حقیقت و شریعت و ظاهر و باطن
حقیقت یعنی حقیقت دین، و دین رب العالمین همان چیزی است که همه انبیاء و مرسلین بر آن اتفاق دارند گرچه که (در بعضی از فروعات) هر یکی راه و روش خاص خود را داشته است، و راه و روش هر پیامبری همان شریعت است.
خداوند میفرماید: ﴿لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗا﴾[المائدة: ۴۸]. یعنی: «برای هر یک از شما [امتها] شریعت و منهجی قرار دادهایم».
و هم چنین میفرماید: ﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰكَ عَلَىٰ شَرِيعَةٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ فَٱتَّبِعۡهَا وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ ١٨ إِنَّهُمۡ لَن يُغۡنُواْ عَنكَ مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗا﴾[الجاثیة: ۱۸-۱۹].
یعنی: «سپس تو را [ای محمد] بر شریعتی از امر دین قرار دادیم پس آنرا پیروی کن و از هوا و هوسهای کسانی که نمیدانند پیروی نکن. قطعاً آنان چیزی را در برابر خدا از تو دفع نمیکنند».
و منهاج یعنی راه و روش، و هدفی که باید به آن رسید حقیقت دین است، و آن یعنی پرستش خدای یگانه بی همتا، و حقیقت دین اسلام یعنی یکتا پرستی، و اسلام یعنی تسلیم شدن بنده در برابر رب العالمین و نه در برابر غیر او، و هر کس در مقابل غیر خدا تسلیم شود (یعنی امر و نهی او را بدون تردد و چون و چرا قبول کند) [۲۶]مشرک محسوب میگردد، و خداوند هم هرگز از شرک نمیگذرد و مشرک را نمیآمرزد، و هر کس تسلیم امر خداوند نشود و تکبر ورزد و خود را از پرستش خداوند بالاتر بداند از جمله کسانی است که خداوند عزوجل درباره آنها فرموده: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾[غافر: ۶۰]. یعنی: «بتحقیق کسانی که از عبادت من خود را برتر و بالاتر میدانند، به زودی با خفت و خواری وارد دوزخ شوند». و دین اسلام دین اولین و آخرین انبیاء و مرسلین است.
و خداوند عزوجل میفرماید: ﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ﴾[آلعمران: ۸۵].
یعنی: «و هر که غیر از اسلام دین دیگری برای خود برگزیند، هرگز از او پذیرفته نیست». و این به صورت عموم است و منحصر به زمان و مکان معینی نیست، و اساس ادیان همه پیامبران، امثال نوح و ابراهیم و یعقوب و اسباط و موسی و عیسی †و حواریون دین اسلام بوده است، یعنی همان پرستش خداوند یکتا و شرک نورزیدن به وی.
در صحیحین از پیامبر اکرم صروایتی آمده است که میفرماید: «إِنَّا مَعَاشِرَ الأَنْبِيَاءِ دِیننا وَاحدٌ». یعنی: «دین ما گروه انبیاء یکی است».
و همه میدانیم که پیامبر صحق تبلیغ دین را ادا نمود و ما را براهی واضح و روشن گذاشت که شبش بمانند روز روشن است، و کسی در این راه سرگردان نمیشود مگر آنکه خود سرگردان و هلاک شده است، و به ما دستور داده شده که اسلام را با تمام وجود بپذیریم.
پس چگونه برای عدهای گوارا میآید که دین را به بخش ظاهر و باطن و عبادت را به دو قسم حقیقت و شریعت تقسیم کنند.
گذشتگان امت بشمول ائمه و بقیه اولیا بر این متفق القولند که انبیاء از اولیایی که نبی نیستند برتر و افضلترند، و ایمان داشتن به همه آنچه که انبیاء †از جانب خداوند آوردهاند واجب است، و اطاعت از آنها در آنچه که بدان امر میکنند الزامی است بر خلاف اولیا، زیرا اطاعت از اولیا در همه آنچه که بدان امر میکنند واجب نیست، و نه همچنین باور داشتن همه آنچه که ما را از آن باخبر میسازند، بلکه گفتار و رفتار آنها بر اساس کتاب خدا و سنت رسول الله صسنجیده میشود، در نتیجه آنچه را که با قرآن و سنت همخوانی دارد را میپذیریم و در غیر اینصورت سخن آنها پذیرفتنی نیست. اگر چه که گوینده چنین سخنی از اولیاء الله باشد، و سخن وی را حمل بر اجتهادش نموده و او را معذور میداریم، لیکن اگر گفتار و یا کردارش برخلاف کتاب و سنت باشد. کرده اش اشتباه است و اشتباهش هم آمرزیده شده است اگر صاحب چنین کار و گفتاری قدر مستطاع تقوی و خداترسی به خرج داده باشد. خداوند عزوجل میفرماید: ﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ﴾[التغابن: ۱۶]. یعنی: «تا توان دارید از خداوند عزوجل پروا بدارید و تقوی پیشه کنید».
لذا شایسته نیست که هیچ ولی ادعای علم لدنی کند و نه هیچ انسانی معتقد بر این باشد که اهل حقیقت [به گمان وی] میتوانند بر خلاف شرع عمل کنند و یا چیزهایی را در دین داخل کند که هیچ اصل و اساسی در آن ندارند، و فقهاء را علمای ظاهر بین وصف کند و فقط صوفیان و امثال آنها را علمای باطن بداند!!! خداوند ما را از شر تبعیض در دین و فرقه گرایی در آن در امان بدارد. خداوند عزوجل میفرماید: ﴿أَفَتُؤۡمِنُونَ بِبَعۡضِ ٱلۡكِتَٰبِ وَتَكۡفُرُونَ بِبَعۡضٖۚ فَمَا جَزَآءُ مَن يَفۡعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمۡ إِلَّا خِزۡيٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ ٱلۡعَذَابِۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ﴾[البقرة: ۸۵]. یعنی: «آیا به بعضی از آیات کتاب [که آنها را به نفع خود میدانید] ایمان میآورید و برخی دیگر را انکار میکنید، پس نیست سزای کسانی از شما که چنین کنند مگر خفت و خواری در زندگی دنیا و روز قیامت در بدترین عذاب انداخته میشوند، و خداوند از کرده شما غافل نیست».
[۲۶] مترجم.