ارمغان آسمان - در بیان عوامل و علل ارتقاء و انحطاط مسلمانان

فهرست کتاب

مضرات ترک جهاد

مضرات ترک جهاد

هر چه هست ترک جهاد مضرات فراوانی دارد که اهمّ آن به شرح ذیل خلاصه می‌شود.

۱- جهاد یکی از فرائض بزرگ الهی و رکن اعظم اسلام است و ترک آن مستحق عقوبت و جهنم است واز ترک هر فریضه‌ای به فکر نزدیکتر است.

۲- به مفاد آیات کریمۀ قرآن و به موجب احادیث شریفۀ اهل بیتتارک جهاد دچار ذلت و مسکنت و خواری و خفت در دنیا و آخرت خواهد شد.

۳- به حکم عقل وتجربه، ملتی که خود را آماده دفاع و مبارزه با دشمنان نکرد به زودی مورد طمع آن‌ها گشته اسیر و ذلیل دشمنان گردیده مال وناموس و جانش ملعبه اعدای خود خواهد شد.

۴- خصیصه‌ای که مسلمانان را به عالیترین درجات سیادت و آقائی رسانید جهاد بود پس ترک آن موجب ضد آن خواهد گشت چنانکه هم اکنون مشهود است.

۵- فریضه جهاد و مهیا بودن برای آن تولید روح سلحشوری و جوانمردی در افراد مسلمین می‌نماید وبالعکس ترک آن ایجاد جبن و بزدلی و روح رعونت وانوثیت می‌نماید و این حقیقت با اندک توجهی به وضع کنونی دنیا و تاریخ اسلام کالشمس فی رابع النار روشن و مسلم است و برای انقراض یک ملتی همین وضعیت بزدلی و جبونی کافی است.

با مطالعۀ تاریخ اسلام دیده می‌شود که نه تنها مردان آن در نتیجۀ آماده ‌بودن برای جانبازی دارای عالیترین مراتب اخلاقی و فضالیل نفسانی بودند بلکه حتی زنان آن‌ها در نتیجۀ مهیا بودن برای جهاد بر اکثر مردان این عصر فضیلت داشتند و حتی می‌توان گفت سادات مردان زمان بودند و ما شرح شرکت زنان مسلمان را در جهاد با رسول خدا چون ام سلمه و ام سلیم و نسیبه جراحه و دختران بنی‌غفار که ۱۶ نفر بودند و برای مداوای مجروحین و پخت ‌وپز برای سرابازن اسلام تشجیع و تحریض آنان بر جهاد حاضر می‌شدند. در مقالۀ علل انحطاط مسلمین در شماره ی رونامه وظیفه از روی مدارک معتبر چون سیره ابن هشام و سره حلبی و تاریخ طبری یادآور شدیم.

و همچنین شرکت زنان مسلمان در جنگ‌های اجنادین و انطاکیه و دمشق، در خلافت ابی‌بکر و عمر و در تحت پرچم خالد بن ولید و ابوعبیده جراح و یزید بن ابی‌سفیان از کتاب‌های معتبر مانند کتاب فتوح الشام واقدی و فتوح البلدان بلادری و ناسخ التواری نوشتیم و برای جلوگیری از عذر بهانه ‌جویان و بی‌اطلاعان نظائر آن را در شرکت زنان مسلمان در جنگ‌های مولای متقیان÷یادآور گشتیم که مهمترین آن‌ها داستان زنانی است که سوار اسبان شده با پوشیده اسلحه جنگ وتشبه به سربازان سلحشور جنگی عایشه را تا مدینه بدرقه کردند و همچنین داستان شرک بکّاره هلالیه و زرقائ دختر عدی و سوده بنت عماره بن اسد همدانی و عکرشه دختر اطرش بن رواحه و ام ‌الخیر با رقیه دختر حریش بن سراقه وا‌لبراء دختر صفوان و صدها از این زنان شیردل و دشمن شکار که حمل سیف و سنان و تیر و کمان آن‌ها رابتفصیل مذکور داشتیم تا دانسته شود که:

اولا – فاصله‌ها با اسلام بعد بین المشرقین است و زنان را اسلام چگونه تربیت کرده و ما چگونه تربت می‌کنیم! زنان مسلمان و دختران با ایمان در میان دریای دشمن در کنار برادران مسلمان خود چگونه قادر به حفظ عصمت و ایمان خود بوده در میدان جنگ عرصه را بر دشمن غدار بی‌شمار خود تنگ می‌کردند، و زنان ما در میان چهار دیواری خانه با هزاران وسائل که برای محافظت آنان فراهم می‌کنیم از بر باد رفتن ناموس و جانشان ایمن نیستیم! و بقدری زبون و ناچیزند که از سایۀ خود رم کرده و در اولین برخورد بر محیط مخالف، خود را از دست می‌دهند و مقدس مآبهای ما برای محبوس‌کردن آن‌ها حجابهای ساختگی غیرحجاب خدا و رسول بسلیقۀ خود درست می‌کنند و متجددین احمق ما آن‌ها را لخت وعریان کرده بشنای در استخرها و کاباره‌ها می‌کشانند!!

