آلفوس - پاسخ عقلی به دروغهای تاریخی در فرهنگ شیعه - جلد دوم

فهرست کتاب

محب واقعی اهل بیت کیست؟

محب واقعی اهل بیت کیست؟

کسی که کینه توزی می‌کند یا آنکه مطابق آیات قرآن، سایر مسلمین را برادر دینی خود می‌داند؟

عالمی که سنی‌ها را جهنمی می‌داند یا مفتی که به پیروان مذهب شیعه احترام می‌گذارد [۲۰۷]؟

کسیکه دروغ‌های تاریخی را به هم می‌بافد؟ یا آنکه همه تاریخ را پیش رو دارد؟

کسی که نمازش را به موقع و در پنج وقت می‌خواند یا آنکه هر وقت شد نماز می‌خواند آن هم با بی‌حالی و کسالت؟

کسی که سر هموطنش کلاه نمی‌گذارد یا آنکه مرتب در صدد کلاهبرداری است؟

کسی که دروغ و دنیا پرستی جزء فرهنگ اوست یا آنکه صداقت، ملاک کارش است؟

کسی که اهل بیت پیامبرجرا پس از معرفت دوست دارد یا آنکه حتی یک حدیث هم از اهل بیتی که اینهمه سنگ آنها را به سینه می‌زند بلد نیست؟ (عمل که جای خود دارد!)

کسی که خدا هدف اصلی اوست یا آنکه گرفتار حب بدون معرفت قبور اهل بیت است؟

کسی که اهل بیت را به خاطر فرمان خدا دوست دارد یا آنکه اهل بیت را برای شفای بیمارش یا بیمه جسمش یا گره گشاییهای مادیش می‌خواهد؟

کسی‌که حب اهل بیت را برای رسیدن به خدا می‌خواهد یا آنکه گرفتار کینه توزی‌های بیهوده با حضرت عمرس‌ و حضرت ابوبکرسشده است؟ و حب اهل بیت را برای پاک شدن گناهانش می‌خواهد؟

کسی که سنگ اهل بیت را به سینه نمی‌زند و برایشان عزاداری نمی‌کند ولی طبق دستورات آنها عمل می‌کند یا کسی که با یکسری نمایشهای طوطی وار تقلیدی می‌خواهد سر خدا کلاه بگذارد؟

کسی که فکر می‌کند گریه بدون تغییر، موجب یکسری تغییرات شیمیایی و پاک شدن گناهانش می‌شود و یا آنکه اصلا گرد گناه نمی‌گردد؟

آنکه زندگان و کمک و محبت به اطرافیان را فراموش کرده و به جای آن،فقط ادعای دوستی اهل بیت را دارد یا آنکه زندگان و اطرافیانش را در می‌یابد و هیچ ادعایی هم ندارد؟

آنکه همیشه ناراحت گذشته است و افسوس اسلام را می‌خورد ولی در تاریخ! یا آنکه نگران وضعیت فعلی و آینده اسلام است؟

آنکه همیشه سرگرم مخلوق است؟ یا آنکه توجهش به خالق است؟

آنکه مفاتیح را بیشتر می‌خواند؟ یا آنکه به قرآن، بیشتر عمل می‌کند؟

آنکه در جهل و تعصب غوطه ور است؟ یا آنکه با بینش قرآنی و حق طلبانه به مسایل می‌نگرد؟

آنکه همیشه شنونده است و فقط می‌شنود و برایش و به جایش انتخاب می‌کنند؟ یا آنکه خواننده است و فقط فکر می‌کند و خودش انتخاب می‌کند؟

و در یک کلام: آنکه انسان است و طریق انسانیت می‌پوید، یا آنکه حیوان شده و دنبال جاهلان می‌دود؟

