حدیث ششم: حدیث: «و او ولی هر زن و مرد مؤمنی است». و در روایتی آمده (بعد از من) [۵۰۳]
پاسخ:
اول: اینکه، این حدیث را جعفر بن سلیمان روایت کرده، و از او عبدالرزاق و عفان روایت کردهاند.
در مورد جعفر اقوال مختلفی هست، بعضی او را ضعیف و بعضی او را ثقه قرار دادهاند؛ ولی همه گفتهاند که او از اهل تشیع بوده است، و هر گاه راوی به بدعتی متهم باشد، و سپس حدیثی در راستای تقویت بدعتش روایت کند به حدیث او نگاه میشود که آیا کسی دیگر غیر از او که از اهل بدعت نیست این حدیث را روایت کرده است یا نه؟
ابن سعد در مورد او میگوید: (ثقه است و دارای ضعف میباشد، او از اهل تشیع بود).
احمد بن مقدام میگوید: (و جعفر منسوب به رافضی بودن است).
و عقیلی و ابن حبان روایت کردهاند که به او گفته شد: (به من خبر رسیده که تو به ابوبکر و عمر ناسزا میگویی، گفت: ناسزا نمیگویم، ولی تنفر از آنها تا جایی که دلت بخواهد دارم) [۵۰۴].
و مسلم فقط از او یک حدیث به صورت متابعت در مورد رفتن پیامبر به جنگ به همراه زنان روایت کرده است [۵۰۵].
و ذهبی برای او عذر آورده و گفته است که او دو همسایه به نامهای ابوبکر و عمر داشت که او را آزار میدادند؛ بنابراین، او به آنها ناسزا میگفت و میگوید که او راستگوست. و احادیثی به تنهایی روایت میکند که به خاطر آن به او اعتراض میشود، و در مورد استدلال از آن احادیث اختلاف شده است، و یکی از آن احادیث همین است [۵۰۶].
دوم: اینکه، ذهبی در شرح حال او گفته است که او این حدیث را روایت کرده است که: (پیامبر صوفات یافت و هیچکسی را به عنوان جانشین خود تعیین نکرد)، پس روایات او یکدیگر را تفسیر میکنند.
سوم: اینکه، او میگوید: (ولی هر مؤمنی بعد از من است) اگر ولی به امامت معنی شود پس علیسبعد از پیامبر صولی همه مؤمنان تا قیامت نیست، و بلکه ولایت او تا زمان مرگش میباشد، پس ولایت او بر دیگر نسلهای مسلمان کجاست؟
ولی اگر کلمه اینطور تفسیر شود که هر مؤمنی باید او را دوست داشته باشد، این ممکن است و هر مؤمنی بر برادر مؤمن خود حق دارد که باید او را دوست داشته باشد، و در اینجا سفارش و تأکیدی است بر حق علیس.
[۵۰۳] ترمذی (ح ۳۷۱۲). [۵۰۴] المیزان (۱/۴۰۷). [۵۰۵] مسلم (ح ۱۸۱۰). [۵۰۶] المیزان (۱/۴۱۰).