گفتگویی آرام با دکتر محمد حسینی قزوینی شیعه اثنا عشری

فهرست کتاب

حدیث نهم: «حدیث تبلیغ سورۀ برائت در حج».

حدیث نهم: «حدیث تبلیغ سورۀ برائت در حج».

از ابوسعید یا ابوهریرهسروایت شده که گفت: (پیامبر صابوبکر را به عنوان امیر حج فرستاد، و وقتی او به ضجنان - نزدیک مکه- رسید، صدای شتر علی را شنید، آن را شناخت و پیش او آمد و گفت: کار من چیست؟ گفت: خیر و خوبی است. پیامبر صمرا با برائت فرستاده است.

وقتی برگشتیم ابوبکر نزد پیامبر صرفت و گفت: ای رسول خدا! برای من چه هست؟ گفت: خیر و خوبی است، تو یار غار من هستی، اما از من غیر خودم یا مردی از خودم - یعنی علی- کسی دیگر نمی‌تواند چیزی به اطلاع برساند) [۵۱۱].

این حدیث تبلیغ است که از چند طرق و با کلمات مختلفی روایت شده است.

پاسخ:

اول: اینکه، این حدیث از طرق مختلفی روایت شده، و همه طرق آن دارای ضعف می‌باشند. و در این اسناد، ابوربیعه زید بن عوف هست که ابن حجر در مورد او می‌گوید: (او را ترک کرده‌اند). و فلاس می‌گوید: (متروک است). و دارقطنی می‌گوید: (ضعیف است) [۵۱۲].

دوم: این حدیث دلالتی بر امامت ندارد، و بلکه عادت عرب‌ها بر این بود که پیمان‌ها و عهدها را فقط کسی لغو می‌کرد که آن را بسته بود و یا کسی از خانواده‌اش به الغای آن اقدام می‌نمود.

مؤلف (ذخائرالعقبی) بعد از ذکر این حدیث می‌گوید: (و این تبلیغ و رساندن مختص همین واقعه است، چون عرب‌ها عادت بر این داشتند که پیمان‌هایی که می‌بستند را فقط کسی لغو می‌کرد که آن را بسته بود، و یا فردی از قبیله‌اش آن را ملغى می‌نمود). سپس به این اشاره کرده که منظور از این عموم تبلیغ نیست که دین را هم شامل شود، تا اینکه می‌گوید: (و دلیلش این است که رسانیدن و تبلیغ فرمان‌های پیامبر صمختص و ویژۀ اهل بیت او نیست، چون فرستاده‌های پیامبرصهمواره به اطراف و اکناف دنیا می‌رفتند، و پیام آنحضرت را می‌رساندند، و احکام و وقائع را می‌آموختند و به دیگران می‌رسانیدند) [۵۱۳].

و ابن حجر نیز چنین گفته است [۵۱۴].

سوم: در روایت صحیح ثابت است که علی جانشین ابوبکر در امارت حج نگردید، و فقط کار او اطلاع دادن به مشرکین به پایان رسیدن پیمان بود.

بخاری از ابوهریرهسروایت می‌کند که گفت: (ابوبکر صدیقسدر مراسم حج که پیامبر صاو را در آن امیر قرار داده بود در روز عید قربان مرا به همراه گروهی میان مردم فرستاد که اعلام کنیم که بعد از امسال هیچ مشرکی حق ندارد به حج بیاید، و هیچ فرد لختی حق طواف ندارد) [۵۱۵].

حدیث به صراحت می‌گوید که امیر آن حج ابوبکرسبوده است.

و در حدیثی که شما ذکر کرده‌اید آمده است که علیسنگفته که به عنوان امیر حج آمده است، و بلکه گفت که فقط آمده است تا برساند که پیمانی که با مشرکین بسته شده بود لغو است، و گفت: (پیامبر خدا صمرا با سورۀ برائت فرستاده است)، پس او فرستاده شده بود تا سورۀ برائت را که شامل نقض پیمآن‌هاست به مردم برساند، و به عنوان امیر فرستاده نشده است.

سپس در حدیث بیان شده است که ابوبکر تا پایان مراسم حج امیر بود.

و در حدیث آمده که وقتی ابوبکر از حج برگشت، پیامبر صرا در مورد علت فرستادن علی پرسید، و پیامبر صدر پاسخ او گفت: (از طرف من باید خودم یا مردی از خودم - یعنی علی- باید برساند)، پس پیامبر صتوضیح داد که علی را فرستاده است تا لغو پیمانی را که با مشرکین بسته شده بود اعلام کند، چون لغو پیمان را باید کسی اعلام کند که آن را بسته است، یا فردی از خویشاوندانش ملغى بودن آن را اعلام کند، و نگفت که او را به عنوان امیر فرستاده است.

[۵۱۱] ابن حبان (۶۶۴۴) به ترتیب الإحسان. [۵۱۲] لسان المیزان (۲/۵۰۶). [۵۱۳] ذخائرالعقبی (ص ۱۲۹). [۵۱۴] فتح الباری (۸/ ۳۱۸- ۳۱۹). [۵۱۵] بخاری (۴۲۵۷).