د- قبله قرار دادن قبر
«مجلسی» میگوید: «همانا استقبال و ایستادن رو به قبر لازم است، اگرچه موافق با جهت قبله هم نباشد، چون رو کردن زائر به قبر به منزلهی رو کردن به قبله است، و آن جهت خداست، یعنی آن جهت است که به مردم دستور داده در حال زیارت رویشان بسوی آن باشد» [۳۰۰]. و زمانی که مجلسی در میان روایات قوم خود دو روایت متعارض را یافت مانند این دو روایت:
نخست: از ابی جعفر محمّد باقر روایت است که میگفت: «أنّ رسول الله صلی الله علیه وسلم قال: لا تتّخذوا قبري قبلة، ولا مسجداً، فإنّ الله عزّ وجلّ لعن الّذين اتّخذوا قبور أنبيائهم مساجد» [۳۰۱].
«رسول خدا فرمود: آرامگاه مرا قبله و مسجد قرار ندهید، چون خداوند کسانی را لعنت کرده که قبر انبیاء را مسجد محل عبادت قرار دادند».
دوّم: از مهدی غائب (که هنوز متولّد نشده) چنین روایت کردهاند: «كتب الحميري [۳۰۲] إلى الناحية المقدّسة يسأل عن الرّجل يزور قبور الأئمّه†...هل يجوز لمن صلّى عند بعض قبورهم أن يقوم وراء القبر ويجعل القبر قبلة، أم يقوم عند رأسه أو رجليه هل يجوز أن يتقدّم القبر و يصلّي و يجعل القبر خلفه أم لا؟ فأجاب (المهدي المزعوم) أمّا الصّلاة فإنّها خلفه، ويجعل القبر أمامه، ولا يجوز أن يصلّي بين يديه ولا عن يمينه، ولا عن يساره، لأنّ الإمام صلّى الله عليه لا يُتقدّم عليه ولايُساوي» [۳۰۳].
«حمیری به ناحیهی مقدّسه نامه نوشت [این رمزی بود برای نام مهدی] و دربارهی مردی سؤال کرد که قبر ائمّه را زیارت میکند: آیا نزد قبر نماز بخواند، یا پشت قبر بایستد و قبر را قبله قرار دهد؟ یا در طرف سر یا پاهایشان بایستد، آیا درست است از قبر جلو بیفتد، طوری که قبر در طرف پشت او قرار گیرد یا خیر؟ مهدی مزعوم جواب داد: امّا در مورد نماز میگویم: نماز باید در پشت قبر اقامه شود، و جایز نیست نمازگذار از قبر جلو بیفتد، یا در سمت راست، یا چپ آن باشد، چون نه مساوی شدن با امام و نه جلو افتادن از او جایز نیست.
وقتی که مجلسی به این دو روایت رسید، برای قوم خود ترجیح داد که به روایت دوّم عمل کند، و گفت: «ممکن است حدیث سابق بر تقیه حمل شود، یا بدین معنی باشد که نباید مانند قبله از همه جوانب به قبر روی کرد» [۳۰۴].
سپس میگوید: «برخی از یاران روایت اوّل را بر نماز جماعت، و دوّم را بر نماز فُرادی حمل کردهاند، و روایاتی دیگر هم در تأیید خبر دوّم در فصل زیارتها خواهد آمد (منظورش قبله قرار دادن قبر است) [۳۰۵].
ببین چگونه مراجع شیعه شریک قرار دادن برای خدا را تأیید کرده، و حق را ردّ مینمایند، حتّی اگر در کتابهای «مقدّس» خودشان نیز باشد!!، همانگونه که مجلسی روایت مهدی منتظَر را - که حقیقت ندارد - بر روایت ابی جعفر از رسول خداصکه موافق با قرآن و سنّت و اجماع مسلمین است، ترجیح داده و روایت ابی جعفر را مردود دانسته (چون موافق رأی او نیست).
مجلسی در مورد گفتهی امامش که طریقهی زیارت از راه دور را آموزش میدهد توقّف کرده و میگوید: «اغتسل يوم الجمعة، أو أيّ يوم شئت، والبس أطهر ثيابك، واصعد إلى أعلى موضع في دارك أو الصحراء، فاستقبل القبلة بوجهك بعد ما تبيّن أنّ القبر هناك».
«روز جمعه یا هر روز که خواستی غسل کن، و بهترین لباست را بپوش، و به بلندترین نقطهی بام منزلت، یا بلندترین نقطهی صحراء برو، و بعد از آنکه معلوم شد آنجا قبر است رو به قبله کن».
