تغییر ماهیت کلمات در پالایشگاه تشیع صفوی
وقتی در اصفهان پا در میدان نقش جهان، میگذاری با یک مثلث روبرو میشوی. مثلث زر و زور و تزویر. بازار: زر. عالی قاپو: زور. مسجد: تزویر. دقیقاً در این مثلث بود که طرح تشیع صفوی توسط روحانی صفوی ریخته شد. از مفاد اصلی این طرح، تبدیل و مسخ روح کلمات اسلامی بود. که روش آن به قرار زیر است:
نشاندن استثناء در جایگاه اصل
شفاعت به جای ایمان و عمل صالح
ادعا به جای عمل
سفارش پیامبر به علی و تبدیل وصایت به اصل خلافت!
تقیه به جای صراحت و حقیقت گویی.
مصلحت: حکام فعلی شیعه آنچه را به نام مصلحت انجام میدهند در تحلیل حکومت حضرت عمرسبه نام بدعت مطرح میکنند و این یعنی بازی با کلمات.
تحریف کلمه در جایگاه غیر اصلی خود:
مولی که بیشتر به معنای دوست و همنشین یا بنده آزاد شده است به: امامت و خلافت منصوص!!!.
ولایت با فتح و تبدیل به ولایت با کسر.
تشدید معنای کلمه:
که ریشه تاریخی در غلو غالیان دارد.
مولی: ولی امر –خلیفه- ولایت بر کل کائنات (این یعنی: شرک خالص)
غنمتم در آیه خمس که شمول خمس را فقط به غنایم میداند به: استفتم یعنی کلیه منافع سالیانه.
انتقاد از خلفاء توسط حضرت علی: سب و لعن خلفاء.
مقام وصایت به: امامت و در ادامه: مقام امامت بالاتر از نبوت.
تخفیف و تخصیص بار معنایی کلمات:
شهادت به: عزا و مرگ سیاه
امر به معروف و نهی از منکر: فقط تذکر حفظ حجاب زنان!.
بسیاری از پاسخهای محققین شیعه (مانند تقیه و مصلح و علم غیب و...) درست است ولی در اینجا چند مساله مطرح است:
۱- این کلمات روی کاغذ و در اصطلاح تئوریک و در معنا و جایگاه اصلی و واقعی خود درست است ولی آیا تفکر و بازتاب آن در فرهنگ شیعه بر همین منوال است؟ یعنی آیا یک نفر شیعه عادی مسجدی همین برداشت را از شفاعت دارد که آقایان نویسنده دارند؟
۲- ما میدانیم این موارد اصولا جزو استثنائات هستند و اصل چیز دیگری است ولی آیا در فرهنگ عوام شیعه به صورت یک اصل کلی در نیامدهاند. مانند جمع بین نماز ظهر و عصر؟
۳- آیا با جمع بندی به این نتیجه نمیرسیم که معانی اصلی بسیاری از این کلمات تحریف و تشدید شده است. مانند کلمه مولی که معنای دوست میدهد ولی تبدیل به معنای خلیفه و پس از آن ولایت بر آسمانها و زمین و کل کائنات شده است؟! و موجب به حاشیه رفتن اصل. مانند شفاعت که میتواند براحتی موجب به حاشیه رفتن ایمان و عمل صالح شود. یا مفاتیح که موجب به حاشیه رفتن قرآن و تکیه که موجب به حاشیه رفتن مسجد میشود. و کل رفتار و شعائر آقایان که موجب به حاشیه رفتن اصل اصیل،توحید شده است؟