ضمیمه
به پاسخ گذشته، سخن خمینی را اضافه کردم تا موضع شما را در برابر آن بدانم، اما شما چیزی در این مورد ننوشتهاید، من میخواستم موضعتان را در برابر این سخن خطرناک بدانم، و این سخن خمینی را در اثنای بحث بر حسب نیاز ذکر کردهام.
در اینجا چیزی دیگر از سخنان او را اضافه میکنم که از سخنان او چنین بر میآید که خداوند تقیه میکند!!
خمینی میگوید:
(ما پس از آنکه روشن کردیم که امامت یکی از اصول مسلمۀ اسلام است، و در قرآن تا آن اندازه که باید بیان شود، شده است، و بیشتر از آنهم صلاح اسلام و مسلمانان نبوده...
ما در اوایل این گفتار ثابت کردیم که پیغمبر از اینکه امام را با اسم و رسم در قرآن ذکر کند میترسید که مبادا پس از خودش قرآن را دست بزنند یا اختلاف بین مسلمانها شدید شود و یکسره کار اسلام تمام شود، و اینجا گواهی از قرآن میاوریم که در اظهار امامت با اسم و رسم محافظه کاری میکرده و از منافقان ترس داشته، گواه از قرآن خدا: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾[المائدة: ۶۷] [۵۸۷].
این آیه به اعتراف اهل سنت و نقل آنها بطرق معتبره از ابی سعید و ابی رافع و ابی هریره و اتفاق شیعه روز غدیر خم دربارۀ تبلیغ امامت علی بن ابی طالب نازل شده) [۵۸۸].
خمینی تأکید میکند:
۱- امامت یکی از اصول دین اسلام است.
۲- قرآن تا حدودی به آن اشاره کرده است.
پس چگونه امامت یکی از اصول دین است، و ایمان جز با ایمان داشتن به اصل تحقق نمییابد، و با وجود این، فقط به آن اشاره میشود؟!
۳- چگونه از اصول دین است، اما بیان آنها به صلاح مسلمین نیست؟!
۴- چگونه پیامبر صاز پرداختن به قضیه امامت در قرآن خودداری کرد؟!
آیا قرآن سخن پیامبر صاست؟!
سپس خمینی میگوید که قرآن از ترس منافقین به صراحت امامت را بیان نکرد!! یعنی خداوند تقیه کرد و آن را نگفت!
این جملههای کوتاهی بودند که شما میبینید در آن به خداوند عزوجل و به پیامبرشصتوهین و بی ادبی شده است. و کسی که امام گفته میشود: بعید است که چنین سخنانی بگوید، و وقتی حالت امام این است حالت پیروان او چگونه است؟!
و بخشی دیگر از سخنان او را اضافه میکنیم او میگوید: (روشن و واضح است که اگر رسول خدا امر امامت را آن چنان که خدا دستور داده بود اجرا و اعلام میکرد و در این راه سعی و تلاش مینمود، این همه اختلافات در کشورهای اسلامی و جنگها و خونریزیها اتفاق نمیافتاد، و این همه اختلافات در دین خدا از اصول گرفته تا فروع به وجود نمیآمد) [۵۸۹].
خمینی در این سخنانش:
۱- پیامبر صرا متهم (به عدم تبلیغ رسالت و عدم سعی و تلاش برای نشر دین) میکند.
۲- و کلام سابق خود را نقض میکند که در آنجا گفت: (بیشتر از این اشاره به صلاح اسلام و مسلمین نبود) و در اینجا میگوید: (اگر پیامبر میرسانید...)
این است نتیجۀ باورها و عقاید فاسد
بار خدایا! تو را به خاطر نعمت هدایت سپاس میگوییم.
[۵۸۷] «ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده آن را به مردم برسان و اگر چنین نکنی پس رسالت او را نرساندهای و خداوند تو را از مردم حفاظت میکند». [۵۸۸] کشف الاسرار (ص ۱۲۹- ۱۳۰). [۵۸۹] کشف الاسرار ص ۱۵۵