پروتکل تخریب حرمین شریفین

فهرست کتاب

ابداع شريعت جديد

ابداع شريعت جديد

مرجع عالی قدر و حجّت و معتمد شیعه «ابن بابویه قمی» در کتاب «الاعتقادات» که آن را دین امامیه می‌نامند، اشاره می‌کند به ‌اینکه مهدی شریعت اسلام را در مسائل مربوط به احکام میراث منسوخ می‌کند، و از امام صادق نقل می‌کند که گفت: «إنّ الله آخى بين الأرواح في الأظلة، قبل أن يخلق الأبدان بألفي عام، فلو قد قام قائمنا أهل البيت، أورث الأخ الّذي آخى بينهما في الأظلّة، ولم يرث الأخ من الولادة» [۲۰۸].

«خداوند دو هزار سال قبل از آفرینش بدن انسانها، بین ارواح آنها در تاریکی «عقد برادری» بست، و چنانچه قائم ما قیام کند، میراث مرده را به برادری می‌دهد که خدا میان ارواحشان پیمان برادری منعقد کرده است، نه آنهایی که برادر تنی او هستند».

این روایت بیانگر رغبت و علاقه‌ی شدیدی در نهان این فرقه است به‌ ‌اینکه در احکام میراث روابط حزبی و سازمانی بین افراد را، جایگزین روابط خویشاوندی کنند، و به نام رابطه‌ی حزبی اموال مردم را به یغما ببرند!! و همچنین بیانگر رؤیایی است که پیرامون دولت موعود مهدی در سر می‌پرورانند تا از طریق آن به چیزهایی نائل شوند که بدان چشم دوخته‌اند، که با نسبت دادن آن روایتها به اهل بیت رنگ مقبولیت (و قداست) به آنها داده‌اند.

همان‌گونه که روایت، با صراحت کامل موضع‌گیری سازندگان و جعل کنندگان این روایات را بیان می‌کند، که تا چه‌ اندازه‌ علاقه‌ به اجرا و تطبیق احکام اسلام علاقه دارند، و چقدر راغب تعطیل آن هستند...، علاوه بر این‌که‌ منعکس کننده‌ی مضمونی الحادی که تلاش برای انهدام و نابودی شریعت اسلام، و خروج از عقیده‌ی ختم نبوّت است.

این ادعا، علاوه بر این‌که‌ خروج از شریعت اسلام است، مخالف منطق و عقل نیز می‌باشد، زیرا میراث به روابط ظاهری ولادت و قرابت و خویشاوندی مربوط است، امّا انسان نمی‌تواند اخوّت و برادری ازلی را درک کند، پس چگونه اساس و قاعده‌ی تقسیم ارث قرار می‌گیرد!!!؟

حُکم و قضاوت در دولت «قائم» بر مبنای غیر شریعت رسول خداصاقامه می‌گردد. در «الکافی» از ابوعبدالله روایت شده که گفت: «إذا قام قائم آل محمّد، حكم بحكم داود وسليمان ولا يُسأل بيّنة» [۲۰٩].

«وقتی که قائم آل محمّد قیام کرد، با حکم داود و سلیمان حکم می‌نماید، و از کسی درخواست شاهد نمی‌شود».

و در لفظ دیگری روایت چنین است: «إذا قام قائم آل محمّد، حكم بحكم داود وسليمان و لايحتاج إلى بينة» [۲۱۰].

«وقتی که قائم آل محمّد قیام کرد، با حکم داود و سلیمان حکم می‌نماید، و نیازی به شاهد نیست».

ثقه و معتمد دین شیعه «کلینی» این اعتقاد را در فصلی از کتاب «الکافی» تحت عنوان: «إذا ظهر أمرهم، حكموا بحكم داود وآل داود ولا يُسألون البيّنة» [۲۱۱]طراحی کرده.

واضح و روشن است که چنین نگرشی برخاسته از نژاد و عنصر یهودیت می‌باشد، لذا برخی این موضوع را این‌گونه نامگذاری کرده‌اند: «آنها دین محمّدی را منسوخ می‌کنند و به دین یهود بر می‌گردند» [۲۱۲].

