خلاصۀ کلام
آنچه در این اوراق به نظر خوانندگان محترم رسید خلاصهای بود از آنچه ما در نظر داشتیم که در روزنامه وظیفه تحت عنوان (علل انحطاط مسلمین و چاره آن) درج و انتشار دهیم و چنانکه مسبوقید بعلت فشاری که از طرف پارهای از خودپسندان بروز نامه و بنگارنده وارد شد ناچار شدیم که موضوع را مسکوت گذاشته و مطلب را در آنجا تعقیب نکنیم چه بشیوه و رویّه منتقدین خود واقفیم که جنجال و غوغا راه انداخته و بحربۀ زنگزدۀ تهمت و تکفیر و امثال آن متوسل و اشخاص صاحب نفوذی را تحریک و با وسایل جاهلانه و ظالمانه افکار را ترور و گوینده و نویسندهای را که درصدد بیداری مردم و یا لا اقل اظهار آلام درونی خود است به سکوت وگوشهگیری مجبور میکنند، ما در نگارش آن مقاله و تألیف این رساله هیچ غرضی جز بیان حقایقی که در طی مدت چندین سال مطالعۀ خود در این موضوع بدان رسیدهایم نداریم و بعین الیقین آنچه را نوشتهایم میبینیم و معتقدیم که جز بدین طریق این امت واژگون بخت را نمیتوان به سرزمین مجد و شرف و سرچشمه حیات ابدی که قبلا حائز و واجد بوده است رسانید و چنانکه بر اهل اطلاع مخفی نیست در نشان دادن راه سعادت مفتخر و خوشوقتیم که ذرهای از طریق حق و صراط مستقیم الهی منحرف نشدیم آنچه میگوئیم از جان حقیقت و صمیم واقع و قلب و دل صدق و راستی است، منکرین و منتقدین ما اگر دچار مرضهای نفسانی نیستند و واقعاً طالب حق و حقیقتاند و ما را در راه خطا میبینند بگویند غیر از این راه که ما گفتیم چه راهی را میتوان پیشنهاد نمود و طی طریق کرد تا به مقصد رسید؟! عللی که ما در آن مقاله و این رساله برشمردیم از امهات علل انحطاط است و عواملی که برای پیشرفت و ترقی و تلافی عقب ماندگی پیشنهاد میکنیم همان عواملی است که مسلمین صدر اول را با اینکه معالم حقه ومعارف الهیه چنانکه باید در اعماق جانشان راه نیافته بود بدان عظمت و ارتقا رسانید آخر ای امت را چیزی اصلاح نمیکند مگر همان چیز که اولش را اصلاح کرد چنانکه دچار این انحطاط نشد مگر اینکه وسائل و عوامل آن ارتقاء را ترک گفت! و بطور قطع و مسلّم این راهی که امروزه مسلمین پیشگرفته و آن را اسلام پنداشتهاند با اسلام حقیقی فاصلهاش از زمین تا آسمان است هم تجربه نشان داده و هم عقل و وجدان حاکم است که ادامه این رویّه اگر صد چندان هم باشد بالاخره این کاروان به مقصد نخواهد رسید و از این وضع بهتر نخواهد شد غالب اعمال و افعالی که مسلمانان به عنوان اوامر و احکام دینی انجام میدهند یا اصلا مربوط با سلام نیست یا به قدری به خرافات و مزخرفات آلوده شده که فاقد خاصیت نخستین خود است لذا انتظار هیچ نتیجه مؤثّری از آن نمیتوان داشت.