۶- آنچه مسلم است دشمنان اسلام در جعل این اخبار که منتهی آرزوهای آن‌هاست اگر دست نداشته باشند در ترویج و تبلیغ و مهم قلمداد‌ نمودن آن‌ها مسلماً دست داشته و دارند زیرا دیده و دانسته‌اند که مسلمانان به نیروی ایمان و اتحاد و برکت حکم جهاد و اطاعت از حکومت مرکزی به آن همه فتوحات درخشان نائل آمدند و میبایستی بهر قیمت این وسیلۀ مؤثر را از دست آن‌ها گرفت، چه بهتر از اینکه یک چنین شبهه‌ای در میان آن‌ها ایجاد و یا لا اقل ترویج کرد تا بسستی و تنبلی بگرایند وبه آسانی تسلیم دشمنان شوند خصوصاً با که روح صوفیگری و درویشی آمیخته شود در آن صورت است که چشم دشمن روشن و قلبش از فرح گلشن می‌شود و این سیاستی است که هم‌اکنون در کشورهای اسلامی بوسیله ایجاد مذاهب گوناگون دنبال می‌شود: تشویق و تقدیر از صوفیگری و چاپ کتاب‌های تصوف و عرفان تا جائیکه بیشتر رجال کشورهای اسلامی مخصوصاً ایران از صوفیان و درویشانند و ایجاد مذهب شیخیه و بابیه وبهائیه و قادیانی که در تمام آن‌ها صحبت از صلح و صفا وعشق و وفاست و مخصوصاً مذهب غلام احمد قادیانی که بنام مهدی موعود تمام آیات جهاد را از قرآن منسوخ ومردود شمرد پر معلوم است که از چه سرچشمه‌ای آب می‌خورد و از چه مرکزی فرمان می‌گیرد وبه نفع چه دولتی تمام می‌شود؟!

کسیکه در آن‌ها شک نماید چون کسی است که در سیاهی شب و سفیدی روز تردید داشته باشد.

۷- ترک جهاد موجب شده که در کشورهای اسلامی افراد مسلمان به مقدمات جهاد از قبیل ورزیده‌گی و مشق و تمرین به تیراندازی و آشنائی با اسلحه جدیده و قدیمه کمترین علاقه‌ای نشان نمی‌دهد و خود را آماده نمی‌‌نمایند سهل است بلکه تا بتوانند از خدمت وظیفه که دولت‌های اسلامی به اجرای آن برای حفظ داخلۀ مملکت اجبار دارند، به هر قیمتی که باشد فرار می‌کنند تا جائیکه مقدسترین و متظاهرترین آن‌ها بدیانت فراری‌ترین آن‌ها از این وظیفه هستند به طوریکه برای فرار از آن بصورت طلبه‌گی یا به اسم آن پناه می‌برند و آن را وسیلۀ گریز از انجام خدمت سربازی می‌نایند.