تشیع صفوی با نوع تفکر و اعتقاداتش عزت نفس را از انسان می‌گیرد. به ناچار کسی که عزت نفس ندارد خود را حقیر حس می‌کند و مرتکب گناه می‌شود و یا در این جهان پر آشوب احساس پوچی و حقارت می‌کند. تشیع صفوی معتقد است تمامی کائنات فقط برای چند نفر خلق شد و آن چند نفر نیز برای یک نفر! ولی تشیع علوی می‌گوید:

﴿إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٞ ١٣[الحجرات: ۱۳]. همانا گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست. و این با عقیده بالا بسیار متفاوت است طبق این عقیده همه انسان‌ها در نزد خداوند به میزان تقوایشان می‌توانند دارای ارزش باشند. نه اینکه همه برای چند نفر و آن چند نفر هم برای یک نفر!.

تشیع علوی انسان را مسجود ملائکه می‌داند. خطاب خداوند به تمام نفوس مطمئنه این است: ﴿ٱرۡجِعِيٓ إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةٗ مَّرۡضِيَّةٗ ٢٨[الفجر: ۲۸]. و هدف از خلقت عبادت و شناخت خداوند است و دوری از شرک و بت پرستی و انسان پرستی، نه گرفتار عشق‌های زمینی شدن! هدف خلقت درک وحدانیت خداوند است. خدایی که زیباست و گنجی پنهان که انسان را آفرید تا او را پیدا کند (حدیث قدسی: کنت کنزا مخفیا) و در جهان خلقت، بالاتر از انسان نیز وجود دارد: و ﴿وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِيلٗا٧٠[الإسراء: ۷۰]. و انسان را برتری دادیم به بسیاری از آفریدگان خود و نمی‌گوید بر همه آفریدگان، پس معلوم می‌شود بالاتر از انسان نیز در جهان وجود دارد پس چگونه می‌شود هدف از خلقت یک نفر انسان باشد؟ وقتی که بالاتر از نوع بشر هم وجود دارد؟ یا طبق افسانه‌های بحارالانوارمی گویید: آنها از سرشت و جنس بشر نبودند! پس در سختی‌هایی که تحمل کردند و مراتبی که پیمودند هنری نیست. اگر نیرو و استعداد فوق بشری در کار است ما هم آماده هر گونه فداکاری هستیم! ولی عجیب است که خداوند نعوذ بالله متوجه این موضوع نشده و به پیامبر اکرمجگفته: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ[الکهف: ۱۱۰]. «بگو من هم بشری مانند شما هستم».عجیب است چرا خدا توضیح واضحات داده مگر اعراب نمی‌دانستند پیامبر بشر است؟ آری خداوند برای انسانهای آینده گفته زیرا او از حماقت نوع بشر مطلع بوده.

[۲۰۷] مثل علمای اهل سنت ساکن ایران که برادران تشیع خود احترام خاصی قائل هستند هر چند که هر از چند گاهی مورد ظلم حکومت شیعی قرار گرفته و میگیرند و نقل قولهایی که از علمای سنی دیگر کشورها مثل عربستان در مورد تکفیر شیعیان و فتوای قتل آنها ذکر می‌شود دروغ بوده و بافته خبرگزاریهای شیعیان در داخل و خارج می‌باشد همانطور که سایت بازتاب از قول وزیر فرهنگ و ارشاد عربستان سعودی نوشته بودند که ایشان تحقیق کردند و با هیئت افتای عربستان وبا دیگر علمای بزرگ عربستان تماس برقرار کردند و گفتند ما از چنین فتوایی خبر نداریم!! و در نهایت بعد از تحقیقات مشخص شد که شبکه فرات شیعی این خبر را منتشر کرده‌اند و دیگر خبرگزاریهای شیعه هم به تقلید از این شبکه به بزرگ نمایی موضوع پرداختند!! بله درست است علمای عربستان و دیگر نقاط جهان فتوای باطل بودن مذهب شیعه و انکار قبر پرستی آنها داده‌اند و می‌دهند ولی با دلیل و مدرک از قرآن. (مصحح)