حدیث چهارم: حدیث ثقلین
پیامبر صدر حجة الوداع سخنرانی کرد و گفت: (من در میان شما دو چیز مهم میگذارم، یکی کتاب خدا که سرشار از نور و هدایت است، پس به کتاب خدا چنگ بزنید. آنگاه به تمسک به کتاب خدا تشویق کرد، سپس فرمود: و اهل بیت من، در مورد رفتار با اهل بیت من خدا را مد نظر داشته باشید... در مورد رفتار با اهل بیتم خدا را مد نظر داشته باشید... در مورد رفتار با اهل بیتم خدا را مراعات کنید) [۴۹۹].
صحیحترین طرق حدیث ثقلین و صحیحترین کلمات آن همین است که ذکر شد.
می گویم: پاسخ آن به چندین جهت:
اول: اینکه این حدیث با کلمات دیگری هم روایت شده است که یا طرق آن ضعیف است، و یا اینکه به سطح روایت صحیح نمیرسد و شاذ میباشد.
هرگاه حدیثی که پیامبر صآن را در یک جایی بیان کرده است، و سپس با کلمات متعددی روایت شده باید کلماتی از آن ترجیح داده شوند؛ چون قطعاً پیامبرصهمه آن کلمات را نگفته است، بلکه فقط یکی از آنها را گفته است. بنابراین، در این صورت صحیحترین طرق مقدم میگردد.
دوم: اینکه، پیامبر صبه پیروی و اطاعت از قرآن و تمسک به آن وصیت نموده است، و این دلیلی است بر اینکه فهمیدن کتاب خدا و عمل کردن به آن نیازی به واسطه یا وصایت ندارند، چون اگر نیاز میبود پیامبر صما را به اطاعت مستقیم از قرآن توصیه نمیکرد و میگفت: از یادگرفتن قرآن بدون وصی من پرهیز کنید، و آن تفسیری که وصی میکند بگیرید!
و پیامبر صکتاب خدا را ستود و فرمود: (سرشار از نور و هدایت است). وقتی قرآن سر تا پا نور و هدایت است، پس چه نیازی به وصی است؟!
سوم: وقتی پیامبر صقرآن را نام برد ما را به اطاعت از آن امر نمود، و وقتی اهل بیت خود را ذکر کرد ما را به رعایت کردن و دادن حقوق آنها فرمان داد، و این روشنترین دلیلی است بر اینکه آنها امام نیستند، و امامت در دیگران خواهد بود. چون اگر آنها امام میبودند مسلمین را به آن وصیت مینمود؛ چون وصیت برای کسی میشود که قدرت داشته باشد نه کسی که ضعیف و ناتوان باشد.
پس چنین به نظر میآید - والله اعلم- که خداوند ایشان صرا از آنچه برای اهل بیت او اتفاق میافتد با خبر کرد، و او به مسلمین تذکر داد که وقتی حاکم قرار میگیرند حقوق اهل بیت را رعایت کنند.
[۴۹۹] صحیح مسلم (۶۱۷۸).