انگیزه مخالفت با نص الهی!
این سئوال در طول ۱۴۰۰ سال برای اکثر محققین شیعه و سنی پیش آمده و هر یک به نحوی در صدد یافتن پاسخی برای آن بودهاند. براستی اصحاب پیامبرجپس از آنهمه ایثار و از جان گذشتگی به چه انگیزهای فرمان الهی و سفارش پیامبرججهت جانشینی علی را زیر پا گذاشته و برای انتخاب جانشین در سقیفه جمع شدند؟ در جرم شناسی و پلیس علمی بحثی وجود دارد به نام انگیزه جنایت. یعنی هر گناهکاری در ارتکاب جنایت، علت و دلیل و انگیزهای را در ذهن خود دارد و به تبع آن هر چه جنایت سنگینتر باشد مجازات نیز سنگینتر و به دنبال آن، انگیزه جنایت نیز باید بسیار قویتر باشد. در مورد تخلف اصحاب پیامبرج، مورد گناه بسیار سنگین است یعنی زیر پا گذاشتن آیات الهی و شکستن بیعت روز غدیر و سرپیچی از فرمان رسول خدا! مجازات از این هم شدیدتر است: آتش دوزخ و افراد متخلف از همه عجیبتر: کسانی که به زعم قرآن، ۲۳ سال در راه اسلام جانبازی کرده و به آیات قرآن، ایمان و عقیده کامل داشتند! اکنون سئوال اینجاست: انگیزه گناه و تخلف آنها در سقیفه چه بوده است؟
نمی توان گفت کسی یا کسانی آنها را به زور وادار به بیعت شکنی با علی و متعاقب آن بیعت با ابوبکر کرده زیرا انصار پیش از حضرت عمرسو حضرت ابوبکرسدر سقیفه تجمع کرده بودند! و شهر هم شهر انصار بوده و مهاجرین (حضرت عمر و حضرت ابوبکر) در اقلیت کامل بودهاند. نمیتوان گفت آنها فریفته دنیا و پول و مقام و پست و منصب شدند زیرا نه در روز سقیفه و نه تا ۱۲ سال بعد یعنی پس از کشته شدن حضرت عمرس، خبری از این سوء استفادهها نیست! (و حتی نه قبل و نه بعداز آن) نمیتوان گفت آنها قصد ابداع یک دین و ایدئولوژی جدید را داشتند زیرا اینگونه لقمهها بسیار بزرگتر از دهان عربهای جاهلی و بیسواد آن زمان بوده. آیا با حضرت علی÷خصومت و کینهای شخصی داشتند؟ بسیار بعید است.حضرت علی که کسی از انصار را در جنگها نکشته بود! مهاجرین نیز با علی در خون اقوام خود شریک بودهاند. ضمن اینکه به جز اختلاف اندکی که علی در جریان تقسیم غنایم یمن با خالد ابن ولید پیدا کرد هیچ کجای تاریخ، نشانی از دعوی و خصومت بین علی و سایر اصحاب وجود ندارد. آن هم کسی که همیشه خوشرو بوده و لبخند بر لب داشته چرا باید با اصحاب دشمن باشد؟ تازه اگر بر فرض محال هم با او بد بودند چطور انتظار دارید در صورت خلافت علی از او تبعیت میکردند؟ آیا از شدت عدالت و قاطعیت علی میترسیدند؟ پس چطور پیامبرجرا به شهر خود دعوت کرده و با او همراهی کرده و هیچگاه از شدت عدالت پیامبر اکرمج، نترسیدند؟ وانگهی خشونت و عدالت حضرت عمرسکه شدیدتر بوده؟
ضمنا اگر اصحاب به خصوص مهاجرین با یکی از سرشناسان مکه یا مدینه (مثلا سعد ابن عباده یا ابوسفیان) بیعت میکردند میتوانستیم احتمال خیانت و زیر پا گذاشتن نصوص الهی را بدهیم(به خصوص اگر آن شخص از دشمنان دیرین اسلام بود) ولی تیره ابوبکر از کم اهمیتترین تیرههای قریش بوده و پس از خلافت نیز هیچ منصب و پول و... به کسی نداد ضمن اینکه سابقهای طولانی در اسلام و کمک به آن داشت. براستی اصحاب به کدامین انگیزه یا دلیل، پس از آنهمه جانفشانی، فرمان خدا را زیر پا گذاشتند؟ و خودشان را به چه دلیل جهنمی کردند؟ و ما به چه دلیل و انگیزهای اکنون پس از ۱۴ قرن، خودمان را جهنمی میکنیم؟ محال است عالم شیعه با تمام زرنگی و حاضر جوابی و فنون توجیه و دلیل تراشی، پاسخی داشته باشد!!! [۲۰۶].
[۲۰۶] برای مصلحت است یا تقیه یا مماشات!!!.