خواص
علمای شیعه به تازگی مسالهای را مطرح کردها ند تحت عنوان خواص و میخواهند بگویند مردم مدینه تحت تاثیر حضرت عمرسو حضرت ابوبکرسکه از خواص بودهاند حق علی را ندیده گرفتند! جواب:
- اگر طبق متون تندروی شیعه شخصیت حضرت عمرسو حضرت ابوبکرسرا بررسی کنیم این دو نفر نه تنها از خواص نبودهاند بلکه هیچ جایگاهی در هیج جای اسلام، نداشتهاند. کسانی که مرتب مورد لعن و سرزنش پیامبرجو قرآن و...(البته به زعم شیعه) قرار گرفته!!! چگونه خواص شدهاند؟ و از این دو نفر که بگذریم آیا مردم، تابع دو نفر از خواص بودند؟ یا اینکه پیرو تمام خواص و اگر پیرو تمام خواص، چگونه تمام خواص یک شبه بد و گمراه شدند؟ زیرا اصولاً گذشت زمان و همنشینی با ناپاکان موجب گمراهی انسان میشود. آن هم در مورد انسانهایی که مستعد بد شدن هستند نه کسانی که ۲۳ سال قبل در محیط فاسد و جاهلی دعوت پیامبرجرا لبیک گفتند! و براستی چه کسی آنها را خواص کرد و موجبات خواص شدن آنها را فراهم کرد؟ تا مردم در آینده فریب بخورند و گمراه شوند. نعوذبالله آیا این شخص، کسی جز نبی اکرم بود که مرتب و به مدت ۲۳ سال به صورت شبانه روزی با این افراد نشست و برخاست میکرد؟!!! به آنها دختر میداد و دختران آنها را به زنی میگرفت؟ اجازه میداد همراه او در سفر و حضر و در جنگ و صلح باشند و علمدار جنگ (تبوک) و امیر حجاج شوند؟ و اجازه داشته باشند مرتب در راه اسلام پول خرج کنند؟ پس آیا پایه گذار اصلی خط انحراف و بنیان گذار و موجب اصلی چنین اتفاقی نعوذبالله نبی اکرم بودند؟ یا همۀ اینها زاییدۀ توهمات و ذهن مالیخولیایی غالیان و موالی ایرانی ساکن کوفه و روافض و مفوضه است که از دل تاریخ به کتابهای سنی و شیعه راه یافته ولی فقط در فرهنگ شیعه توانسته رشد و نمو کند؟
- این بحث به عبارت سادهتر این میشود که: مردم، مانند گوسفند هستند و به بالاتریهای خود نگاه میکنند. ما از زبان ابوسفیان در تاریخ میشنویم که حضرت ابوبکرس، کمترین قبیله قریش بوده از نظر ثروت نیز تمام دارایی خود را در راه اسلام خرج کرده بود حضرت عمرسنیز نه ثروت چندانی داشته نه از قبیله مهمی بوده و نه با آن اخلاق تند و تیزش، محبوبیتی در بین مردم داشته است. پس آنها چگونه خواص شدند. مگر اینکه بگوییم واقعا از نظر دین و ایمان و یا اخلاص و کاردانی و اعتقاد برتر بودهاند که جای بحثی باقی نمیماند. اگر هم قبول کنیم از دید سایرین آنها خواص بودند آیا خواص منحصر میشدهاند به حضرت عمرسو حضرت ابوبکرس؟ و حتی اگر این تز را هم درست بدانیم باز این سئوال پیش میآید که گناه این دو نفر چه بوده است؟
- چرا، در ابتدای بعثت پیامبر اکرم، اول مردم فقیر و بدون مسئولیت و یا سمت به پیامبرجایمان میآوردند و سپس روسای قبایل و اشراف و خواص؟ (اگر مردم تابع خواصند؟).
