یک رکن مهم دیگر از ارکن دین
یکی دیگر از ارکان دین ویکستون محکم از بنیان شریعت حضرت خاتمالنبیین جالطاهرین امر به معروف ونهی از منکر است که در آیات شریفه قرآن به مرّات به آن امر و بکرّات بدان تأکید شده و قصور و تقصیر در انجام این فریضه شریف موجب انهدام اساس و تخریب بنیان شریعت مطهره است و آن عبارتست از امرکردن و یاری نمودن به اجرای هر یک از احکام الهی و عموم اموری که در آن خیر دنیا و آخرت مسلمانان است و نهی از تمام محرمات الهیه و جمیع کارهائی که در آن ضرر دنیا و آخرت جامعه و افراد مسلمین است و این کار بر عموم مسلمانان به وجوب کفائی واجب است و پرواضح است که مسلمانی میتواند بدین امر مهم اقدام نمایدکه خود به معروفیت آن امر و منکریت آن نهی بصیر وبینا و عالم و دانا باشد پس همچنانکه در اول این رساله یادآور شدیم هر مسلمانی قبل از هر چیز باید به معارف حقه و معالم دینی خود عالم و آشنا شود و آنگاه برای اجرای احکام و توسیع معالم دین کمر همت بندد و هر جا که ببیند به حریم آن امر یا قریب به آن نهی تجاوزی میشود با بهترین وسیله به جلوگیری پردازد. بدیهی است که حکومت اسلامی خود عدهای تربیت شده وعلاقمند باری این کار برمیگمارد که آنها بر حسب اصطلاح عرف، مأمورین آگاهی و پاسبان نامیده میشوند که مأمورند مردم را از ارتکاب مناهی نهی و به اوامر الهی وادار نمایندو این یک امر واجب شرعی برای حکومت اسلامیست که: ﴿وَلۡتَكُن مِّنكُمۡ أُمَّةٞ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَيۡرِ وَيَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٠٤﴾[آل عمران: ۱۰۴] لکن با این وصف وجوب آن از فرد فرد مسلمانان ساقط نمیشود، زیرا از یک طرف ممکن است محتسبین و مأمورین موظف همه جا، نباشد و نتوانند در تمام موارد به این وظیفه بزرگ رسیدگی و مراقبت نمایند و از طرف دیگر خود این وضع که عموم مسلمانان راحتی دخالت در رسیدگی و کمک به کارهای خوب و جلوگیری از کارهای بد باشد، مأمورین را علاوه بر کمک، مراقب ومدّعی هستند فلذا ناچار مأموری در کار خود قصور و تقصیرنخواهند کرد و بالنتیجه همواره محیط اسلامی از شر و فساد خالی و به خیر خوبی آکنده است و با ادامه و جریان این اوضاع محیطی به وجود یاید که منتها آرزوی فلاسفه و حکمائی است که مدینه فاضله در عالم خیال و تصور میسازند ولی بدان دست نمییابند، وجوب کفائیبودن امر به معروف و نهی از منکر بدین صورت تحقق میپذیرد که هرگاه مسلمانی دید معروفی معطل و یا منکری صورت وقوع میپذیرد اگر خود قادر است فردا بدان کار قیام و اگر احتیاج به کمک دارد به مؤمنین دیگر اعلام میدارد تا به قدر کفایت بوی بپیوندند و بر مسلمانان دیگر واجب است که به قدر کفایت دعوت او را اجابت نمایند تا آن معروف بجریان افتد و آن منکر موقوف شود زیرا خداوند متعال میفرماید:
﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ﴾[المائدة: ۲]
«و بر نیکوکارى و پرهیزگارى با همدیگر همکارى کنید و بر گناه و ستم همکارى مکنید و از خدا پروا بدارید، بىگمان خداوند سخت کیفر است»
مثلا دیده میشود که مریضی در حال هلاکت یا میتی مدفون نشده است شخص مسلمان اگر خود قادر است بدان کار قیام و اگرنه از مسلمانان استمداد مینماید تا به قدر کفایت بدان معروف اقدام شود و اگر فرضاً شارب خمری یا سلطان جائری مرتکب فسق و جوری شود یک نفر مسلمان اگر میتواند از آن جلوگیری میکند و اگرنه از مسلمین برای جلوگیری آن منکر دعوت میکند و مسلمین وجوباً با او را اجابت مینمایند تا حدی که قدرت بر نهی آن منکر یابند و قس علی هذا ... و اگر کوتاهی شود تمام مسلمانان معاقب و مسئول خواهند بود علاوه بر آنکه مستوجب غضب پروردگار و دخول در نارند در همین جهان تبعات و نکباتی دارد که اخبار بیشمار از رسول مختار و أئمه اطهار† بدان ناطق است.
