دفاع اهل بیت از خلفای راشدین
یحیی بن سعید میگوید: گروهی از مردم عراق نزد علی بن حسن آمدند و در مورد حضرت ابوبکر و عمر و عثمانشحرفهایی گفتند هنگامی که سخنانشان به پایان رسید علی بن حسن فرمود: گواهی میدهم که شما مصداق این آیه نیستید: ﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾[الحشر: ۱۰]. «کسانی که پس از مهاجرین و انصار بدنیا میآیند، میگویند: پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان اوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز. و کینهای نسبت به مومنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رافت و رحمت فراوانی هستی».
مولای جابر جعفی میگوید: ابو جعفر محمد بن علی موقع خداحافظی به من گفت: این پیام مرا به اهل کوفه برسان که من از کسی که از ابوبکر و عمرببیزاری بجوید، بیزارم.
محمد بن اسحاق از ابو جعفر محمد بن علی نقل میکند که ایشان فرمود: کسی که فضل و مرتبه ابوبکر و عمربرا نداند نسبت به سنت پیامبرججاهل است.
ای که هســتی محب آل عـــلی
مـــؤمن کــــاملی و بیبدلی
ره سنّی
[۱۳]گزین که مذهب ماست
ورنـه گم گشتهای و در خللی
رافضی کیست؟ دشمن بوبکـــر
خارجی کیست؟ دشمــن علی
هر که او، هر چهار دارد دوست
أمّت پـاک مذهب است و ولی
دوست دار صـــحابهام به تمام
ج یار ســـــنّی و خصـم معتزلی
مذهب جـــامع از خـــدا دارم
این هدایت بـــــود مـرا أزلی
نعمت اللّهم و زآل رســــــول
چـاکر خواجهام خفی و جـلی
(کلیات أشعار شاه نعمت الله ولی ـ به سعی دکتر جواد نور بخش ـ انتشارات خانقاه نعمت اللهی سال ۶۷ ـ چاپ سوم ـ شماره غزل ۱۴۹۹صفحه ۶۸۸، ۶۸۹ است).
دکتر شریعتی رژیم سیاسی و اجتماعی ابوبکر و عمر را از بهترین رژیمهایی که در طول تاریخ به وجود آمده معرّفی کرده است. وی در مورد شخصیت ابوبکر مینویسد: «او نخستین گرونده به پیغمبر از خارج خانه پیغمبر است. پدر همسر او، یار غار او و از نزدیکترین یاران اوست. او هنگامی اسلام خود را آشکار کرد که جز شکنجه و مرگ و تبعید و تنهایی و شکست انتظاری نداشت. هنگامی به پیامبر گروید که حتّی در خانوادهاش هنوز جز شخص علی که کودکی ده ساله بود، کسی به او دست بیعت نداده بود. او در مکه سرمایهداری مرفّه بود و به خاطر ایمان به دعوت پیامبر، دست از زندگی و ثروتش شست و در مدینه همچون کارگری فقیر برای یهودیان کار میکرد. پیغمبر تنها او را برای هجرت خطرناکش از مکه انتخاب کرد. در دوران خلافتش هم کمترین تغییری نکرد و حتّی با همه سنگینی بار مسئولیت خلافت، عملگی میکرد تا نان بخورد و معتقد بود که خلافت، انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر است و حق ندارد از بیت المال مردم حقوقی بردارد. و چون قانعش کردند که مدّتی را که برای زندگیت کار شخصی میکنی، به کار مردم بپرداز و در ازای آن مزدی را که از کارفرمایت میگرفتی، از بیت المال برگیر، با این همه هنگام مرگ وصیت کرد مجموعه حقوقی را که برداشته، حساب کنند و با فروش زره و مرکبش آنرا به بیت المال پس دهند».
در دایرة المعارف تشیع آمده است: «سوابق ابوبکر در صحبت رسول الله و خدمات او به اسلام قابل انکار نیست. او یار غار و تنها ملازم و همسفر پیامبرجدر هجرت از مکه به مدینه بود. نامش در صدر فهرست مهاجران ثبت است و هجرت به مدینه که سرفصل تاریخ سیاسی اسلام است، از خانه او آغاز گردید. بعد از اعضای خانواده رسول الله، او نخستین کسی بود که اسلام آورد و منشی و خزانه دار و کارگزار و رفیق و مشاور پیغمبر بود و امام صادق که مادرش امّ فروه نواده محمّد و عبدالرّحمن پسران ابوبکر بود، میفرمود: «من از دو سو نواده ابوبکرم». از این روست که علاّمه امینی در الغدیر گفته است: نشناختن حقّ ابوبکر از جنایات فاحش به شمار مرود».
علاّمه امینی با همه اجحافی که در مواضع بسیار در حقّ ابوبکر روا داشته، در یک مورد اعتراف میکند: «جنایتی بزرگ است که بخواهیم حقّ یار غار پیامبر و تنها کسی را که از نخستین دسته مهاجران با او همراه بود، نادیده بگیریم. ما باید او را بزرگ بداریم و هنگام داوری درباره وی از عدالت به یک سو نشویم و از روی عاطفه قضاوت نکنیم».
و بالاخره سید شرف الدّین موسوی عالم بزرگ شیعی لبنان میگوید: «ابوبکر و عمر فضایلی داشتند که هیچکس انکار نمیتواند کرد، مگر یک معاند و حق کش. و خدا را سپاس که ما معاند و حق کش نیستیم».
[۱۳] البته مجددا متذکر میشوم من از کسی نمیخواهم شیعه یا سنی شود بلکه عاقل باشید و نگذارید دیگران از جهالت شما سوء استفاده کنند.