و دولت‌های اسلامی که موجب فرمان آیه ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَيۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ[الأنفال: ۶۰] مأمورند که عالی‌‌ترین و بهترین و مؤثرترین وسایل جنگی و ادوات و آلات حرب را از تیر و تفنگ و توپ و طیاره و ناو هواپیمابر و بمب‌های اتمی و هیدروژنی و هر سلاحی که از آن بالاتر نباشد در زرّاد خانه‌های خود تهیه کنند و جاسوسان جنگی و هر گونه اسلحه و آلات را در اعلی درجۀ امکان تا حدی که دشمنان اسلام و خصم مسلمانان همیشه از ایشان مرغوب و هراسناک باشند! ترک حکم جهاد باعث آن شده که امروز ضعیف‌ترین دولت‌ها حتی برای تأمین از اشرار داخلی از حیث مهمات جنگی، دولت‌های اسلامی هستند و با اینکه حکم جهاد را منسوخ نموده‌اند معذالک حکم دفاع به قوت خود باقی است وحکم دفاع این است که وقتی خوف استیلای دشمن بر کشورهای اسلامی رود و بیضۀ اسلام در خطر افتد بر عموم مسلمین از زن و مرد وپیر و جوان واجب است که خود را برای دفاع بهرصورت و قیمتی که باشد آماده کرده و وسائل دفاع و طرد دشمن را بهر کیفیت حاضر نمایند و حتی در تحت پرچم فرمانده فاجر و فاسقی هم که باشد برای حفظ اسلام و کشور اسلامی برای جهاد حاضر شوند و البته لازمه آن این است که قبلاً تمام تجهیزات جنگی را به طوری که بهترین صورت بر دشمن غلبه نمایند تهیه کنند و اگر فرض کنیم که جهاد اسلامی هم بعلت ‌نبودن امام معصوم موقوف باشد ولی حکم دفاع به هیچ بهانه‌ای تعطیل ‌بردار نیست! زیرا قلمرو وسیع اسلامی که از کناره‌های بحر احمر و صحرای آفریقا تا اقیانوس هند و استرالیا و سواحل اوقیانوس اطلس تا کشور چین و اندونزی و بالاخره اکثریت قریب به تمام اراضی آسیا و قسمت زیادی از آفریقا و استرالیا و مقداری از اروپا را شامل است، هرگاه مورد تجاوز دشمن یا طمع آن قرار گیرد بر عموم مسلمانان شرق و غرب عالم واجب است که برای نجات آن نقطه دست بدست هم داده آن را نجات دهند ولی بدبختانه همین زمزمه‌ها وتلقینات عدم وجوب جهاد و پشتیبانی دامنه‌داری که از نواحی مرموزه از آن می‌شود و روح تنبلی و بیماری که در نتیجه این تلقینات بر مسلمانان مستولی است کار بدبختی آن‌ها را به آنجا رسانیده که قلب کشورهای اسلامی یعنی فلسطین و بیت المقدس که قبله دوم مسلمانان است مورد تجاوز دولت‌های ستمگر قرار گرفته و آشیانه یهود که اعدا عدو اسلام است گردیده و نزدیک یک ملیون مسلمان بازن و بچه در بدر در زیر چادرها و خیمه‌های پاره‌پارۀ تصدقی دشمنان از خانه و کاشانه خود آواره گردیده‌اند و منتهی ارفاقی که به ایشان شده آن است که اگر سیاست یهود ایجاب نماید صاحبان آناملاک و ضیاع و عقار را که نمونۀ جنات تجری من تحتها الانهار است ببرند و در باغ‌ها وخانه‌های خودشان به عمله‌گی و کناسی! وادارند و قوت لایموتی به آن‌ها بدهند و هر دم به بهانه‌ای نابودشان نمایند!! آری آیا این حکم دفاعی که تعطیل‌بردار نیست؟! ولی سیاست دشمن به قدری مستولی است که از ده هزار نفر مسلمان یک نفر هم نمی‌داند که اصلا در احکام اسلام چنین حکمی هم هست! زیرا همان سیاست مراقب است که نگذارد چنین سخنی به گوش مسلمانی برسد و بهمین جهت هم با اینکه در سال هزارها کتاب در کشورهای اسلامی در پیرامون مسائل مذهبی چاپ می‌شود وکتاب دعاها و کتاب معجزه‌ها و فضایل و موضوعات امامت و تاریخچه امام و امامزادها و اشعار مدح و منقبت و دیوان‌ها و مقاتل روضه وتعزیه‌ها و مخصوصاً موضوع افضلیت ابوبکر و علی و دعوای بلا انقطاع امامت و تحریک شیعه و سنی به یکدیگر و کتاب‌هائی که آتش جنگ را بین این دو دسته هر دم تیزتر می‌کند، چاپ و نشر و به قیمت ارزان لابد برای تقرب به خدا! بین مردم پخش می‌شود! ولی این بنده ناچیز بی‌تمیز که از عاشقان کتاب بوده ودر جستجوی آن بهر جا تک و پو نموده‌‌ام هنوز کتابی که در موضوع دفاع نوشته شده و مطابق فهم عامه در دسترس مردم گذاشته شده باشد ندیده‌ام و حتی مسئله دفاع را که البته از بزرگترین واجبات اسلامی است در هیچیک از رساله‌های معموله که فقها برای مردم می‌نویسند نیافته‌ام! اینست آن بدبختی و ظلمت عظیمی که بر سرتاسر جهان اسلامی سایه ‌گسترده و حکمفرماست و با جهل و غفلت عجیبی که بر مسلمانان حاکم است معلوم نیست چه وقت این ابر مظلم نادانی از جلوی چشمان بصیرت آن‌ها برداشته خواهد شد وحقیقت نورانی اسلام بچه وسیله بر آنان جلوه‌گر خواهد گشت؟