گفتگویی آرام با دکتر محمد حسینی قزوینی شیعه اثنا عشری

فهرست کتاب

پرسش‌های اول ابو مهدی

پرسش‌های اول ابو مهدی

برادر محترم و پژوهشگر استاد دکتر احمد سعد حمدان سلام علیکم.

با تشکر بی دریغ از جنابعالی، و با سپاس بی پایان که در سایۀ مهمان‌نوازی و اخلاق نیکو مرا شرمندۀ خویش ساختید.

اینجانب از حضرت عالی نهایت استفاده را بردم و امیدوارم که این دیدارها ادامه یابد و آخرین دیدارم با شما نباشد.

در پایان پرسش‌هایی را از جناب عالی دارم که امیدوارم به آن پاسخ‌های مستدل و قانع کننده‌ای بدهید.

چه می‌فرمایید شما در مورد آنچه بخاری و دیگران روایت کرده‌اند که شماری از اصحاب در روز قیامت به جهنم می‌روند و پیامبر خدا می‌فرماید: (پروردگارا! اصحاب من! اصحاب من! گفته می‌شود: چه می‌دانی که بعد از تو چه کردند، آن‌ها بعد از وفات تو مرتد شدند و به عقب بازگشتند).

آیا مفهوم این روایات با مقوله اعتماد به صحابه و ثقه دانستن آن‌ها مخالف نیست؟

در مورد اینکه اصحاب یکدیگر را ناسزا گفته‌اند چه می‌گویید؟ این ناسزا گفتن ناسزا گوینده را فاسق قرار نمی‌دهد؟ آیا اجتهاد و اشتباه در آن که یک پاداش دارد مختص اصحاب است یا اینکه شامل دیگر فقها و اهل فتوا هم می‌شود؟ در مورد کارهایی که با یکی از صحابه شده و مشارکت‌هایی که در قتل او شده چه می‌گویید؟ آیا در مورد کسانی که در قتل یک صحابی مشارکت داشته‌اند گفته می‌شود که آن‌ها اجتهاد کرده و به خطا رفته‌اند و یک پاداش به آن‌ها می‌رسد یا اینکه چنین نیست؟

در روایات متعددی آمده که پیامبرصفرموده است: (فاطمه پاره تن من است، هرکس به او آزار برساند مرا آزار داده است)، و همچنین روایت شده که فاطمه با ابوبکر قطع رابطه کرد، و یا از او ناراحت شد، و تا وقتی که وفات نمود با ابوبکر حرف نزد. چنان که شما در سخنان خود به صراحت گفتید که فاطمه در حالی وفات یافت که از ابوبکر ناراحت بود؟ آیا این قضیه با فرموده الهی منافات ندارد که می‌فرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ[الأحزاب: ۵۷].

«کسانی که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند».

در روایات زیادی آمده است که پیامبر به هنگام وفاتش فرمود: (بیایید تا برایتان چیزی بنویسم که بعد از آن هرگز گمراه نخواهید شد. و عمر نگذاشت که پیامبر این کار را بکند و گفت: درد بر پیامبر غلبه یافته است و قرآن پیش شماست، کتاب خدا برای ما کافی است، طوری که پیامبر ناراحت شد و فرمود: از پیش من بلند شوید).

آیا عمر مصالح و منافع امت را بهتر از پیامبر می‌دانست؟ و آیا پیامبر نمی‌داند که قرآن برای مردم کفایت می‌کند؟ و آیا این با فرمودۀ الهی منافات ندارد که می‌فرماید: ﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى٣ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى٤[النجم: ۳-۴].

پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید و آن جز وحی که وحی می‌شود چیزی دیگر نیست.

و از جناب عالی شنیدم که گفتید که گفته الهی که: ﴿وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ[النور: ۲۶]. «زنان پاکیزه از آن مردان پاکیزه هستند».

بر این دلالت می‌کند که عایشه همسر پیامبر پاک بوده است چون پیامبر از پاکان بوده است جناب عالی در توجیه این آیه چه می‌فرمایید؟

که خداوند می‌فرماید: ﴿ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ١٠[التحريم: ۱۰].

«خداوند از میان کافران زن نوح و زن لوط را مثل زده است. آنان در حبالۀ نکاح دو تن از بندگان خوب ما بودند و به آن دو خیانت کردند و آن دو نتوانستند در پیشگاه الهی کمترین کاری برای ایشان بکنند و گفته شد: به دوزخ در آئید همراه با همه کسانی که بدان در می‌آیند».

آیا نوح پیامبر و لوط پاک نبودند؟

و شما در میان سخنان خود اشاره کردید که من معتقدم نود درصد آنچه در کافی از امام صادق روایت شده دروغ می‌باشند. این سخن شما را چگونه می‌توان با آنچه ذهبی گفته است تطبیق داد، ذهبی می‌گوید: اگر حدیث این راویان شیعه رد شود تعداد زیادی از احادیث نبوی از دست خواهند رفت و این فساد آشکاری است. (میزان الاعتدال ۱/۵۶، سیر اعلام النبلاء ۱/۵۹ تهذیب الکمال ۲).

سپاسگذاریم اگر سخن تان مستدل با دلایل قاطع و قانع کننده باشد.

ابو مهدی محمد حسینی قزوینی

(این نامه ایشان بدون کوچکترین تغییر است).