مقایسه بحثهای آغازین دو کتاب
بخاری کتابش را با بیان شروع اسلام و با استدلال از کتاب خداأو سخن پیامبرشصآغاز کرده است، و کلینی کتابش را با روایاتی نه از پیامبر و بلکه از دیگران شروع کرده است، و میبایست او کتابش را با کلام خدا یا کلام پیامبرصشروع میکرد.
سپس کافی میگوید که آدم مورد خطاب قرار گرفت و اختیار داده شد که یکی از عقل و دین و حیا را انتخاب کند.
میگویم: وقتی آدم÷مورد خطاب قرار گرفت آیا عقل داشت یا نه؟!
اگر عقل داشت پس چطور از او خواسته شد که عقل یا چیزهای دیگر را انتخاب کند؟!
و اگر عقل نداشته است، کسی که عقل ندارد چگونه مورد خطاب قرار میگیرد؟ قبل از پایین آمدن جبرئیل تا چه مدت زمانی آدم بدون عقل و حیا و دین به سر برده است؟!! چگونه خداوند از آدم میخواهد که یکی از چیزهایی را انتخاب کند که از هیچ یک نمیتوان بینیاز بود؟!
آیا انسان میتواند از حیا بینیاز باشد؟!
و آیا انسان میتواند از دین بینیاز باشد؟!
آیا خداوند نمیخواهد که انسان هم عقل و هم دین و هم حیا داشته باشد؟!
بار خدایا! تو پاک و منزهی، این بهتان بزرگی است!!
و ابو جعفر را چه کسی از این با خبر کرده است؟!
آیا از غیب برای او وحی میآید؟!
ما معتقدیم که ابوجعفر بسی پرهیزگارتر از آن است که چیزهایی را به خدا نسبت دهد که نمیداند، و بر این باوریم که این از روایات دروغین است که به او نسبت داده شده است.
بخاری دو هزار حدیث مختلف روایت کرده و همه احادیث تکراری و غیر تکراری آن به هفت هزار حدیث میرسد که همه صحیح هستند به جز احادیثی که علما آن را مورد انتقاد قرار دادهاند. تعداد احادیث مورد انتقاد از انگشتان دست بیشتر نیستند.
و کلینی بیش از شانزده هزار حدیث روایت کرده است که علمای شیعه دو سوم آن یعنی نزدیک به نُه هزار حدیث آن را ضعیف قرار دادهاند، و اگر براساس ضوابط اهل سنت احادیث کلینی مورد ارزیابی قرار بگیرند شاید این کتاب کاملاً از بین برود یا اندکی از آن بماند.
پس بعد از این، نظر شما در مورد این دو کتاب چیست؟!!