نزدیكم و دعای دعاكننده را هنگامی كه مرا بخواند، اجابت میكنم».
نكته جالبی كه در آیه فوق جای تأمّل دارد، این است كه: در بیش از ده جای قرآن از رسول خدا جپرسشها و سؤالات متفاوتی در موضوعات مختلف به عمل آمده و پاسخ همه آنها با [«قُلْ»: «بگو»] همراه گردیده است؛ مثلاً تنها در همین سوره بقره آمده است:
﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَهِلَّةِۖ قُلۡ هِيَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلۡحَجِّ﴾[البقرة: ۱۸۹]... ﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلشَّهۡرِ ٱلۡحَرَامِ قِتَالٖ فِيهِۖ قُلۡ قِتَالٞ فِيهِ كَبِيرٞ﴾[البقرة: ۲۱۷]... ﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِۖ قُلۡ فِيهِمَآ إِثۡمٞ كَبِيرٞ﴾[البقرة: ۲۱۹]... ﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَۖ قُلِ ٱلۡعَفۡوَ﴾[البقرة: ۲۱۹]... ﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡيَتَٰمَىٰۖ قُلۡ إِصۡلَاحٞ لَّهُمۡ خَيۡرٞ﴾[البقرة: ۲۲۰]... ﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡمَحِيضِۖ قُلۡ هُوَ أَذٗى﴾[البقرة: ۲۲۲].
«درباره هلالهای ماه از تو میپرسند. بگو: آنها زمانسنجهایی برای مردم و حج است» ... «از تو درباره جنگكردن در ماه حرام میپرسند. بگو: در آن گناه بزرگی است» ... «درباره شراب و قمار از تو میپرسند. بگو: در آنها گناه بزرگی است» ... «از تو میپرسند كه چه چیز را صدقه و انفاق كنند. بگو: مازاد بر نیاز خود» ... «از تو درباره یتیمان میپرسند. بگو: هر چیز كه صلاح ایشان باشد، نیک و پسندیده است» ... «از تو درباره حیض میپرسند. بگو: (نزدیكی در آن موقع) زیان و ضرر است».
طبق روش معمول این آیات ـ و دیگر آیات قرآن ـ لازم بود در این آیه هم گفته شود: [ «يَسْئَلُونَكَ عَنِّي قُلْ إِنِّي قَرِيبٌ!»: «از تو درباره من میپرسند. بگو: من نزدیكم!» ] . ولی اسلوب آیه برخلاف معمول، شكل گرفته و به جای [ «یسْئَلُونَكَ»: «از تو میپرسند» ] ، [ ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي﴾ «و هر گاه بندگانم از تو بپرسند»] آمده است كه نماینگر نهایت لطف و رحمت خداوند است كه جملگی انسانها ـ چه گناهكار و چه متّقی ـ را بندگان خود میداند و حاضر است جوابشان را نه در یک زمان و مكان مشخّصی، بلكه در هر زمان و مكانی بدهد و هیچ محدودیت زمانی و مكانی را برایش، همچون موضوعات فوق اختصاص نداده است، بلكه فرموده است: «بندگان من در هر ساعت و در هر لحظهای از شب و روز میتوانند مرا بخوانند!».
و خداوند این بار به رسولش جدستور نداده كه به مردم پاسخ گوید، بلكه خود شخصاً و مستقیماً میفرماید: «فَإِنِّی قَرِیبٌ» و بنابراین دلالت و الهام اسلوب مذكور در دلها و اندیشهها این خواهد بود كه: وقتی خداوند واسطهای را میان خود و بندگانش قرار نداد، مثل این است كه به رسولش جبگوید كه تو، مانند پرسشهای قبلی از قول من نگو، بلكه بگذار خودم به آنها بگویم كه من نزدیكم!.
نكته دیگر اینكه خداوند بعد از اینكه خود مستقیماً میفرماید: من نزدیكم، دیگر نفرمود: دعای گوینده را میشنوم، بلكه باز هم مستقیماً میگوید: دعای گوینده را اجابت میكنم! و از ذكر «شنیدن» خودداری فرموده است.
شهید سید قطب؛ در تفسیر این آیه چنین آورده است:
«اضافه كردن عباد به خود، و پاسخ رویاروی و بدون واسطه خدا بدیشان بدین معنی كه نفرمود: به آنان بگو: من نزدیكم...بلكه خداوند بزرگوار خودش به مجرّد درخواست بندگان، پاسخ آنها را عهدهدار گردید و فرمود: من نزدیک هستم...و نگفت: دعا را میشنوم...بلكه در پاسخ دادن به دعا و ندا شتاب به كار برد و فرمود: دعای دعاكننده را هنگامی كه مرا بخواند، اجابت میكنم...كار حیرتانگیز و آیه شگفتآوری است! آیهای كه به دل شخص ایماندار، شادابی فرحافزا و مهر خوگرانه و خوشنودی آرامبخش و اعتماد و یقین میبخشد...و مؤمن با داشتن اینها، در آستان رضایت، و جوار شادی و نشاط، و پناهگاه امن و امان، و قرارگاه محكم و استوار زندگی میكند».
روایت شده كه یکبار رسول خدا جدید كه جمعی از اصحابش با صدای بلند دعا میكنند، به آنها فرمود:
«ارْبَعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ ، إِنَّكُمْ لاَ تَدْعُونَ أَصَمَّ وَلاَ غَائِبًا ، إِنَّكُمْ تَدْعُونَ سَمِيعًا قَرِيبًا». «چه خبرتان است؟! شما كه یک موجود ناشنوا و غایب و دوردست را نمیخوانید، بلكه دارید كسی را میخوانید كه شنوا و نزدیک است».
قرآن كریم این چنین نزدیكی انسان را به خدا و نزدیكی خدا را به انسان، بیان كرده است. به طوری كه این نزدیكی عجیب و شگفتآور، افسانه واسطهها و دلاّلان و سمساران دینفروش را در هم شكسته است! سوداگرانی كه خودشان را حاجب و دربانِ درهای رحمت واسعه خدا قلمداد كردهاند و خدا میداند كه آنان دروغگویانند!
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡمَشۡرِقُ وَٱلۡمَغۡرِبُۚ فَأَيۡنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجۡهُ ٱللَّهِ﴾[البقرة: ۱۱۵]... ﴿وَهُوَ مَعَكُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ﴾[الحدید: ۴]... ﴿إِنَّ رَبِّي قَرِيبٞ مُّجِيبٞ﴾[هود: ۶۱]... ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡ﴾[غافر: ۶۰]... ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِ﴾[النمل: ۶۲].
«مشرق و مغرب از آنِ خداست، پس به هر طرف رو كنید، خدا آنجاست» ... «و او با شماست هر كجا كه باشید» ... «بیگمان پروردگارم (به بندگانش) نزدیک و اجابتكننده (دعای كسانی كه تنها او را به فریاد میخوانند) است» ... «و پرودگار شما میگوید: مرا بخوانید، اجابت میكنم» ... «(آیا معبودان دروغین بهترند) یا كسی كه به فریاد درمانده و مضطر میرسد و بلا و گرفتاری را برطرف میكند، هر گاه كه او را به فریاد بخواند...آیا معبود دیگری با خداست؟!».