حفاظت از فرزندان با نیکوکار بودن پدران
سعید بن مسیب (تابعی مشهور) نمازش را طولانی میکرد و به فرزندش میگفت: سوگند به خدا من نمازم را به این امید طولانی میکنم که از تو حفاظت کنم و این آیه را خواند: ﴿وَكَانَ تَحۡتَهُۥ كَنزٞ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَٰلِحٗا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَن يَبۡلُغَآ أَشُدَّهُمَا وَيَسۡتَخۡرِجَا كَنزَهُمَا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ﴾[الکهف: ۸۲]. یعنی: «و پدرشان نیکوکار بود لذا پروردگار تو خواست تا آن دو (یتیم) بزرگ شود و گنجینه خود را بیرون آورند (که این کار و تدبیر) رحمتی از جانب پروردگارت بود».
جعفر بن محمد میگوید: پدر ذکر شده در این آیه جد هفتم بوده و مقاتل میگوید: جد دهم آنها بوده است، و خداوند با نیکی پدران نسل و فرزندان آنها را حفاظت کرده است. و این آیه مصداق این گفته رسول اکرم صاست که ابن عباس بآن را روایت کرده. آنحضرت صمیفرماید: «احْفَظِ اللّـَهَ يَحْفَظْكَ» یعنی: «حد و حدود خداوند را رعایت کن تا خداوند از تو حفاظت کند»، پس خداوند بخاطر اطاعت و فرمانبرداری و نیکوکاری انسان از فرزندان و ذریه او حفاظت میکند، و این بصورت عموم است و موارد شاذ و نادری خلاف این عموم هم شاید دیده شود، یعنی چه بسا دیده میشود که پدر و مادر انسانهای شایسته و درستکار باشند و فرزندشان فاسد، مانند کنعان فرزند نوح ÷که کافر بود، و نوح ÷که از پیامبران اولوالعزم خداوند نیز هست از کافر بودن فرزند بیخبر بود و بهمین خاطر فرمود: ﴿إِنَّ ٱبۡنِي مِنۡ أَهۡلِي﴾[هود: ۴۵]. یعنی: «خداوندا فرزندم از اهل و پیروان من است». و در جواب گفته شد: ﴿إِنَّهُۥ لَيۡسَ مِنۡ أَهۡلِكَ﴾[هود: ۴۶].) یعنی: «[ای نوح او از اهل و پیروان تو نیست».
حسن بصری /میگوید: کنعان منافق بود، یعنی به ظاهر مؤمن ولی در واقع کافر بود.
علماء میگویند: در این آیه تسلای خاطری است برای مردمی که با وجود درستکار بودنشان فرزندانی فاسد دارند.