پروتکل تخریب حرمین شریفین

فهرست کتاب

۴- نسبت اتّهام به عموم حجّاج «بيت‌الله» جز فرقه‌ی شيعه

۴- نسبت اتّهام به عموم حجّاج «بيت‌الله» جز فرقه‌ی شيعه

پروتکل‌های شیعه، خشم و نفرت از حجّاج «بیت‌الله» را در نفس و روان پیروانشان کاشته، بطوری که همه حجاج را زناکار محسوب می‌نمایند، و این‌گونه تربیت و توجیه بر نوع رفتار آنها با حجّاج در مشعرالحرام تأثیر بسزایی داشته است؛ روایت کرده‌اند: «إن الله يبدأ بالنظر إلى زوّار الحسين بن علي عشيّة عرفة قبل نظره إلى أهل الموقف، لأنّ في أولئك (يعني حجّاج بيت الله) أولاد زناة، وليس في هؤلاء أولاد زنا» [۱۲۲].

«خدا عصر روز عرفه (موقع برگذاری بزرگترین رکن حج) قبل از این‌که‌ به حجّاج «بیت‌الله» نظر کند، به زائران حسین نظر می‌افکند، چون در میان حجّاج زنازاده‌ها وجود دارند، ولی در بین زائران حسین، زنازاده نیست»!!

یعنی زائران حسین چون همه رافضیه هستند ولدالزنا نیستند، در حالی که در حج، رافضیه با سایر امّت اسلامی و با مذاهب مختلف جمع می‌شوند، که بر حسب اعتقاد آنها جز خودشان همه زنازاده هستند! برای همین است که در «الکافی» آمده است: «إنّ النّاس كلّهم بغايا ما خلا شيعتنا» [۱۲۳].

«جز شیعیان ما مردم همه فاحشه و بدکاره‌اند».

و نیزگفته‌اند: «ما من مولود يولد إلاّ وإبليس من الأبالسة بحضرته، فإن علم أنّ المولود من شيعتنا حجبه من ذلك الشيطان، وإن لم يكن المولود من شيعتنا، أثبت الشيطان أصبعه في دبر الغلام، فكان مأبوناً وفي فرج الجارية فكانت فاجرة» [۱۲۴].

«وقتی که بچه‌ای به دنیا می‌آید، حتما یکی از ابلیسها در کنارش حاضر است، اگر فهمید که بچه از شیعیان ماست، شیطان در برابر او مخفی می‌شود [چون از هواداران اوست]، ولی اگر بچه از شیعیان ما نبود، شیطان آن‌قدر انگشتش را در مقعدش نگه می‌دارد تا به خارش مقعد مبتلا می‌شود، و اگر دختر باشد آن‌قدر در مهبل او انگشت نگه می‌دارد، که در نتیجه مبتلا به فاحشه می‌شود».

مجلسی در کتاب «البحار» فصلی را تحت عنوان «باب إنّه يدعى النّاس بأسماء أمّهاتهم إلاّ الشّيعة»قرار داده‌ و دوازده روایت را در این باره نقل می‌نماید [۱۲۵].

این یک اتهام زشتی است که‌ همه‌ی مسلمانان را دربر می‌گیرد، و از جانب فرقه‌ای صادر شده‌ که خود از همه بیشتر به ‌این صفت نزدیک‌ترند، چون متعه را قبول دارند، و در چندین روایت و بسیاری از کتابهای مقدسشان متعه‌ی نوبتی و دوره‌ای و ننگ ناموسی را همانند یک شریعت الهی به‌ مردم شناسایی کرده‌اند. و این همان ضرب المثل عربی است که‌ گفته‌اند: «رمتني بدائها وانسلت».

«مرا به دردی متّهم کرد که خود بر اثر آن، موهایش ریخته بود».

بدون شک داشتن چنین دیدگاه نسبت به حجّاج «بیت‌الله» از جانب این گروه، ثمره‌ای جز توهین به حجّاج و حقوقشان، و مباح کردن حیثیت و اولاد و خون و اموال آنها، ندارد، و شاید فشار و مشکلاتی که از جانب رافضیه بر حجّاج «بیت‌الله» در مشعرالحرام وارد می‌شود ناشی از این توجیهات مخفی باشد، و اگر فرصت کامل داشته باشند، کسی از أهل إیمان و توحید را باقی نمی‌گذارند.

[۱۲۲] الوافي جلد دوم ۸/۲۲۲. [۱۲۳] الكافي، الروضة ص۱۳۵، چاپ لکنو ۱۸۸٩م، بحار۲۴/۳۱۱. [۱۲۴] تفسيرالعياشی ۲/۲۱۸، البرهان ۲/۱۳٩. [۱۲۵] بحار الأنوار ٧/۲۲٧.