داستان موسی و خضر علیهما السلام

فهرست کتاب

خاتمه

خاتمه

گفته شده: زمانی که خضر ÷رفت تا از موسی ÷جدا شود موسی÷خطاب به وی گفت: مرا وصیت کن، خضر ÷فرمود: تبسم کننده باش نه خنده کننده، لجاجت را کنار بگذار، و بدون نیاز به جایی مرو، و گناه و خطای خطاکاران را بر آنها عیب مگیر، و بر خطاهایت گریه کن ای پسر عمران.

دوستان رسیدن به پایان این حکایت زیبا در نفس انسان غم و اندوه را بر می‌انگیزد، و آرزوی قلبی هر انسانی این است که خاتمه‌اش به خیر باشد و سعی تلاشش بر این است که نفسش را مطیع امر خداوند عزوجل نماید که می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢[آل‌عمران: ۱۰۲].

«ای مؤمنان آنگونه که حق تقوی و خدا ترسی است از خدا بترسید و جز در حالت مسلمانی از دنیا نروید»، و دعای مؤمن همیشه این است: ﴿تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ[یوسف: ۱۰۱]. «خداوندا مرا مسلمان بمیران و به زمره نیکوکاران ملحق بگردان».

از ابن عباس بدرباره حقیقت گنجینه دو یتیم که زیر دیوار یافت شده روایت است که فرموده: علمی بوده نوشته شده در صحیفه‌هایی مدفون شده. و هم چنین از ایشان نقل شده که فرمود: آن گنجینه لوحی طلایی بوده که بر آن نوشته شده بوده: بسم الله الرحمن الرحیم، تعجب می‌کنم از کسی که ایمان به قدر دارد چگونه اندوهگین می‌شود، تعجب می‌کنم از کسی که ایمان به رزق دارد چگونه خسته می‌شود؟ تعجب می‌کنم از کسی که به مرگ یقین دارد چگونه سرمست و شاد می‌شود؟ تعجب می‌کنم از کسی که به حساب روز قیامت ایمان دارد چگونه از آن غافل است؟ تعجب می‌کنم از کسی که به ناپایداری و بی وفایی دنیا به نسبت به اهل آن ایمان دارد چگونه به آن اطمینان می‌کند؟ لا إله إلا الله و محمد رسول الله. و رابطه بین آغاز و پایان رابطه‌ای محکم است، فسادِ پایان از فسادِ ابتدا است، و اگر آغاز انسانی فاسد باشد پایانش نیز فاسد خواهد بود. و اگر پایانش فاسد باشد چه بسا هلاک و بر باد می‌شود، پس خوشبخت و توفیق یافته کسی است که خاتمه نیکویی داشته باشد.

در حدیثی از پیامبر اکرم صآمده است: «مَنْ كَانَ آخِرُ كَلاَمِهِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللّـَهُ دَخَلَ الْـجَنَّةَ» «هر کس آخرین کلامش [در دنیا] لا إله إلا الله باشد به بهشت می‌رود».

و وعظ و ارشاد و پند و نصیحت اثر بزرگی در دست کشیدن بنده از گناه و غفلت دارد، بویژه در لحظات جدایی و وداع رسول الله صدر این باره می‌فرماید: «لَقِّنُوا مَوْتَاكُمْ لا إِلَهَ إِلا اللّـَهُ» «به مردگانتان [کسانی که در حالت مرگ اند] کلمه لا إله إلا الله را تلقین کنید».

و خطاب به معاذ بن جبل سدر حالی که با او وداع می‌کرد فرمود: «اتَّقِ اللَّهَ حَيْثُمَا كُنْتَ وَأَتْبِعِ السَّيِّئَةَ الْـحَسَنَةَ تَمْحُهَا وَخَالِقِ النَّاسَ بِخُلُقٍ حَسَنٍ».

یعنی: «هر کجا بودی تقوی و خداترسی پیشه کن، عمل بد را با عمل نیکی بعد از آن محو و پاک گردان و با مردم با اخلاق نیکو رفتار کن».

