فضیلت جهاد
در فضیلت جهاد از بسیاری احادیث شریفه و اخبار صحیحه اکتفا و اقتصار به احادیثی مینمائیم که عزت و عظمت مسلمین را منوط به اجرای حکم محکم جهاد فرموده است.
در کتاب وسائل و نهج البلاغه ونیز در کتاب شریف کافی خطبهای مفصل در ترغیب به جهاد از حضرت امیر المؤمنین وارد است که میفرماید:
«ان الجهاد باب من ابواب الجنة فتحه الله لخاصة اولیائه»
تا آنجا که میفرماید:
«هو لباس التقوی ودرع الله الحصینة وجنته الوثیقه فمن تركه البسه الله ثوب الذل وشملة البلاء وریث لاصفار والقماة وضهب على قلبه بالاسداد واذیل الحق منه بتضییع الجهاد وسیم الخسف ومنع النصف»
دراین حدیث شریف امیر المؤمنین ترک جهاد را پیراهن ذلت و جامۀ بلا و نکبت و خواری و مسکنت میداند و در کتاب کافی از حضرت ابی عبدالله امام جعفر صادق÷روایت است که رسول خدا جفرمود:
«الخیر كله في السیف وتحت ظلال السیف ولایقیم الناس إلا السیف والسیوف مقالید الجنة والنار»
در این حدیث رسول خدا جتمام خیرات را در دستداشتن شمشیر جهاد و زیر سایۀ آن میداند و میفرماید مردم را چیزی جز شمشیر نمیتواند به راه راست وادارد، ویادآور میشود که شمشیرها کلید بهشت و جهنمند! یعنی اگر به حق بکار برده شد کلید بهشت وگرنه کلید جهنم است ونی زدرهمان کتاب بوسیلۀ امام صادق از همان بزرگوار جاست که فرمود:
«فمن ترك الجهاد البسه الله ذلا وفقراً في معیشتة ومحقاً في دینه ان الله اغنى أمتي بسنابك خیلها ومراكز رماحها»
در حدیث میفرماید: کسی که جهاد را ترک کند خدا او را در زندگی و معیشت لباس ذلت و فقر میپوشاند و دین او را ضایع و باطل میکند بدرستیکه خدا امت مرا بوسیلۀ سم اسبان جهاد و نوک سرنیزههای او غنی و بینیاز و شریف و ممتاز میکند. خود در مضمون این حدیث شریف دقت کنید تا سرّ انحطاط و نکتب و علت عقب ماندگی و ذلت را دریابید، باز در کتابهای کافی و وسایل و وافی است که حضرت امام محمّد باقر نامهای به یکی از خلفای بنیامیه نوشت و از جمله مندرجات آن رسالۀ شریفه این بود:
«ما ضیع الجهاد الذي فضله عزوجل على الاعمال وفضل عامله على العمال تفضیلا في الدرجات والمغفرة والرحمة لانه ظهر به الدین وبه یدفع عن الدین وبه اشتری الله من المؤمنین انفسهم وأموالهم بالجنة بیعا مفلحاً منجحاً اشتراط علیهم فیه حفظ الحدود اول ذالك الدعاء الى طاعة الله من طاعة العباد والى عبادة الله من عبادة العباد والى ولایة الله من ولایة العباد».
تا آخر حدیث شریف که مضمون بلاغت مشحون آن این است که چه چیز میتواند جهادی را که خدای عزوجل آن را بر جمیع اعمال و فضیلت عامل آن بر جمیع اعمال در درجات و مغفرت و آمرزش فضیلت داده آن را ضایع کند؟ زیرا خدا به وسیلۀ، جهاد دین را ظاهر کرده وبدان وسیله از دین دفع هر شری مینماید. بوسیله جهاد خدا از مؤمنین جانها و مالهایشان را در مقابل بهشت خریداری مینماید واین بیع رستگاری بخش پیروزیآوری است که در آن حفظ حدود را بر ایشان شرط نموده نخستین این حدود آن است که مردم را از فرمانبرداری بندگان به اطاعت خدا و از پرستش مردم به پرستش خدا و از حکومت و تسلط مردم به حکومت عادلۀ الهیه دعوت نماید. و درهمین کتاب از جناب ابو بصیر روایت است که به حضرت ابی عبدالله صادق÷عرض کردم که کدام جهاد افضل است فرمود :
«من عقر جواده واهریق دمه في سبیل الله»
و درهمین کتاب از حضرت امیرالمؤمنین÷روایت است که فرمود:
ان الله فرض الجهاد وعظمه وجعله نصره وناصره والله ما صلحت دیناً ولادنیا الا به.
