مسلمانان بر شرط خود پایبندند
در صحیحین و ترمذی آمده است که پیامبر صدر ادامه داستان موسی و خضر فرمود: «سپس آندو از کشتی پیاده شدند در همین حین که داشتند کنار ساحل قدم میزدند خضر چشمش به پسر بچهای افتاد که داشت با بقیه بچهها بازی میکرد، خضر ÷با دست سر آن پسر بچه را از تنش جدا کرد و او را کشت، موسی ÷با دیدن صحنه [به ظاهر دلخراش] گفت: ﴿أَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا زَكِيَّةَۢ بِغَيۡرِ نَفۡسٖ لَّقَدۡ جِئۡتَ شَيۡٔٗا نُّكۡرٗا ٧٤قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكَ إِنَّكَ لَن تَسۡتَطِيعَ مَعِيَ صَبۡرٗا ٧٥﴾[الکهف: ۷۴-۷۵]. «آیا کشتی نفس پاک و بی گناهی را بی گمان عمل بد و زشتی را مرتکب شدی! [خضر در جواب] گفت: آیا به تو نگفته بودم که تو هیچگاه توان صبر پیشه کردن با من را نداری؟» موسی این بار با لحنی عذر خواهانترتر از اول گفت: «[ای خضر] اگر از این به بعد درباره چیزی از تو سوال کردم با من همراهی مکن زیرا تو دیگر در قبال من معذوری و میتوانی از من جدا شوی».
موسی ÷نخست فراموش کرد و عذرخواهی کرد زیرا نمیشود فراموشی را مورد مؤاخذه قرار داد و تحت تکلیف قرار نمیگیرد، اما قضیه در بار دوم به گونهای دیگر بود، و خضر هم قبلاً گفته بود: ﴿قَالَ فَإِنِ ٱتَّبَعۡتَنِي فَلَا تَسَۡٔلۡنِي عَن شَيۡءٍ حَتَّىٰٓ أُحۡدِثَ لَكَ مِنۡهُ ذِكۡرٗا ٧٠﴾[الکهف: ۷۰]. یعنی: «اگر با من همراهی میکنی نباید درباره چیزی از من سوال کنی تا اینکه خود درباره آن با تو صحبت کنم».
یعنی تا اینکه من حکمت کارم را برای تو شرح دهم و این راهنمایی و ارشادی بود از جانب خضر ÷برای ادامه همراهی، اگر موسی ÷صبر پیشه میکرد و برای استمرار رفقت سعی مینمود چیزهای عجیبی مشاهده میکرد و لیکن اعتراضهای متکرر سبب شد تا آنها از هم دیگر جدا شوند. زیرا موسی ÷قبلاً متعهد شده و گفته بود: ﴿قَالَ إِن سَأَلۡتُكَ عَن شَيۡءِۢ بَعۡدَهَا فَلَا تُصَٰحِبۡنِيۖ قَدۡ بَلَغۡتَ مِن لَّدُنِّي عُذۡرٗا ٧٦﴾[الکهف: ۷۶]. یعنی: «اگر از این بعد چیزی از تو پرسیدم با من همراهی نکن زیرا دیگر در قبال من عذری نداری».
و مسلمان باید بر عهدی که بسته پایبند باشد، و محقترین شرطهایی که باید به آنها وفا شود آن چیزی است که انبیاء †آن را بر عهده گرفتهاند. علامه ابوبکر ابن العربی میگوید: این آیات دلیلی است بر پذیرفتن عذر در اول بار بصورت مطلق، و اقامه حجت و پایان دادن موضوع از بار دوم به بعد.
لازم به تذکر است «شروط هم باید اساسی در کتاب و سنت داشته باشند والا لازم به وفا نیستند گر چه به صد شرط هم برسند» و هم چنین آمده است که: «محقترین شروط به وفا آن شروطی میباشند که با آن همسرانتان را برای خود حلال ساختهاید».