و مستحب است که مسافر به بازماندگانش چنین گوید: «أَستودِعُكم اللهَ الذى لا تضيعُ وَدائعُه» «شما را به خداوندی می‌سپارم که سپرده شده‌هایش از بین نمی‌روند». و مقیم به مسافر بگوید: «أسْتَوْدِعُ اللهَ دِينَكُمْ، وَأمَانَتَكُمْ، وَخَواتِيمَ أعْمَالِكُمْ، زَوَّدَكَ الله التَّقْوَى وَغَفَرَ ذَنْبَكَ وَيَسَّرَ لَكَ الْـخَيْرَ حَيْثُمَا كُنْتَ عَلَیكَ بِتَقوَی اللهِ وَالتَّکبِیرِ عَلی کُلِّ شَرَفٍ» یعنی: «می‌سپارم به خداوند دین و امانت و خاتمه اعمال تان را، خداوند تو را به تقوی مجهز کند، و گناهانت را بیامرزد، و هر کجا باشی خیر و خوبی را برایت آسان گرداند، تقوی پیشه کن و در سر بالایی‌ها تکبیر بگو». و مسافر چون پشت کند مقیم برای او این گونه دعا کند: «اللَّهُمَّ اطْوِ لَهُ الْبَعِيدَ وَهَوِّنْ عَلَيْهِ السَّفَرَ». «بار الها: دوری راه را برایش کوتاه و سختی سفر را برایش آسان بگردان».

وپیامبر هرگاه از مجلسی که با یارانش نشسته بود بر می‌خواست اینگونه دعا می‌فرمود: «اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَبَيْنَ مَعَاصِيكَ وَمِنْ طَاعَتِكَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ جَنَّتَكَ وَمِنَ الْيَقِينِ مَا تُهَوِّنُ بِهِ عَلَيْنَا مُصِيبَاتِ الدُّنْيَا وَمَتِّعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَأَبْصَارِنَا وَقُوَّتِنَا مَا أَحْيَيْتَنَا وَاجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا وَاجْعَلْ ثَأْرَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا وَلاَ تَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِى دِينِنَا وَلاَ تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَلاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَلاَ تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لاَ يَرْحَمُنَا».

«خداوندا ما را از ترس و خشیت خود بهره‌ای عنایت کن و بوسیله آن ما را از نافرمانی و معصیت تو دور گرداند و از اطاعت خود بهره‌ای عنایت فرما که ما را به بهشت تو برساند، و از یقین بهره‌ای عنایت نما تا مصیبتهای دنیا را بر ما آسان گردانی، خداوندا تا ما را زنده نگه می‌داری ما را از نعمت گوش و چشم و تونایی مان بهرمنده ساز, و ما را از وارثان آن گردان, و انتقام ما را از کسانی بگیرد که بر ما ظلم و ستم روا داشته‌اند, و ما را بر دشمنانمان پیروز بگردان، و مصیبتمان را در دینمان قرار مَدِه، و دنیا را بزرگترین هم و غم ما و منتهای علم ما مگردان، و کسانی را که بر سر ما رحم و شفقت نداشته باشند بر ما مسلط مکن».

خاتمه هر انسانی رقم خورده است، و غیب را کسی جز الله نمی‌داند، لذلک ابن عمربمی‌گفت: اگر بدانم که خداوند از من سجده‌ای را پذیرفته است به گونه‌ای به استقبال مرگ رفته و ازآن خوشحال می‌گشتم بیشتر از کسانی که گمشدۀ شان به سوی آنها برگشته باشد. بدلیل این گفته خداوند: ﴿إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِينَ[المائدة: ۲۷]. یعنی: «جز این نیست که خداوند عمل متقیان را می‌پذیرد».

پس راهی جز رفتن بسوی خداوند نیست که از روی رغبت و ترس از خدا و امید به رحمت و خوف از عذابش باشد، خداوند می‌فرماید: ﴿وَيَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَكَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ[الأنبیاء: ۹۰]. یعنی: «و ما را از روی رغبت و بیم می‌خواندند و در برابر ما خاشع بودند» و امیدواریم آنچه را که نوشتیم و ذکر کردیم به ما نفع و سود بخشد در روزی که نه مال سودمند خواهد بود و نه فرزندان مگر کسی که با قلب پاک نزد خداوند حاضر شود، و از خداوند مسئلت داریم که به ما اخلاص در قول و عمل عنایت نماید، إنه ولی ذلك والقادر علیه.

و پایان سخن: سبحان الله وبحمده، سبحانك اللهم وبحمدك أشهد أن لا إله إلا أنت أستغفرك وأتوب إلك. وسلام علی الـمرسلین والحمدلله رب العالـمین.