مجلسی نسبت به قبول این روایت توقف کرده، چون استقبال قبر در دین او امری لازم و ضروری است، پس گفت: شاید منظور جعفر از جملهی «رو بسوی قبله کن» کسی باشد که همزمان رو کردن به قبر و قبله برایش ممکن و میسّر باشد...، و احتمال این هم میرود که منظورش از قبله به مجاز قبلهی قبر باشد،...و بعید هم نیست واژهی قبر و قبله (بر اثر تصحیف) با هم اشتباه شده باشند» [۳۰۶].
کلّیهی این تأویلات و تکلّفات به خاطر این است که فرقهاش حکم کردهاند به اینکه مطلقاً (یعنی در هر نوع زیارتی) به جای قبله به قبر روی کنند، که موافق دیگر روایات زیارت از راه دور است [۳۰٧].
و گفت: «برای کسی که همراه زائر است موقع ادای دو رکعت نماز زیارت، استقبال قبر و پشت کردن به قبله خوب و زیباست [۳۰۸]؛ آن دو رکعت نماز زیارت که دربارهی آن گفتهاند: لازم و ضروری است موقع زیارت هر قبری به جا آورده شوند» [۳۰٩].
و هر رکعت آن بهتر از هزار حجّ و عمره است، - همانگونه که ذکر آن گذشت - و این حرف از قومی که مدّعیاند کربلاء از کعبه بهتر و برتر است، هیچ بعید نیست.
چه نامی را برای دینی انتخاب کنیم که پیروانش را به پشت کردن قبله و روی کردن به قبر ائمّه دستور میدهد؟
مراجع و بزرگان آن مذهب را چه بنامیم که برای چنین دینی تبلیغ و دعوت میکنند؟
هر نامی غیر از اسلام که دین توحید است شایستهی آنهاست، زیرا رسول خداصاز نماز خواندن در مقبره به شدت نهی نموده، چه رسد به اینکه قبر قبله باشد!!!
نهی از مسجد قرار دادن قبر و روی کردن به آن در کتابهای اثنی عشریه هم نقل شده، مانند «الوسائل» حرّ عاملی و ... ، هر چند برخی از آخوندهای معاصر این را انکار میکنند [۳۱۰].
همچنین باطل بودن نمازی که بسوی قبر اقامه شده باشد در روایات شیعه آمده [۳۱۱].
این بود برخی از روایاتی که در منابع معتمد شیعه پیرامون مشاهد و بارگاهها نقل کردم، که نسبت به آنچه هست کم و ناچیز است، چون عنایت و اهتمام وسیعی به مسألهی قبر و زیارت و بارگاه و مزار دارند، همانگونه که اهتمامشان به مسألهی امامت بسیار افراطی و مبالغهآمیز است. و منابع دینی معتمد شیعه سهم خاصّی به این موضوع اختصاص داده، که در کتابهای مسلمانان موحّد چنین امری به چشم نمیخورد.
در کتاب «بحارالانوار»: کتاب مستقلّی به نام «كتاب المزار» هست که حاوی چندین فصل، و شامل صدها روایت است، و حدود سه جلد [۳۱۲]از کتاب «بحارالانوار» مجددا چاپ شده.
همچنین «وسائل الشّيعه» نوشتهی حر عاملی: (۱۰۶) فصلی را به عنوان «أبواب المزار» ذکر کرده است [۳۱۳].
و در «الوافي» نوشتهی کاشانی که جامع اصول چهارگانهی شیعه است، سی و سه فصل را به عنوان «باب المزارات والمشاهد» جدا کرده است [۳۱۴].
و در کتاب «من لا يحضره الفقيه»: ابن بابویه (که یکی از منابع معتبر است) چندین فصل دربارهی مشاهد و تعظیم و بزرگداشت آنها، مانند تربت و حریم قبر، و فصلهای زیادی دربارهی زیارت ائمّه و فضل آن ذکر شده است [۳۱۵].
و در «تهذيب الاحكام» طوسی: مجموعهی بزرگی در چند فصل ذکر شده که حاوی تعظیم زیارتگاه و قبر و مناجات با ائمّه با دعاهایی که مضامین شرک و معنای تألیه و خدا انگاشتن آنها به چشم میخورد [۳۱۶].
و در «مستدرك الوسائل»: هشتاد و شش فصل شامل (۲٧۶) روایت در مورد زیارت و بارگاه آمده است [۳۱٧].