ببین چطور مدّعیان تشیع - که لباس تشیع آل بیت را با دروغ و بهتان بر تن پوشیده‌اند - خواب تشکیل دولتی می‌بینند که به غیر شریعت اسلام حکم می‌کند!!! .

و برخی روایاتشان نقل کرده‌اند که «قائم» گاهی به حکم آدم، و بار دیگر به حکم داود، و بعضی وقتها هم به حکم ابراهیم حکم می‌کند. ولی برخی از پیروان در مورد حکم به غیر شریعت اسلام، با مهدی مخالفت می‌ورزند، ولی با شدّت هرچه تمام‌تر با ایشان مواجه می‌گردد، و دستور می‌دهد گردنشان را بزنند» [۲۱۳].

چگونگی حکم و قضاوت او هم در برخی روایات نقل شده، از جمله:

«إنّه يحكم بثلاث لم يحکم بها أحدٌ قبله، يقتل الشّيخ الزّاني، ويقتل مانع الزّكاة، ويورث الأخ أخاه في الأظله» [۲۱۴].

«پیرمرد زناکار، و کسی که از پرداخت زکات امتناع ورزد را به قتل می‌رساند، و به برادری ارث می‌دهد که در ازل ارواحشان با هم برادر بوده باشند».

و نیز کسانی را به قتل می‌رساند که به سن بیست سالگی رسیده باشند ولی در دین، فقیه و آگاه نباشند ... تا آخر [۲۱۵].

علاوه بر آن، این‌که‌ دولت قائم (یا نائب و نمایندگانش) برای هر ملّت و دینی با کتاب و شریعت خودشان حکم می‌کنند، با وجود این‌که‌ به اتفاق مسلمین، اسلام به کسی اجازه نمی‌دهد جز با شریعت قرآن حکم نماید [۲۱۶].

پروتکل‌های شیعه می‌گویند:

«إذا قام القائم...استخرج التوراة وسائركتب الله من غار بأنطاكية، حتّی يحكم بين أهل التّوراة بالتّوراة، وبين أهل الإنجيل بالإنجيل، وبين أهل الزّبور بالزّبور، وبين أهل القرآن بالقرآن» [۲۱٧].

«هنگامی که قائم ما قیام کرد، تورات و سایر کتابهای آسمانی را از غاری در انطاکیه بیرون می‌آورد، و برای یهودیان با تورات، و برای نصارى با انجیل، و برای اهل زبور با کتاب زبور، و برای مسلمانان با قرآن حکم می‌کند».

این قانون (با صرف نظر از جنبه‌ی خرافی روایت) نشان دهنده‌ی علاقه‌ی شدید مراجع شیعه به دینی است که خیلی شبیه به مکتب (ماسونی) می‌باشد و تحت شعار آزادی اندیشه و عقاید همه ادیان را انکار می‌کند.

[۲۰۸] الاعتقادات ص۸۳. [۲۰٩] اصول الكافي:۱/۳٩٧. [۲۱۰] الارشاد، مفید ص ۴۱۳، اعلام الوری ص۴۳۳. [۲۱۱] وقتي كه قائم ظهوكرد، با حکم داود و آل داود حکم می‌نماید، و شاهد درخواست نمی‌گردد. [۲۱۲] تعلیقه‌ی محب الدّین برالمنتقی ص ۳۰۲، هامش ۴. [۲۱۳] بحارالانوار ۵۲/۳۸٩. [۲۱۴] الخصال: ابن بابویة ص۱۶٩، بحارالانوار۵۲/۲۵٩، بشارة الاسلامی از مرجع معاصر کاظمی ص۲٧۵. [۲۱۵] اعلام الوری: طبرسی ص۴۳۱، بحارالانوار۵۲/۱۵۲. [۲۱۶] مراجعه كن به: منهاج السنّة النبوية ابن تيمية: ۳/۱۲٧، یا مختصر آن «المنتقی»، ذهبی ص۳۴۳ [۲۱٧] الغیبة ص۱۵٧، بحارالانوار۵۲/۳۵۱.