- اگر مردم تابع خواصند به عنوان مثال در تاریخ میخوانیم که انصار در سقیفه دور سعد ابن عباده جمع شده و میخواستند او را به خلافت بر گزینند و به حضرت عمرسو حضرت ابوبکرسخبر میرسد و آنها خود را با عجله به آنجا میرسانند. چگونه است که این دو نفر خواص، خودشان از ماجرا بیخبر بوده و برای همین با عجله، خودرا به جمع عوام!!! میرسانند؟!!! و علل این تضاد سلیقۀ عمومی در پیروی از خواص مختلف چیست [۱۹۰]؟
- پس از فوت پیامبرج، هر یک از افراد مهاجر و انصار برای خودش در درک آیات قرآن و از حفظ بودن آیات و احادیث پیامبرجو حتی مشاهدۀ عملی روش پیامبرج، یک خواص بوده و در حقیقت بیشتر مردم، خواص و حافظ و عامل به قرآن و.. بودهاند پس اینها دنباله رو کدامین خواص شدند؟
- عباس، طلحه، زبیر، سلمان، مقداد، ابوسفیان و ۲۵۰ نفر دیگر از ساکنین مدینه طرفدار انتخاب حضرت علی÷بودهاند [۱۹۱](کاری به نیات آنها نداریم) آیا اینها خواص نبودند که مردم دنباله رو آنها شوند؟
- چرا خداوند در قرآن میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ﴾[الرعد: ۱۱]. «همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه آنها خودشان خودشان را تغییر دهند».و چرا نمیفرماید خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خواص آنها تغییر کنند. البته در آیاتی از قرآن از قول دوزخیان میخوانیم که ما سران و بزرگانمان را پیروی کردیم پس گمراه شدیم. ولی در جایی دیگر از قول همین سران، پاسخ میشنویم که خدایا اینها خودشان چون گمراه بودند پیروی ما را کردند و ما هم خودمان گمراه بودیم...
- اگر دو نفر، برای رییس جمهوری کاندید شوند، یکی لایقتر باشد ولی دیگری انتخاب شود آیا اولی باید از دست دومی دلگیر شود؟ یا طرفدارانشان با هم نبرد کنند؟ البته حضرت علی÷اصلاً در صحنه سقیفه غایب بودند ولی برای فرهنگ عرب، شرط مسن بودن و سالخوردگی یک شرط اساسی بوده ما هیچ رییس قبیلهای را در تاریخ عرب نمیبینیم که جوان بوده باشد چه برسد به رییس تمام قبایل، یعنی خلیفه! (از این نکته که افراد زیاد و سرشناسی توسط حضرت علی از قبایل مهم کشته شدهاند میگذریم).
- اگر بحث خواص طبق استدلال برادران شیعه درست باشد: ما میدانیم که اولین یا دومین مرد بالغی که به پیامبرجایمان آورد حضرت ابوبکر بود. و میدانیم قریش در بیشتر کارها با حضرت ابوبکر مشورت میکرده و او را قبول داشته و دقیقا به همین علت به محض اسلام حضرت ابوبکر پنج نفر از افراد متنفذ به اسلام در میآیند. افرادی که اسلام آنها در آن لحظات بسیار موثر بوده. سپس حضرت ابوبکر بردههایی که اسلام میآورند را از مال خود خریده و در راه خدا آزاد میکرده (مانند بلال) در مکه قرآن را با لحن خوشی میخوانده و مردم دور خانه او جمع شده و اینگونه خشم کافرین را بر میانگیخته. تنها کسی بوده که همراه پیامبرجدر آن لحظات مخاطره آمیز به مدینه هجرت میکند و... پس اگر بحث خواص درست باشد حضرت ابوبکر و حضرت عمر با اسلام آوردن و مسلمان شدنشان در آن شرایط دشوار باعث تقویت اسلام و مسلمان شدن بقیۀ عوام شدند. پس چرا شما همیشه نیمه خالی لیوان را میبینید؟
- این چه خواصی (و دیگران دنباله رو و پیرو آنها) بودهاند (منظور حضرت عمر و حضرت ابوبکر) که هیچکس آنها را لایق خبر کردن از اجتماع سقیفه ندانسته و آنها به طور اتفاقی متوجه اجتماع سقیفه میشوند؟!!! و صدها سئوال بیپاسخ دیگر...
[۱۹۰] و به تبع آن علت اینهمه تضاد و تناقض در آراء و افکار شیعه؟ [۱۹۱] طبق نوشته شیخ شرف الدین در کتاب الفصول الـمهمة.