حضرت رضا÷در حدیث شریف کافی میفرماید :
«لتأمرون بالمعروف ولتنهن عن المنكر او لیستعملن علیكم شراركم فیدعوا خیاركم فلا یستجاب لهم»البته باید امر به معروف و نهی از منکر نمائید وگرنه بدترین شماها بر شما مسلط میشود آنگاه هرچه خوبان شما دعا کنند برای ایشان مستجاب نمیشود و نیز در همان کتاب شریف از حضرت امام محمّد باقر÷در حدیثی طولانی روایت شده که فرمود:
«ان الامر بالعروف والنهی عن المنكر فریضة عظیمة بهاتقام الفرائض هنالك یتم غضبالله عزوجل فیعمّهم بعقابه فیهلك الابرار في دارالاشرار والصغار في دارالكبار ان الامر بالمعروف والنهی عن المنكر سبیل الانبیاء ومنهاج الصلحاء فریضة عظیمة به تقام الفرایض»که خلاصه حدیث شریف آن است که امر به معروف و نهی از منکر و فریض بزرگی هستند که بدانها فرایض الهیه برپا میشود و اگر در آن کوتاهی شود غضب خدا شامل عموم مردم میشود و در نتیجه نیکان در دست بدان گرفتار میگردند امر به معروف و نهی از منکر طریقه انبیائ و رویۀ صلحاء است... .
البته بیشتر مسئولیت این کار متوجه علماء و کسانی است که خود را به عنوان دانایان دین در مردم گنجانیدهاند چنانکه در خطبه امیرالمؤمنین÷میفرماید:
«فحمدالله واثنی علیه ثم قال اما بعد فانه انما هلك من كان قبلكم حیث عملوا من المعاصی ولم ینهاهم الربانیون والاحبار عن ذالك»میفرماید: کسانی که قبل از شما بودند از آن جهت هلاک شدند که به معصیت پرداختند و علمای دینی و دانشمندان مذهبی آنان را از این کار نهی نکردند.
و جناب سیدالشهداء علیه آلاف التحیۀ و الثنادر حدیث منقوله در کتاب مستطاب تحفالعقول تصریحاً گناه فسق و فجور و اشاعۀ ظلم و جور را بگردان دانشمندان و علمای هر قوم میگذارد آنجا که میفرماید:
«اعتبروا ایها الناس بما وعظا الله اولیائه من سوء ثنائة على الاحبار اذ یقول﴿لَوۡلَا يَنۡهَىٰهُمُ ٱلرَّبَّٰنِيُّونَ وَٱلۡأَحۡبَارُ عَن قَوۡلِهِمُ ٱلۡإِثۡمَ وَأَكۡلِهِمُ ٱلسُّحۡتَۚ لَبِئۡسَ مَا كَانُواْ يَصۡنَعُونَ٦٣﴾[المائدة: ۶۳] وانما عاب الله ذالك علیه لانهم كانوا یرون من الظلمة المنكر والفساد فلا ینهونهم عن ذالك رغبة فیما كانوا ینالون منهم ورهبة مما یحذرون وانه یقول فلا تخشوا الناس واخشوني»در جمله میفرماید: ای مردم اعتبار گیرید بدانچه خدا اولیای خود را وعظ مینماید از بدگوئیهائی که بر دانشمندان دینی میکند آنجا که میفرماید: چرا آخوندها و علمای دین آنان را از گفتار گناه و خوردن حرام نهی نمینمایند واقعاً بدکاری است آنچه میکنند. و فقط بدین جهت خدا بر ایشان عیب گرفته که آنان از ستمکاران منکر و فساد را میبینند ولی آنان را از اینکار نهی نمیکنند به جهت طمع و علاقهای که به خیرهائیکه از ایشان دریافت میدارند (از حقوق و هدایا و انعامها) وترس از آنچه از آن بیم دارند و حال اینکه خدا میفرماید: از مردم نترسید و از من بترسید ... آنگاه به شرح امر به معروف ونهی از منکر میپردازد و نتایج سودمند آن را بیان میفرماید که باید به آن کتاب شریف رجوع نمود، ما بسی متأسفیم که بواسطه تنگی مجال نمیتوانیم آن گفتار را تماماً در این صفحات به نظر شما برسانیم تا ببینید منشأ خرابی از کجاست! و امیر المؤمنین نیز در نهج البلاغه میفرماید: «لعن الله الامرین بالمعروف التاركین له والناهین عن المنكر العاملین»به خدا لعنت کند آنهائی را که امر به معروف میکنند ولی خود تارک آن معروفند و نهی از منکر مینمایند ولی خود بدان منکر عاملند!
در اینجا باید یادآور شد که یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر آن است که خطری جانی یا مالی که تحمل آن فوق العاده باشد متوجه آمر و ناهی نگردد اما همینکه بیم چنین خوفی رود سقوط آن از فردی که خطر متوجه آن است ساقط میشود البته این درجائی است که آن معروف، و منکر، منکر، شناخته شود اما در جائی که کار به آن حد رسد که معروف معروف منکر و منکر معروف! گردد در چنین صورت بر مرد مسلمان دانا به حقیقت یپش آمد خطر و احتمال ضرر مانع یا بهانه از برای عدم قیام به احیاء سنت و اماتۀ بدعت نمیشود بلکه باید تا جان در تن و رمق در بدن دارد برای میرانیدن بدعت و زندهکردن سنت پایداری نماید.