سفر برای طلب علم
نبی الله موسی ÷برای گوش فرا دادن به سخنان خضر ÷و افزودن علمش رنج سفر بجان خرید و رخت سفر بر بست، و این راه و رسم صالحین است.
امام قرطبی میگوید: از این داستان بر میآید که عالم برای ازدیاد علم و معرفتش رخت سفر ببندد و در این راه میتواند از یار و خادمی طلب کمک کند، و فرصت دیدار با علماء و فضلاء را غنیمت شمارد اگر چه خانه و کاشانه آنها دور باشد، روش و سنت گذشتگان صالح و نیکوکار چنین بوده است. و بسبب سفر است که مسافران به بهره و سود برتر نائل میشوند و به سعی کامیابی دست مییابند و قدمهایشان در علم راسخ و شهره وصیت شان بر زبانها میافتد و به اجر و پاداش و عزت کرامت میرسند.
امام بخاری /میگوید: جابر بن عبدالله مسیر یک ماه را برای سفر به سوی عبدالله بن انیس پیمود تا به حدیثی که نزد او بود دست یابد.
سعید بن المسیب (تابعی مشهور) میگوید: حاضرم برای رسیدن به یک حدیث شبها و روزها سفر کنم.
شعبی میگوید: کسی را در این شهرها و سرزمینها کوشاتر از مسروق در طلب علم نمیشناسنم.
و از مالک بن دینار روایت است که میگوید: خداوند عزوجل به موسی ÷وحی نمود که: کفش و عصایی از آهن تهیه کن و سپس علم را بطلب و رنج و سختی را تحمل کن تا اینکه کفشهایت را کهنه کنی و یا کفشهایت کهنه و فرسوده شوند و عصایت بشکند.
امام شعبی میگوید: اگر مردی از آن سوی سرزمین شام به آن سوی سرزمین یمن سفر کند تا یک سخن حکمت آموز (حدیث پیامبر ص) را بشنود گمان نمیکنم که سفرش بیهوده بوده است.
بُسر بن عبیدالله حضرمی میگوید: من برای شنیدن یک حدیث به شهرهای دوردست سفر میکردم و مسروق برای شنیدن یک حرف سفر میکرد کما اینکه ابوسعید نیز چنین میکرد.
عبدالله بن عباس بمیگوید: به ما خبر میرسید که نزد فلان صحابی گفتهای از گفتههای پیامبر صوجود دارد اگر میخواستم میتوانستم قاصدی را نزد وی بفرستم تا پیش ما بیاید و آن حدیث را برای ما بیان کند، و لیکن من نزد او میرفتم و بر در خانه اش قیلوله میکردم تا اینکه از خانهاش خارج شود وآن حدیث را به من بگوید.
شعبی روایت میکند و میگوید: ابوبرده از پدرش برای ما روایت کرده که رسول اللهص فرموده: «اگر شخصی کنیزکی داشته باشد و آن کنیزک را به نیکی تعلیم دهد و به او ادب بیاموزد و سپس آزادش کند و با او ازدواج کند (نزد خداوند) دو اجر و پاداش دارد، و هم چنین اگر شخصی از اهل کتاب به پیامبرش ایمان آورده باشد و بعد به من ایمان آورد دو ثواب دارد و هر غلامی که حق آقا و سرورش و حق پروردگارش را رعایت کند دو اجر و پاداش دارد» [۱۵].
این علم را بدون اجر و مزد بردار زیرا مردانی بودند که بخاطر چیزهایی کمتر از این هم به مدینه سفر میکردند، این سخنی است که شعبی آنرا گفت.
[۱۵] روایت بخاری.