پروتکل تخریب حرمین شریفین

فهرست کتاب

غیبت ازدیدگاه فرقه‌های رافضیه

غیبت ازدیدگاه فرقه‌های رافضیه

ممکن است از نظر بیشتر فرقه‌های رافضیه - که در طول تاریخ اسلام وجود داشته‌اند - اعتقاد به ‌امام غائب، مطرح بوده باشد [۲۶]. و این فرقه‌ها، بعد از وفات کسی که مدّعی امامتش بودند مرگش را انکار کرده‌اند، و می‌گفتند او جاودان است، و تنها خود را از دید مردم مخفی کرده، و در آینده بر می‌گردد، و ظهور خواهد کرد، همان‌گونه که بر سر تعیین شخص امام، - که‌ امام غائب یکی از آن افراد بود - اختلاف نظر داشته‌اند. ابن سبأ یهودی اوّلین کسی محسوب می‌شود که ‌این عقیده را مطرح ساخته، برای همین است که قمی و نوبختی (از بزرگان قرن سوّم) و شهرستانی گفته‌اند: سبئیه اوّلین فرقه‌ای بود که توقف امامت بر علی و غیبت او را مطرح ساخت [۲٧]، سپس این اندیشه از سبئیه به فرقه‌ی کیسانیه منتقل شد [۲۸]، نظر به‌ این‌که شهرستانی می‌گوید: وقتی که محمّد بن حنفیه (یکی از پسران امیرالمؤمنین) مدعی امامت کرد و از دنیا رفت، فرقه‌ی کیسانیه گفتند: «او زنده است و نمرده، و در کوه رضوی بین مکه و مدینه است، در سمت راستش یک شیر و در سمت چپ او یک پلنگ قرار دارد، که تا مدتها مأموریت حفظ و نگهداری او را بر عهده دارند. کیسانیه از جمله فرقه‌هایی است که معتقد به ‌امامت محمّد بن حنفیه بودند، علّت نامگذاری آنها به کیسانیه منتسب بودن آنها به مختار بن ابی عبید ثقفی است که لقبش کیسان بود، و مختاریه هم نامیده می‌شدند.

کیسانیه هم به یازده فرقه تقسیم شدند. مختار ثقفی ادعا می‌کرد که وحی بر او نازل می‌شود؛ و مقوله‌ی «بداء» و چندین گمراهی دیگر، از جمله ظهور و قیام امام را مطرح کرد. و شاعرشان (کثیرغزه) این را چنین سروده: ألا إنّ الأئمة من قريش ولاة الحق أربعـــة سواء عليّ والثلاثة من بنــيه هم الأسباط ليس بهم خفاء فسبط سبط إيمان وبرّ وسبط غيبتـــــه كربلاء وسبط لا يذوق الموت حتى يقود الخيل يقدمها اللواء تغيب لا يرى عنا زمانا برضوى عنده عسل وماء [۲٩] «آگاه باش که ائمه از قریش‌اند، و ولایت بر حق بطور مساوی از آنِ چهار نفر است: علی و سه فرزندانش که بلا شک آنها نوه‌ی دختری رسول خدایند، پس یکی از آن نوه‌ها، نوه‌ی ایمان و نیکی است، و دیگری در کربلا ناپدید شد. و یکی از این نوه‌ها نمی‌میرد تا وقتی که سوار بر اسب به‌ همراه پرچم برافراشته شده راه می‌رود. و غیب می‌شود و مدت زمانی در میانشان دیده نمی‌شود، اما او در کوه رضوی و در کنار رودی از عسل است».

کیسانیه ادعا می‌کردند که ابن حنفیه هفتاد سال غائب خواهد شد، و در آن مدّت در کوه رضوی بسر می‌برد، سپس ظاهر می‌شود و برایشان حکومت تشکیل می‌دهد، و جبّاران بنی امیه را به قتل می‌رساند [۳۰]. ولی هفتاد سال هم گذشت، و این وعده‌ها تحقّق نیافتند، لذا جهت رهایش و نجات از این معضل و امثال آن، عقیده‌ی «بداء» [۳۱]را ابداع کردند، و برخی از شاعرانشان برای آرام کردن و تسلاّی خاطر یاورانشان تلاش می‌کردند آنها را با انتظار مهدی، حتّی اگر به مدّت عمر نوح هم طول بکشد راضی و خشنود سازند، همان‌گونه که گفته‌اند: لو غاب عنا عمر نوح أيقنت منا النفوس بأنه سيؤوب إنـي لأرجـوه وآملـه كمـا قد كان يأمل يوسف يعقوب [۳۲] «اگر مدت زمان عمر نوح هم از ما غایب باشد، یقین داریم که برخواهد گشت.

من به بازگشت او امیدوارم همان‌گونه که یعقوب به بازگشت یوسف امیدوار بود».

