علم و دانشی که هر مرد و زن مسلمان باید بداند
انس بن مالک سمیگوید: رسول الله صفرمود: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» [۱۷]. یعنی: «طلب علم بر هر مسلمانی واجب است».
و در حدیث دیگری که سند آن ضعیف ولی معنای آن درست است، آمده که طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.
اما این روایت که میگوید: «اطلبوا العلمَ وَلَو فِي الصِّین» در پس علم روید حتی اگر در چین باشد، نسبت دادن این مقوله به پیامبر صدرست نمیباشد، زیرا صحت روایتش ثابت نشده است. امام ابن تیمیه /میگوید: بر امر کننده به معروف و ناهی از منکر واجب نیست که برای انجام وظیفه به هر نقطه از جهان سر بزند و یا نزد تک تک افراد برود، زیرا انجام چنین کاری مقدور نیست، نه او بلکه انبیاء †از انجام چنین کاری عاجز بودند، بلکه این مردمند که اگر شنیدند در فلان مکان عالمی هست که مردم را ارشاد و راهنمایی میکند باید نزدش بروند و از محضر او کسب فیض کنند و با فراگیری علم از او جهل و نادانی را از خود دور کنند، اگر تقدیم اهم بر مهم درعلم و عمل و دعوت إلی الله امر واجبی است پس باید فرد مسلمان علم و دانش آموختن خود را با توحید و آنچه که منافیِ آن است یعنی شرک، و سپس فرائض و اینکه چه اعمالی در آن درست و چه اعمالی نادرست است، مانند نماز و روزه و حج و دانستن حلال و حرام، و اموری که مایه اصلاح قلب میگردد مانند صبر و شکر و اخلاص، و دانستن شبههها و طریقه دفع آن از باب دانستن شر نه برای برپایی شر بلکه دوری از آن، بقول شاعر:
عرفت الشر لا للشر ولکن لتوقیه
ومن لا یعرف الشر من الخیر یقع فیه
شر را شناختم نه برای شر بلکه برای حذر از آن و هر کس شر و خیر را از هم تشخیص ندهد در آن خواهد افتاد.
حذیفه بن یمان سمیگوید: «مردم از پیامبر صاز امور خیر (یعنی انجام چه کاری خوب است) میپرسیدند و من از ایشان از امور شر میپرسیدم از ترس اینکه به آن مبتلا شوم» [۱۸].
سپس بعد از آن فرد مسلمان باید احکام معاشرت و برخورد و تعاملی را که میان او و دیگران انجام میپذیرد را به صورت عموم و خصوص بشناسد، و این مسئله هم با اختلاف حاکم و محکوم و کشاورز و صاحب حرفه و کاسبان و هر یک از آنها بحسب کار و حرفه اش فرق میکند. و با هر یک باید به گونهای که شایسته مقام و منزلت اوست برخورد و تعامل داشت.
[۱۷] امام نووی و دیگران این حدیث را ضعیف قرار دادند . [۱۸] بخاری.