ارمغان آسمان - در بیان عوامل و علل ارتقاء و انحطاط مسلمانان

فهرست کتاب

اصیل‌ترین علل انحطاط و ذلت مسلمین تعطیل حدود الهی است

اصیل‌ترین علل انحطاط و ذلت مسلمین تعطیل حدود الهی است

می‌توان گفت اصیل ترین علل انحطاط مسلمانان وذلت و نکبت آنان تعطیل حدود الهی است که به جهت نداشتن حکومت شرعی و شبهه‌های واهی موقوف و معطل مانده است.

در انسان و هر حیوانی برای ادامۀ حیات غرایز و قوای مخصوصی بودیعه نهاده شده که اگر انسان آن قوا را تحت تربیت قانون عادلانه‌ای تعدیل و تربیت کند حیات سعادتمندانه‌ای را حائز خواهد گشت و اگر آن‌ها رایله و رها کند که به مقتضای خود هرچه خواهند بکنند در اندک مدتی شیرازه اجتماع انسانی از هم گسیخته و مبدل به بدترین زندگانی وحشیت و بربریت خواهد شد و موجب قطع حرث و نسل گشته به زودی نسل انسانی منقرض و نابود می‌گردد.

شریعت مقدسه اسلام برای تأمین حوائج آن غرایز و قوی، و هم ‌چنین برای تعدیل و تربیت آن، مقرراتی وضع کرده و به مرحله اجرا درآورده است که مادامی که اجرا می‌شد واکنون هم در هر نقطه‌ای اجرا شود زندگی فاضله‌ای نصیب آن اجتماع نموده و می‌نماید و از روزی که موقوف و تعطیل شده هیچ قانون و مقرراتی نتوانسته است جانشین آن شود.

این قانون و مقررات را حدود الهی نامیده است و کسانیکه از آن تقصیر و تجاوز نمایند ظالم خوانده که ﴿وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ[البقرة: ۲۲۹] – و ﴿وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَقَدۡ ظَلَمَ نَفۡسَهُۥۚ[الطلاق: ۱]

این حدود عبارتند از مجازات دنیائی کسانیکه مرتکب اموری می‌شوند که در عرف تمام ملل متمدنه عالم گناه وموجب فساد و پریشانی اجتماع است، مثلاً زنا و سرقت و دشنام ‌دادن در میان تمام ملت‌ها حتی وحشیان، عمل زشت و نفرت ‌آور است و برای جلوگیری آن هر ملتی طرقی را پیشنهاد و قوانینی وضع کرده‌اند اما شریعت مطهره مؤثرترین و مفیدترین و قاطعترین وسیله را با حدود خود مهیا و وضع نموده است چنانکه مثلا برای زانی و زانیه هرگاه محصن و محصنه باشند رجم و هرگاه چنین نباشند ضرب صد تازیانه و برای قتل عمدی قتل و برای سرقت با شرایطش بریدن دست و حتی برای دشنام‌های ناموسی و قذف زنان محصنه هشتاد تازیانه و برای لواط، زدن گردن یا انداختن از محل بلند، یا سوزانیدن در آتش، و برای کسانیکه موجب ارعاب مردمند نفی بلد و برای مفسدین فی‌الارض مقررات شدیدتر وضع کرده است که در کتب فقهی ذکر شه و تعداد وتفصیل آن‌ها را در این مختصر مجال نیست.

پرواضح است که اگر این حدود چنانکه خداوند متعال مقرر فرموده در هر جامعه‌ای اجرا شود آن جامعه هر چقدر هم فاسد باشد در اندک مدتی مطهر و منزّه گشته و از افات این قبیل مفاسد مأمون می‌شود و حیات مطمئن ومحیط امنی بوجود می‌آید که در آن محیط هرگونه استعداد لایقی می‌تواند به نشو و نما بپردازد و خود و دیگران را از قوای مودوعه در وجود خود در اصلاح و خدمت به جامعه بهره‌ ور سازد. مثلاً هر گاه آن چنانکه شرع مطهر در نظر گرفته و به موضوع ناموسی اهمیت داده تا جائکیه دشنامی که از روی تهمت داده شود مرتکب آن وقتی که نتوانست بوسیله چهار شاهد عادل، مورد دشنام خود را ثابت نماید باید هشتاد تازیانه به خورد و از پاره‌ای از حقوق اجتماعی محروم شود ﴿وَلَا تَقۡبَلُواْ لَهُمۡ شَهَٰدَةً أَبَدٗاۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ[النور: ۴] بدیهی است در چنین محیطی هرگز زبان به دشنام گشوده نمی‌شود و جلو بسیاری از مفاسد از قبیل دشمنی و جرح و ضرب و قتل که مقدمه آن دشنام است گرفته می‌شود ووقتی که زانی به بیند با ارتکاب این جرم در معرض رجم و سنگسارشدن در حضور مسلمانان و به وسیلۀ آنان قرار می‌گیرد! آنان زنا را هر چند با وجیه‌ترین دختران حوا باشد مرتکب نمی‌شود و یا دزدی که یقین داشته باشد که با ارتکاب این عمل دستش را می‌بریدند حریم خود و خانواده‌اش را ننگین می‌کند هرگز حتی در صورت شدیدترین احتیاج مرتکب نمی‌گردد و قس علی ذالک.