سپس ادعای غیبت امام میان فرقه‌های شیعه شایع گردید، از این‌رو امام هر فرقه‌ای از دنیا می‌رفت، بلافاصله مرگش را انکار می‌کردند، و ادعا می‌نمودند که او برخواهد گشت، و شیعه‌ی اثنی عشریه ادعا کردند امامشان دارای پسری بوده - درحالی که قطعاً چنین پسری به دنیا نیامده بود - و گفتند: این پسر در همان دوران شیرخوارگی غائب شده و در آینده‌ بر خواهد گشت. اما در پشت این ادعاها اسراری نهان وجود داشت که از طریق اسناد و وثائق اثنی عشریه فاش شده‌اند، و از خوانندگان محترم تقاضا دارم جهت شنیدن آن ما را همراهی فرمایند.

[۲۶] این هم سببی داشته که وثایق و مدارک شیعه‌ی امروز آن را آشکار می‌کنند که بعد از این خواهد آمد. [۲٧] المقالات والفرق نوشته‌ی: قمی ص۱٩-۲۰، فرق الشیعة نوشته‌ی: نوبختی ص۲۲، الملل والنحل نوشته‌ی: شهرستانی۱/۱٧۴. [۲۸] کیسانیه از فرقه‌های روافض است که به امامت محمد بن الحنفیه معتقد‌اند و به کیسانیه نامیده شده‌اند چون لقب مختار بن أبی عبید ثقفی است و ایشان به او منتسب هستند، همچنین به مختاریه نامیده می‌شوند، و نزد اشعری کیسانیه به یازده فرقه تقسیم می‌شود و مختار ادعای نبوت کرد و اینکه بر او وحی نازل می‌شود، و همچنین به عقیده بداء و گمراهی‌های دیگر باور دارد. درباره کیسانیه به: مقالات الاسلاميين ۱/٩۱، الفرق بين الفرق ص ۲۳، ۳٩-۵۳، مسائل الإمامه، اثر ناشی الأکبر ص۲۵ و پس از آن، المقالات والفرق ص ۲۱-۲۲ مراجعه کنید. [۲٩] مسائل الامامه ص ۲۶، مقالات الإسلامیین ۱/ ٩۲-٩۳، الفرق بین الفرق ص ۴۱. شعرهای دیگری نیز به‌ همین مضمون در کتاب «المقالات» آمده‌ مسائل الامامه ص۲۶-۲٩بغدادی هم در ردّ او اشعاری سروده به الفرق بین الفرق ص۴۱-۴۳). [۳۰] مسائل الامامه ص۲٧. [۳۱] بداء اعتقادی است مبنی بر نسبت جهل به خداوندی که‌ از هر نهانی آگاهی دارد، در حالی که‌ اطلاع از غیب را به‌ ائمه‌هایشان نسبت می‌دهند. از این رو هرگاه خبری غیبی را به نام أئمه منتشرمی‌کردند و بعد از مدّتی درست از آب درمی‌آمد با افتخار می‌گفتند: آیا به شما نگفتیم این طور خواهد بود؟ آگاه باشید که‌ ما از جانب خدا آگاه می‌شویم، اما در صورتی که برخلاف گفته‌ی آنها اتفاق می‌افتاد، به شیعیان می‌گفتند: برای خدا بداء شد. بداء در واقع یک اعتقاد گمراهانه و مربوط به‌ یهود است. سپس فرقه‌های سبئیه که در واقع منتسب به ابن سبأ یهودی بودند، و با حیله و تزویر ادّعای تشیع آل بیت می‌کردند، این مقوله را مطرح ساختند. مجموع فرقه‌های سبئیه به بداء اعتقاد دارند، سپس اندیشه‌ی مختار بن ابی عبید ثقفی را دنبال کردند که ‌مدعی علم غیب بود، و به محض اینکه دروغگویی او آشکار می‌شد می‌گفت: برای پروردگار‌تان بداء شد. بداء در لغت: - آنگونه که در قاموس آمده - به دو معنی آمده: یکی ظهور و آشکار شدن. دوّم بوجود آمدن رأی جدید. هرکدام از این دو معنی هم مستلزم سبقت جهل و بی‌خبری نسبت به مسأله است، که خداوند متعال از آن منزّه و مبرّاست. همانگونه که گفته شد بداء را از یهودیت گرفتند. به فصل ششم از تکوین تورات ص۱۲، المقالات والفرق نوشته‌ی: قمی ص٧۸، و فرق الشیعة نوشته‌ی: نوبختی ص۵۵، الکافی باب البداء ۱/۱۴۶، بحارالانوار۲۴/٩۲-۱۲٩. و برای اطلاع از نقد این مقوله باطل به دو کتاب: الوشیعه ص۱۱۲-۱۱۸، مختصرالتحفة الاثنی عشریه ص۳۱۵ مراجعه‌ فرمائید. [۳۲] مسائل الامامية ص۲٩.