علاوه بر اینها، کتابهای دیگری هم دارند که از نظر ارزش و اعتبار در سطح منابع هشتگانهی شیعه محسوب میشوند، مانند: «ثواب الأعمال»: ابن بابویه، و ... . همچنین کتابهایی که به موضوع مزارات اختصاص یافته، چه در گذشته و چه در زمان حال، مثل «كامل الزّيارات»: ابن بابویه، «مفاتيح الجنان»: عبّاس قُمی، «عمدة الزّائر»: حیدر حسینی، «ضياء الصالحين»: جوهری و... که همه از فضایل مزعوم و ادعایی برای کسی که برای زیارت ائمّه رخت سفر میبندد، و در اطراف قبر طواف میکند، و در صحن بارگاه دعا میکند، و از صاحب قبر استغاثه و طلب فریادرسی کند؛ و صدها دعا در آن ذکر شده که در مورد ائمّه آنقدر غلو و افراط شده که به مقام خالق جلّ وعلا رسانیده شدهاند، و فراوان به خدا شرک ورزیده شده که فقط خدا میداند.
اهتمام آنها به این کلنگ مخرّب اصل توحید، در سرزمینهای شیعهنشین خیلی اثرگذار بوده، زیرا خانههای شرک که مشهد و بارگاه نامیده شدهاند خیلی آباد و پر رونق و مملو از جمعیت و ازدحام شده، و مساجد امروزه رها شده و بدون طرفدار ماندهاند.
[۳۰۰] بحارالانوار۱۰۱/۳۶٩. [۳۰۱] علل الشرائع ابن بابویة ص ۳۵۸، بحار الانوار۱۰۰/۱۲۸. [۳۰۲] عبدالله بن جعفر بن مالک یکی از دوغگویان وشیادانی بود که ادعا میکردند با مهدی غائب مکاتبه دارد، مراجعه کن به الفهرست: طوسی ص۱۳۲، رجال المحلی ص۱۰۶. [۳۰۳] الاحتجاج: طبرسی ۲/۳۱۲ چاپ نجف، بحار۱۰۰/۱۲۸. [۳۰۴] یعنی در مذهب آنها قبر از یک طرف قبله است، و مانند قبله از همه جهات آن را قبله قرار نمیدهند، نه به خاطر برتری کعبه، بلکه از بیم اینکه مبادا از قبر جلو بیفتند، همانگونه که در سند امضا شده به نام غائب معلوم است. [۳۰۵] بحار الانوار۱۰۰/۱۲۸. [۳۰۶] بحار الانوار۱۰۱/۳۶٩. [۳۰٧] بحار الانوار ۱۰۱/۳۶٩-۳٧۰. [۳۰۸] بحار الانوار۱۰۰/۱۳۵. [۳۰٩] بحارالانوار۱۰۰/۱۳۴. [۳۱۰] کتابهای شیعه روایت کردهاند که علی بن حسین گفت: رسول خداصفرمود: «لا تتّخذوا قبري قبلة ولا مسجداً، فإنّ الله عزّوجل لعن اليهود حيث اتّخذوا قبور أنبيائهم مساجد». من لا يحضره الفقيه ۱/۵٧، وسائل الشيعة ۳/۴۵۵. قبرم را قبله و مسجد قرار ندهید، چون خداوند یهویان را لعنت کرد، زیرا قبر انبیا را به عنوان مسجد برگزیدند). اما دین شیعه دین آیا ت عظام و آخوندهاست، چون دین و قواعد احکام آنها بر این اساس بود که گفتهاند: هر چه مخالف با عامه اهل سنّتباشد حقّ است»، و بدینصورت خود گمراه شدند و قومشان را به گمراهی کشاندند. [۳۱۱] صاحب کتاب «الوسائل» پنج روایت را به این معنی نقل کرده، نگاه کن به: وسائل الشّيعة ۲/۲۲٧، و من لايحضره الفقيه ۱/۱۲۲،٧٩، تهذيب الاحكام: ۱/۲۱۸،۱٩۲،۱٧۸،۱۴۶، و فروع الكافي۱/۸۳، ولی تناقض در این مذهب از عجیب هم عجیبتراست. [۳۱۲] جلدهای ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۳. [۳۱۳] وسائل الشيعة، جلد۱۰/۲۵۱به بعد را نگاه کن. [۳۱۴] الوافي، ۸/۱٩۳ به بعد. [۳۱۵] من لايحضره الفقيه ۲/۳۳۸ به بعد. [۳۱۶] تهذيب الاحكام ۶/۳ به بعد. [۳۱٧] مستدرک الوسائل: طبرسی ۲/۱۸٩-۲۳۴.