اینک برکاتی که اجرای حدود الهی دارد از زبان بنیادگزار شریعت و اهل بیت و عترت او جبشنوید در کتاب شریف محاسن برقی از سدیر از حضرت امام محمّدباقر صلوات الله علیه روایت شده که فرمود:

«حد یقام في الأرض أزكى من مطر أربعین لیلة وأیّامها»

می‌فرماید که حدی که در روی زمین بر پا (اجرا) شود نموّش بیشتر و برکتش افزون‌تر از باران چهل شبانه ‌روز است.

و حضرت موسی بن جعفر÷در تفسیر آیۀ شریفۀ یحی‌الارض بعد موت‌ها فرمود:

«لیس یحییها بالقطر ولكن یبعث الله رجالا فیحیون العدل فتحیي الأرض لاحیاء العدل ولاقامة الحدفیه أنفع في الأرض من القطر أربعین صباحاً»

فرمود مقصود این نیست که خدا به وسیلۀ باران زمین را بعد از مرگش زنده می‌کند بلکه مقصود آن است که خدا رجالی را برمی‌انگیزد تا عدالت را زنده کنند آنگاه زمین به زنده شدن عدالت زنده می‌شود و اقامۀ یک حد در زمین نافعتر است در زمین از اینکه چهل روز باران ببارد.

سکونی از حضرت امام جعفر صادق روایت می‌کند که آن حضرت فرمود: رسول خدا می‌فرمود:

«اقامة حد خیر من مطر أربعین صباحا»و نیز رسول خدا فرمود: «ساعة امام عادل أفضل من عبادة سبعین سنة وحدیقام في الأرض أفضل من مطر أربعین صباحاً»رسول خدا عدالت پیشوای عادل سیاسی اسلام را افضل از عبادت هفتاد سال برای اقامۀ حدود الهی می‌شمارد و امّت نادان او در موضوع امام عادل به گمراهی و ضلالت عجیبی گرفتار است.

تعطیل حدود الهی دشمنی و ضدیت با پروردگار عالمیان و تولید خرابی و فساد در جهان است و علاوه بر تهدیدانی که در آیات شریفۀ قرآن شده رسول خدا به صراحت آن را از قول خدا دشمنی با خدا می‌داند.

صالح بن میثم از پدرش در حدیث طویل روایت می‌کند که زنی خدمت امیرالمؤمنین÷آمد و نزد آن حضرت تا چهار مرتبه اقرار به زنای خود نمود امیر المؤمنین سر مبارک به طرف آسمان بلند نموده عرض کرد: «أللهم قد ثبت عليها أربع شهادات وأنت قد قلت لنبیك فیما أخبرته عن دینك، یا محمد من عطل حداً من حدودي فقد عادني وطب بذالك مضادتي»

عرض می‌کند: خدایا با چهار مرتبه شهادت (که این زن بر زنای خود اقرار) حد بر او ثابت شد و توالی خدا! به پیغمبر خود در آنچه از دین خود بوی خبر می‌دادی فرمود: ای محمّد هر کس حدی را از حدود من معطل دارد در حقیقت با من دشمنی کرده و بدین وسیله ضدیت ومخالفت مرا خواستار شده! خدائیکه در تمام موجودات عالم بر حسب اقتضای فطرت آن‌ها طبایع و غرایزی مقرر فرمود که مقتضای آن، مدت خود را به پایان برند، در آدمی که به نعمت عقل و اختیار مرزوق است بوسیلۀ برگزیدگان خود مقرراتی وضع نمود تا حیات خود را سعادتمند نمایند و به خیر دنیا و آخرت نائل آیند و آن عبارت از همین حدودی است که در شرع مطهر اسلام مقرر فرموده و تجاوز از آن را کفر و ظلم دانسته است.

جای منت‌های تعجب و سزای کمال بدبختی است که مسلمانان ابداً به آن مقررات اعتنائی ندارند وحتی اکثریت تام آنان به کلی از مقررات وحدود الهی بی‌خبرند و نمی‌دانند که مثلا حد قذف محصنه و دشنام‌دادن، دست کم هشتاد تازیانه است! با این وصف و چنانکه معلوم و مشهور است در کشورهای اسلامی دشنام وتهمت زنا و زنازادگی از تمام کشورهای جهان بیشتر است، همچنین قتل و سرقت و ضرب و جرح و بینا موسی و صدها فجایع دیگر و باز جای بسیار شگفتی است که این مردم آلوده به هزاران معصیت اسلامی و بعید از تعالیم دینی، خود را مسلمان و عزیز در دانۀ پروردگار عالمیان می‌دانند.

من نمی‌دانم اسم بی‌مسمی و لفظ بی‌معنی چه فائده‌ای دارد و از شیر بی‌دم و و سر و اشکم چه برمی‌آید؟!

خدایا به مسلمانان دلی دانا و چشمی بینا مرحمت فرما تا به معالم دین تو آشنا و به عیوب بی‌شمار خود واقف و بینا کردند! احکامی را که حتی یک ساعت غفلت از اجرای آن موجب تولید هزارگونه فساد در جامعه می‌شود به خیالی موهوم در این مدت مدید در گرو وجود امام معصوم گزارده‌اند یعنی تعلیق به حال نمودند! آمان از این جهالت!