میفرماید خدا جهاد را فرض فرموده و آن را عظیم شمرده و وسیلۀ نصرت و یاری خود قرار داده است به خدا سوگند هیچ امری از امور دنیا و دین جز به جهاد، صلاح نپذیرفته و صورت نمیگیرد. و در جلد ۲۱ بحار و کتاب وسایل و وافی وکافی از پیغمبر جروایت شده که فرمود:
«فوق كل ذي بربر حتى یقتل في سبیل الله فاذا قتل في سبیل الله فلیس فوقة بر وفوق كل ذي عقوق عقوق حتی یقتل احدا لدیه فاذا قتل احد والدیه فلیس فوقه عقوق»
یعنی بالای هر عمل خوبی، خوبی دیگری است تا اینکه شخص در راه خدا کشته شود پس همینکه در راه خدا کشته شد دیگر بالاتر از آن عمل خوبی تصور نمیشود ودر بالای هر عاقی، عاق دیگری است تا یکی از پدر یا مادر را بکشد پس همینکه یکی از آنان را کشت دیگر بالای آن عمل زشت عقوقی نیست.
اهمیت وجوب فریضۀ جهاد که رکن اعظم شریعت اسلامی است عقلا و نقلا دانسته شد و ما اگر میخواستیم آیات واخباری که در این باب وارد شده همه را جمعآوری کرده در اینجا بیاوریم خود یک جلد پانصد صفحهای را نیازمند بود لیکن نه ین مختصر گنجایش آن را داشت و نه برای اهل انصاف وشعور بیش از این لازم مینمود. اینک باید دید آنچه این فریضۀ عشیمه را از دست ملت اسلام گرفته و آنان را که باید در سلحشوری و شجاعت و حفظ وطن و دعوت به حقیقت سرآمد جهانیان باشند به این روز سیاه و تنبلی وکسالت و بزدلی وذلت نشانیده چیست؟ بدیهی است با توجه بدانچه قبلا رقم شد علت اولیه همان جهل بحقائق دین و از همه مهمتر بیاعتنائی و ترک مقررات راجع به حکومت است که ملت اسلام را عموماً بدین وضع مبتلا کرده است ولی بعض از ملت شیعه علاوه بر آن دچار یک شبهه عجیب و در واقع بلای هلاکتآوری شده که معتقد گردیده که جهاد برای بسط و اعتلاء اسلام جز با وجود وحضور و قیام امام معصوم منصوص معین منصور من السماء دارای معجزات و خوارق عادات از قبیل زندهکردن اموات پیش از هزار سال و آویختن آنها به درخت که آن درخت را سبز و بارور گردانند و بالاخره جز به ظهور مهدی موعود که مطابق اخبار وارده ظهورش مقرون و مقارن با آخرین ایام دنیا و دلوتش بستگی به قیام قیامت دارد، حرام است! و روی همین عقیده از همان اوان پیدایش جمعیت، و رسمیت وی که در ردیف یکی از مذاهب درآمده خود را بدین نشان علم و بدین بهتان بدین مبین و مذهب حقه خود را مطعون و متّهم نموده است عذر اینان در این مورد و در مورد حکومت و غیر آن عذر کسی است که فیالمثل مدت اندکی در ظرفی بلورین آب خورده باشد ولی آن ظرف بلور مفقود یا شکسته شود آنگاه در وقت تشنگی از خوردن آب به عذرنداشتن آن ظرف بلورین خودداری نماید بدیهی است چنین کسی سرانجام از تشنگی خواهد مرد!
و از همین رهگذر با اینکه بیش از چهار صدسال است دارای حکومت رسمی است ولی دولتی که تشکیل داده و جنگ و جدالی که قهراً روی طبیعت و وضع و تطور دنیا پیش آمده و خونهائی که ریخته یا از او ریختهاند روی این حساب همه عبث و خطا و باطل و هدر بوده است!
همین عقیده باعث شده که هیچگاه برای این ملت و این مردم دلگرمی به زندگی و سعادت لذت حیات دست نداده و با کثرت دشمنانی که داشته و بدبختانه اکثراً برادران مسلمان او بودهاند هموازه مورد طمع متجاوزین ستمکار بوده و از دوست و دشمن توسری خورده و در نتیجه درویش منشی و بیاعتنائی بدنیا و صوفیگری و سستی و نکتب سراپای وجودش را گرفته و در صحنه بارزه حیات به کلی خود را باخته است!!
علت این هرچه باشد آنچه فعلا خود را بدان مستند میداند و در محکمۀ محکومیت ارائه سند مینماید، این است که در میان اخبار بیشماری که از أئمه اطهار علیهم صلوات الله الملک الجبار در ترغیب و تحریض بر جهاد و آداب و دستور آن دادهاند چند حدیثی دیده میشود که از آنها حرمت جهاد بدون وجود امام معصوم استشمام میشود: و یا او چنین استنباط میکند!؟
اینک ما باضیق مجال آن احادیث را که مورد استناد عدم قیام به وظیفه مقدس جهاد است در این اوراق از نظر خوانندگان میگذرانیم تا به ببینند جهل و غفلت دوستان و سیاست و تردستی دشمنان چگونه توانسته است مذهب شیعه را که مخ و حقیقت اسلام است بدین مهلکه انداخته او را زبون و بدنام نماید.